اواخر زمستان سال ۱۳۹۹ دولت آمریکا اعلام کرد که یکی از مهمترین پروژههای تبلیغاتی علیه ایران را متوقف خواهد کرد، در آن زمان وزارت خارجه آمریکا با انتشار یک بیانیه کوتاه نوشت که بودجه مالی طرح ایران دیس اینفو را قطع کرده است. حذف این بودجه بزرگ مالی برای اپوزیسیون خارج از کشور و عناصر ضدانقلاب یک شوک بزرگ محسوب میشد، زیرا حذف کمک مالی از سوی آمریکاییها باعث میشد برخی مؤسسات ضد ایرانی که بهصورت شبانهروزی به بمباران روانی مردم دست میزدند دکانهای خود را تعطیل کرده و بیکار گردند.
یک ماه پس از تعطیل شدن این پروژه تبلیغاتی، وبسایت اینترسپت (Intercept) جزئیات خاتمه این پروژه را منتشر کرد. در این گزارش آمده بود که دیساینفو در زمره عملیاتهای گروه توانا با بودجه ده میلیون دلاری در ده سال اخیر بوده است. همچنین در این گزارش آمده بود که بنیاد دفاع از دموکراسیها (FDD)، اندیشکدهای که حمله نظامی به ایران را ترویج و تشویق میکند؛ بانی این پروژه بوده است.
اما چه چیزی باعث شد که این کارزار تبلیغاتی تعطیل شود؟ اینترسپت نوشته بود که این پروژه که بهصورت مشخص بودجه آن از مالیات آمریکاییها هزینه میشود، بر آزار و اذیت آنلاین منتقدان سیاست خارجی ترامپ در خاورمیانه تمرکز داشت. دو نفر از نمایندگان کنگره آمریکا که در جلسه توجیهی کنگره با مرکز تعامل جهانی، بازوی مشترک وزارت دفاع و کنگره آمریکا برای مقابله با پروپاگاندا و عملیات روانی حضور داشتند، تأیید کردند سعید قاسمی نژاد، مشاور ارشد اندیشکده اف. دی. دی و پیمانکار پروژه ایران دیساینفو بوده و آن را به موسسه توانا واگذار کرده بود. عوامل موسسه توانا نیز این پروژه را به سوی مقاصد ترامپ منحرف کرده بودند.
موسسه توانا نامی آشنا میان ضدانقلاب بود، مریم معمار صادقی یک آمریکایی ایرانیتبار است که نظرات او درباره مسائل مختلف همواره با واکنشهای متعدد روبرو شده است، او به همراه همسرش اکبر عطری با استخدام برخی از روزنامهنگاران ایرانی که پس از فتنه سال ۸۸ از کشور متواری شده بودند مؤسس توانا را ایجاد کردند؛ هدف این دو فرد آن بود که با گرفتن بودجه از وزارت خارجه آمریکا برای غربیها مزدوری کنند.
مریم معمار صادقی با گرفتن مواضع رادیکالی چون بالکانیزه کردن ایران (طرح تجزیه) میان برخی سناتورهای تندرو آمریکایی نامی برای خود دستوپا کرده و توانسته بود نظر FDD را به سوی خود جذب کنند،
یکی از افراد جداشده از موسسه توانا درباره این شبکه تبلیغاتی ضد ایرانی میگوید: مریم معمار صادقی به هیچ معیار اخلاقی پایبند نبود! او میگفت هرکسی که با ترامپ زاویه دارد را باید ترور شخصیتی کرد، از جمله اقدامات توانا جمعآوری اطلاعات خصوصی از مخالفان ترامپ در خارج از کشور و انتشار آن در فضای مجازی بوده است. مریم معمار صادقی پس از شکست اغتشاشات مردم ایران را گدا نامیده است!
آموزشکده توانا در اردیبهشتماه سال ۸۹ با این ادعا راهاندازی شد که میخواهد به ایرانیان فرصت دهد تا از راه مطالعه موضوعهای ممنوعه توسط نظام حاکم، ازجمله دموکراسی، حقوق زنان، رهبری، جدایی دین و دولت، درمان آسیبها، امنیت دیجیتالی، روزنامهنگاری و… با نبود آزادی آموزشی در ایران مقابله کنند. پروژه توانا با کمکهای مالی از سوی دفتر دموکراسی، حقوق بشر و کار وزارت امور خارجه ایالاتمتحده آمریکا تأسیس شد. توانا تاکنون، علاوه بر آن، کمکهای بیشتری از وزارت امور خارجه آمریکا، موقوفه ملی برای دموکراسی، وزارت امور خارجه هلند و اداره نمایندگی ایالاتمتحده آمریکا برای توسعه بینالمللی و گوگل دریافت کرده است.
