صمد نظری: آقای شبانی، همانطوریکه در فیلم رؤیای گرگها مشاهده نمودید، مجاهدین بعنوان مهمان ناخوانده ملت عراق، سهم زیادی نیز از بیت المال مردم آن کشور را نیز غارت کردند.
در تحریمهای بعد از جنگ کویت، « نفت در مقابل غذا » مسئولین مجاهدین از قِبَل فروش نفت عراق تحت پوشش شرکتهای مختلف دلارهای زیادی را به جیب زدند، آنها در این فیلم نیز بر سر سهم خود [ از اموال بیت المال ملت عراق ] با مسئولین عراقی چانه زنی می کردند تا در صدد بیشتری از فروش نفت به آنها برسد.
و یا اینکه کارشان به جایی رسیده بود که در سالهای پایانی حکومت صدام آنها برای بودجه سالیانه خود برای دولت عراق نرخ تعیین می کردند و در خواست بودجه بیشتری را داشتند.
سئوال: همه افرادی که در اینجا حضور دارید، از سالهای جنگ تا بعد از سرنگونی صدام در اشرف و در مناسبات سازمان بودید، سؤال اینجاست که آیا آن چیزهائیکه در این فیلم انکارناپذیر مشاهده کردید در نشستهای عمومی و یا لایه ای و سیاحتی ستادی رجوی در قرارگاه اشرف مطلبی در رابطه با گرفتن این مقدار پول از دست عراق به میان می آمد؟
ج _ هادی:
خیر – رجوی همیشه در نشستها در رابطه با مسائل مالی طوری بیان می کرد که انگار همیشه سازمان به لحاظ مالی در تنگناست. و بیان می کرد که منابع اصلی مالی ما کار مالی و اجتماعی [ گدایی ] در خارج – کمک شرکت های انتفاعی و حمایت مالی انجمنهای خیریه است و همچنین چنین وانمود می کرد که بخشی از کمکهای مالی ما از هواداران داخلی (داخل کشور) است.
او هرگز از گرفتن بودجه و پول مستقیم از صدام در نشستها صحبت نمی کرد.
مجید قرائتی:
در رابطه با کار مالی و اجتماعی که رجوی در نشستها صحبت می کرد، باید بگویم، بنده چندین سال در اروپا شاهد کار مالی و اجتماعی بودم. سازمان در اروپا و… هدف اول کار مالی اجتماعیش جذب و تأثیر گذاری روی مردم آن کشور بود. چون پول چندانی از این کار عاید سازمان نمی شد، با توجه به هزینه های کلان و سنگین سازمان در عراق داشت، به نظرم درآمد حاصله از کار مالی واجتماعی سازمان کفاف ریخت و پاش های اعضای شورا و حتی دعوتهای خارجی آنها را نمی داد تا چه رسد به بودجه به اصطلاح ارتش آنها در عراق!!
عبدالله:
بخاطر اینکه رجوی همین موضوعی را که دوستان مطرح کردند جا بیاندازد، بخصوص در ردهای پایین تر، فشار بیشتری به ماها می آورد، مثلاً برای خرید یک کفش برای رزمنده که حتی OK پزشکی هم می شد، شش الی نه ماه طول می کشید تا مورد تائید مسئولین قرار گیرد و برای فرد بخرند.
در صورتیکه چنانچه اگر مسئول قسمتی از رنگ صندلیش خوشش نمی آمد، همان روز از بغداد برایش رنگ مورد نظرش را تهیه می کردند. یا اینکه مسئولین بهترین ماشین های کولردار لندکروزو… داشتند. ولی بقیه… چنانچه در حین کار و یا ورزش و به هر دلیلی لباس و یا کفش پاره می شد و طرف مجدداً آن را درخواست می کرد، از طرف همین مسئولین مورد بازخواست قرار گرفته و می گفتند این پول از خون شهدا بدست می آید و آن را از راه گدایی در اروپا بدستش می آوریم. چرا به همین راحتی از خون شهدا مایه می گذارید.
نمونه های زیادی از این دست در قرارگاه اشرف دیده می شود. همیشه وسایل نو ابتدا برای مسئولین سازمان بود و این برای همه شما و همه کسانی که به قرارگاه رفتند، روشن است و پس از اینکه از آن زده شدند به نفرات پایین تر می دادند.
