شاید برای خیلیها سوال باشد که مریم رجوی، سرکرده فعلی فرقه تروریستی رجوی که این همه فعالیتهای خودش را به رخ می کشد و مدعی آلترناتیو بودن است چرا اجازه مسافرت به آمریکا را ندارد؟ او در گذشته هر از گاهی به بروکسل هم میرفت و برای نمایندگانی که آنجا با پول خریده بود سخنرانی می کرد ولی در این سال های اخیر به آن محل نیز اجازه سفر نمی دهند.
واقعیت این است که دوران اپوزیسیون نمایی مجاهدین ضد خلق تمام شده است زیرا پیشینه این فرقه تروریستی قابل کتمان نبوده و نیست و هر کسی که با کارت آن ها بازی کند سوخته محسوب می شود.
اما غیر قابل انکار است که استفاده ابزاری غرب از آن ها ادامه دارد و به عنوان یک اهرم فشار علیه مردم ایران به کار گرفته می شوند.
اینکه آمریکایی ها این قدر روی این مهره های سوخته و از دور خارج شده مانور می دهند دلیل بر آلترناتیو بودن آنان نیست وگرنه در هر دوره ای از ریاست جمهوری های آمریکا، می توانستند از این گروه به شکل بهتری استفاده کنند، مثلا به مریم رجوی یک ویزای یک هفته ای بدهند تا به آمریکا برود و برای هواداران خودش سخنرانی کند و یا حتی یک سفر توریستی داشته باشد ولی دریغ از یک ویزای یک ساعته چه برسد به اقامت یک هفته ای!
هم اکنون نیز اروپایی ها سفرهای قبلی مریم رجوی را هم محدود کرده اند و طبق اطلاعاتی که در دست است دیگر اجازه خروج از آلبانی را هم مدتهاست که صادر نمی کنند. او به نشست های آنلاین بسنده کرده که اخیرا هم مواردی از آن را شاهد بودیم و از این طریق با برخی کسانی که مزد بگیر آنان هستند به تبادل افکار می پردازد.
اگر از خود سران فرقه رجوی سوال کنید که وضعیت موجود به نظر آنان چقدر مطلوبشان است خواهند گفت اصلا وضعیت مطلوبی نیست در واقع کار سیاسی و تبلیغی آنان و اساس سرمایه گذاری هایشان به سفرهایی بستگی داشته و دارد که مریم رجوی انجام دهد و از مجاهدین به عنوان یک آلترناتیو یاد کند.
اگر به خاطر داشته باشید دو آتیشه تر از «جان بولتون» کمتر کسی در فهرست باجگیران رجوی وجود دارد. این فرد قول سرنگونی می داد و در نشست هایی که فرقه بر پا می کرد وعده دیدار بعد در تهران را می داد ولی به محض اینکه پایش به کاخ سفید رسید دیگر یادی از دوست سابقش (مریم رجوی) نکرد. به یاد دارم که در یکی از سخنرانی هایش که در زمان مشاوری امنیت ملی کاخ سفید داشت گفت، هدف دولت آمریکا سرنگونی جمهوری اسلامی نیست! این جملۀ جان بولتون همچون پتکی بر سر مریم رجوی و یارانش کوبیده شد و به حدی غافلگیر شده بودند که کوچکترین موضع گیری نتوانستند بکنند.
به موردی دیگر اشاره می کنم که چندوقت پیش رخ داد؛ سفر مایک پمپئو وزیر خارجه وقت دولت دونالد ترامپ. وی بعد از ترک کاخ سفید چندی بعد در سفری که به آلبانی داشت با مریم رجوی دیدار کرد و حرف های تکراری که سَلف او در حمایت از مریم رجوی را داشتند به میان آورد ولی سوال مهم و اساسی این بود که مگر مجاهدین یک شبه به وجود آمده بودند و پمپئو به صورت ناگهانی با مجاهدین آشنا شده بود که ذوق زده به دیدار مریم رجوی شتافت؟ اگر نه پس چرا در زمان وزارت خارجه بودنش مریم رجوی را دعوت نکرد تا با وی دیدار داشته باشد، حتی در سطح پائین تر مثلا با یکی از مشاورین وزارت خارجه…
اما علی رغم این دیدار و دیدارهای قبلی به ناگهان سفارت آمریکا در آلبانی بیانیه ای رسمی داد که نه تنها گروه مجاهدین خلق را یاری نمی رساند بلکه سابقه آنها را فراموش نکرده و از اینکه نیروهای مجاهدین خلق در یک مکان بسته نگهداری می شود که امکان تماس با بیرون از خود را ندارند، انتقاد کرد.
حالا هر چند در این بیانیه درصدی فریب کاری نهفته بود ولی به دلیل رسمی بودنش حائز اهمیت بود زیرا مواضع رسمی وزارتخارجه آمریکا را نشان می داد.
قصدم از این یادداشت این بود که بگویم سران فرقه رجوی که مدعی آلترناتیو بودن هستند و ژست اپوزوسیون نمایی به خود می گیرند غیر واقعی بوده و کافی است مقداری مطالعه انجام داد تا به ذات پلید مجاهدین پی برد.
یادداشت از: بخشعلی علیزاده