پروژه ایران دیس اینفو به حدی از اهداف خود منحرف شد که سناتور آمریکایی الویت انگل اعلام کرد که چاقو دسته خود را بریده است و دیگر امکان همکاری مشترک میان آمریکاییها و عوامل این طرح ضد ایرانی وجود ندارد، البته او در ادامه نطق خود گفته بود که پروژه ایران دیساینفو پس از بازنگری دوباره اجرایی خواهد شد. همین جمله کافی بود تالابیهای عناصر ضدانقلاب در خارج از کشور دوباره دندانتیز کنند تا بهجای گروه توانا پیمانکاری طرح جدید را از آمریکاییها بگیرند. ازجمله این گروهها، فرقه تروریستی مجاهدین خلق بود که برای گرفتن فاند (کمک مالی) از دولت آمریکا خودش را آماده کرده بود.
موسسه توانا علاوه بر FDD یک حامی ویژه نیز داشت، بنیامین وینتال از حامیان سرسخت رژیم صهیونیستی از جمله عناصری بود که روی توانا حساب ویژه بازکرده بود، این افسر صهیونیست که در پوشش خبرنگار روزنامه جروزالم پست اسرائیل مشغول به کار است، پس از وقایع آبان ۹۸ به این جمعبندی رسید که موسسه براندازی توانا قادر نیست پروژه ایران دیس اینفو ۲ را پیش ببرد و لازم است برای آن شریک تعریف شود، از این نقطه به بعد پای عناصری چون مصی علینژاد و گروه مجاهدین نیز به طرح جدید باز شد.
۱۵۰۰ تصویر از مجاهدین خلق در کمپ تیرانا
نقطه تمرکز وینتال، تحریم کامل ورزش ایران بود، برای همین از کمپین تبلیغاتی جدید خواست تا طرح تحریم ورزش ایران را به نام یک قاتل حرفهای در شیراز (نوید افکاری) پیوند زده و آن را پیش ببرند. علینژاد بهمنظور هدایت این کمپین از چند فعال ضدانقلاب دعوت کرد تا با دریافت مقادیری پول برای او کار کنند. از جمله این افراد مهدیار آقاجانی از عناصر گروه مجاهدین در پاریس بود که آن روزها صفحه تروریستی ۱۵۰۰ تصویر را در شبکههای اجتماعی مدیریت میکرد.
آقاجانی علاوه بر ادمینی صفحات ضدانقلاب برای یک رپر فراری نیز آهنگسازی میکند، جالب آنکه همسر این خواننده آنارشیست عضو رسمی گروه مجاهدین است و نزدیکان این فرد گفتهاند که این خواننده فراری تمامی امورات خود را از طریق همسرش (آزاده اکبری) به مجاهدین واگذار کرده است.
این صفحه تروریستی در طول اغتشاشات شبکه فحشا سعی کرد نقش لیدری خبری را برعهدهگرفته و خود را بهعنوان منبع معرفی کند، انتشار اخبار دروغین از وضعیت حقوق بشر در ایران، پیشبرد طرحهای تحریم مردم و نیز پروندهسازی برای فعالان سیاسی ازجمله اقدامات مهم این صفحه در ماههای اخیر بوده است، جالبتوجه آنکه این صفحات اجتماعی متعلق به این اکانت در انجام عملیاتهای روانی و رسانهای موبهمو شبیه به گروه مجاهدین عمل میکند.
گلسا گلستانه از ادمینهای این صفحه مجازی در یک افشاگری درباره مدیران این شبکه براندازی میگوید که مهدیار آقاجانی صفحات متعلق به این اکانت را از اهداف خود منحرف کرده و آن را به محلی برای تبلیغات مجاهدین بدل کرده است! او در ادامه این افشاگری ادعا میکند که مدیران این صفحات مجازی حتی عناصری ضدانقلابی که با مجاهدین خلق زاویهدارند را سانسور خبری میکند.
گروه مجاهدین در طی اغتشاشات اخیر از ترور کور، شبکهسازیهای مجازی و فراخوانهای دروغین «کمیتههای جوانان محلات» شهرهای مختلف که در امتداد استراتژی «کانونهای شورشی» این سازمان تروریستی قرارداد، این کانونهای ترور توسط هزاران صفحه در شبکههای مجازی و نیز رسانههای فارسیزبان از جمله شبکه تروریستی اینترنشنال تبلیغ و بهروزرسانی شد.
یکی دیگر از عناصر فعال در این صفحات ضدانقلاب رقیه نفری قلعه ملقب به اشرف مولوتوف است که بهواسطه شبنم مددزاده عضو گروه تروریستی مجاهدین به گروه تولید محتوا دیس اینفو ۲ متصل شده است. مددزاده از جمله عناصر لابیگر فرقه مجاهدین در تصویب پیشنویس تروریستی اتحادیه اروپا علیه سپاه پاسداران بوده است. گفتهشده است که رقیه نفری نیز از طریق مهدیار آقاجانی و لابی مجاهدین در پاریس به مددزاده متصل شده است. این سرپل مقیم پاریس علاوه برجذب نیرو از داخل و خارج از کشور برای مجاهدین از طریق مازیار بهاری با نایاک نیز در ارتباط است، برخی آگاهان سیاسی مواضع اخیر نایاک را بیارتباط به پلهای ارتباطی این سازمان ضد ایرانی با مجاهدین نمیدانند.
