مجاهدین خلق، فرقه ای که مرده اما دفن نشده است

برخی سوال برایشان پیش می آید که سازمان مجاهدین ضد خلق که این همه هزینه تبلیغاتی میکند در کجای تاریخ ایران جای دارد؟ باید آنرا در کدام عرصه دنبال کرد و متوجه شد که حضور دارد یا نه ؟ نقش آنان در اوضاع داخلی و منطقه ای و بین المللی ایران چیست و چکار میکنند؟ شعارهایشان در خصوص آزادی زنان چقدر واقعی است و اساسا به دموکراسی که مدعی آن هستند اعتقاد دارند یا نه ؟! چرا رئیس جمهوری که انتخاب کرده اند تعویض نمی شود و مادام العمر است؟! و دهها سوال دیگر که همگی ظاهراً بی پاسخ مانده اند .

در پاسخ باید گفت که سازمان مجاهدین خلق که یک گروه بسته و سکت هستند هرگز و هیچگاه به فکر آزادی و دموکراسی که شعارش را میدهند نبوده و نیستند و صرفا بدنبال منافع فردی و گروهی خودشان می باشند. مردم ایران هم برای آنها بیشتر بهانه ای هستند تا پشت آن مخفی شده و اهداف خودشان را دنبال کنند. اگر روزی هم این باور وجود داشت که سازمان مجاهدین واقعا دنبال آزادی و دمکراسی هستند دیگر آن دوران کهنه شده و به تاریخ پیوسته است و خودشان ثابت کردند که هرگز بدنبال شعارهایی که میدادند نبودند. تلاش مستمرشان بر این است که وانمود کنند افراد وطن پرست و متعهدی هستند، تلاش میکنند چنین القاء نمایند که هر چه بوده و هست بخاطر رضایت خدا و خلق خدا بوده، اما شنیدن کی بود مانند دیدن !

اگر هدف خدا و خلق خدا است چرا برای تحریم هایی که دشمنان ایران زمین انجام میدهند کف میزنند و حتی تا آنجا وقیح می شوند که نسبت به تحریم های اِعمال شده اعتراض میکنند که کم است، زیادش کنید! همین یک مورد را پاسخگو باشند کافی ست.
اما آنان وقیح تر از آن هستند که فکرش را بکنید، در پاسخ همین سوال میگویند که هدف از تحریم ها فشار بر حاکمان است ولی ما در جامعه می بینیم که بیشترین فشار بر روی مردم محروم و مظلوم است ، همان مردمی که آنان مستمر از آن دَم میزنند و سخن به میان می آورند .

شعارهایشان در خصوص استقلال میهن را بنگرید! اما خودشان اکنون در آغوش آمریکایی ها و سعودیها و صهیونیست ها هستند و برای آنان مدام دُم تکان میدهند و جاسوسی می کنند در یک کلام باید گفت که: مجاهدین ضد خلق مُرده اند و کسی نیست که آنان را دفن کند !

بخشعلی علیزاده

خروج از نسخه موبایل