با وسیعترین جنگ هیبریدی تاریخ آشنا شوید
در روزهای اخیر دوران مقابله مردم ایران با یکی از پیچیدهترین توطئههای تاریخ است که ممکن است علیه یک نظام سیاسی طراحی و به اجرا درآمده باشد، کارزاری که در آن استکبار جهانی در صفآرایی مبنایی در مقابل ملت ایران با تشدید ایران ستیزی، همه امکاناتش را برای متزلزل کردن ارکان اقتدار نظام اسلامی بکار گرفته و با افزایش اشارهای اقتصادی و دیپلماسی و دست زدن به اقدامات تروریستی و تجزیهطلبانه با سازماندهی گروه های تجزیهطلب و مجاهدین و… رسماً از شرارتها و اغتشاشات اخیر بهعنوان «انقلاب در ایران» و یا اینکه «ما ایران را آزاد میکنیم» یاد میکند.
تأمل در حوادثی که در ماههای اخیر در برخی از شهرهای ایران میگذرد، نظیر؛ «مقابله مسلحانه اوباش و اشغالگران با مردم و نیروهای مسلح»، «شکنجه وحشیانه نیروهای مردمی و بسیجی»، «حملات کور با نارنجک و کوکتل مولوتوف به مساجد و حوزههای علمیه»، «حمله مسلحانه به زائران و مجاوران حرم احمد بن موسی در شیراز ویل مردم بیدفاع در ایذه و یا شهرهای کردستان» در کنار جنگ رسانهای با بهره گیری از همه ظرفیتهای شبکههای ماهوارهای و مجازی، اشارهای دیپلماسی، تشدید تحریمهای اقتصادی و حتی تهدید نظامی توسط «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران و…، ابعادی از همان جنگ ترکیبی است که با هدایت سازمان سیا و موساد و دیگر سرویسهای جاسوسی برای پیشبرد اهداف غرب در مقابله با نظام جمهوری اسلامی در جریان است.
سطح این جنگ هیبریدی در آشوبهای اخیر به قدری بود که سازمان سیا از آن به نام «خانه مخفی» یادکرده بود، این خانه تیمی و مخفیشده درواقع استعاره از نفوذ عناصر ادراکی بود که توسط صدها هزار اکانت و شبکه هدایتشده بر تغییرات نسلی اثر داشت.
واقعیت آن است که واگراییهای ناشی از تهاجم و شبیخون فرهنگی دشمنان نسبت به ارزشهای دینی و انقلابی باعث شد بود که دستگاههای اطلاعاتی و عملیاتی دشمن به جای تمرکز روی اقدامات سخت در اغتشاشات روی توقف کردن حرکت پیشرونده کشور در عرصههای مختلف؛ علمی، صنعتی، پزشکی، دفاعی و نفوذ منطقهای سرمایهگذاری کند. البته این جنگ هیبریدی و پیچیده نتوانست به اهداف نهایی خود دست پیدا کند، ازاینرو صفحات هیبریدی یکی از پس از دیگری تعطیل شده و یا به محاق رفته است.
از جمله این صفحات در شبکههای اجتماعی اکانت تروریستی ۱۵۰۰ تصویر است که بهصورت علنی از سوی مجاهدین مدیریت میشد، این صفحه روز گذشته با انتشار یک متن کوتاه اعلام کرد که به فعالیت خود پس از اغتشاشات پایان داده است، پس از انتشار این متن تعداد زیادی کانال و صفحات نزدیک به مجاهدین نیز پایان فعالیت خود را اعلام کردند، گفتهشده است که تعطیل شدن صفحات مجاهدین به معنای شکست پروژه ایران دیس اینفو ۲ است؛ نشانههای آشکاری وجود دارد که آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که صرف کردن پولهای هنگفت برای جنگ هیبریدی با توسل به اغتشاشات بیهوده بوده و تنها راه مهار ایران گفتگو است!
بازگشت مجدد طرح بورل بر سر میز مذاکرات و اعلام رسمی شکست اغتشاشات از سوی سازمان سیا در نشست ۴ جانبه در یک کشور عربی نشانهای روشن بر این ماجراست، پس از بسته شدن صفحات سایبری مجاهدین یکی از کاربران نوشته است که اپوزسیون برای کشورهای غربی نقش دستمالکاغذی را دارد، بعد از اینکه کارشان با آنها تمام شد به کناری پرتشان میکنند!
سرویس سیاست مشرق