مدتی ما در تابستان گرم عراق کولر در آسایشگاه نداشتیم و مجبور بودیم نزدیک ظهر در سالن غذاخوری بمانیم تا هوا مقداری خنک شود. در صورتیکه همان موقع تعداد زیادی کولرگازی نو در اتاق مسئولین زن نصب شد و وقتی مطرح کردیم که مشکل گرمائی داریم، گفتند شما فعلاً سهمیه ندارید، اینها که آمده سهمیه مسئولین بود!!
مثالهای زیادی در این زمینه به ذهن می رسد. مثلاً چندین بار برای اسکورت به بیرون می رفتیم (بیرون اشرف) ولی حق غذا خوردن در بیرون را نداشتیم و در صورت خرید و خوردن غذایی باید شب به مسئولین زن جوابگو بودیم که مثلاً چرا از قرارگاه با خودتان غذا نبردید و بیرون هزینه اضافی کردید. مگر نمی دانید چطوری این پولها تهیه می شود. و کار سخت مالی اجتماعی بچه ها در خارج را به رخ ما می کشیدند، در صورتیکه مسئولین سازمان بهترین غذا ها را از رستورانها تهیه و می خوردند.
ولی برای من سؤال بود که چطور است ما که یک وسیله شخصی کوچک و حتی لباس
می خواهیم باید دهها سؤال مسئولین را در خودمان جواب بدهیم، ولی در تمام سی روز ماه رمضان تعداد بسیار زیادی از شیوخ و نظامیهای عراقی به وفور از امکانات استفاده کرده و به همه افطاری می دادند. آیا این خرج کردنها از پول خون شهدا نبود؟
صمد:
با توجه به صحبتهای شما دوستان و فاکتهای داده شده مشخص شد که رجوی در مورد منبع مالی خودش (سازمان) به همه نفرات در قرارگاه دروغ می گفت که با افشا شدن این اسناد مشخص شد او بعنوان یک عامل دشمن و نیروی ستون پنجم در زمان جنگ و بعنوان بخشی از نیروهای ارتش عراق در خدمت صدام بوده است.
در اینجا سؤال دیگری که پیش می آید اینکه:
چرا صدام پول و امکانات فقط در اختیار نیروهای سازمان و بهتر بگویم رجوی قرار میداد؟ در صورتیکه گروههای مسلح ایرانی دیگری نیز در عراق بودند؟
ج _ هـادی:
باید گفت که خیانت فردی یا جریانی آنی نیست، بلکه بایستی پروسه و زمینه قبلی ایجاد شده باشد. به همین دلیل و با توجه به اسناد افشاء شده این احتمال وجود دارد که شروع خیانت رجوی به ملت قبل از شروع جنگ (سال 59) باشد که با رفتن رجوی به فرانسه و تشکیل شورا و ملاقاتهای پشت پرده با مقاماتهای عراقی در فرانسه در سال 61 و بستن قرارداد صوری صلح با نمایندگان صدام، این خیانت کامل شده که بعد از رفتن رجوی به عراق به منصه ظهور رسیده است.
که با مرور زمان و تحولات منطقه ای مثل جنگ های مختلف در منطقه واز آنجائیکه رجوی تشنه قدرت بود، روز به روز مرزهای خیانت و وطن فروشی در نوردیده و تاجائی که امروز (به قول خودش دشمن یک ملت ایران آمریکا) همکاری اطلاعاتی و جاسوسی می کند.
از طرف دیگر با توجه به اندیشه بلند پروازانه صدام در منطقه که خود را عبدالناصر اعراب می خواند [ پان عربیسم ] و بعد از جنک عراق علیه ایران آن را منصه ظهور گذاشت و به کویت حمله کرد، قصد داشت رجوی را بعنوان یک مهره و عامل حمایت کننده غیر عرب در مرزهای شرقی خود داشته باشد.
در همین زمینه یکبار رجوی در نشستی مطرح کرد که اگر ما به قدرت برسیم، صدام خیالش از مرزهای شرقی راحت خواهد شد.
به همین دلیل هم صدام که به نزدیکترین اقوام خود اعتمادی نداشت، ولی با رجوی پیمانهای استراتژیکی بسته و تا پایان حکومت خودش از او حمایت های همه جانبه کرد.
جالب تر اینکه بعد از سرنگونی صدام این همکاری بین نیروهای باقی مانده حزب بعث صدام و سازمان وجود دارد که خبرگزاریها به کرات این مسئله را تائید کردند.
سؤال:چرا تا بحال سازمان در رابطه با این اسناد رو شده موضعگیری شخصی نکرده است؟
ج _ هادی:
براساس آخرین اخبار بدست آمده شورای ملی مقاومت، طی یک موضعگیری به غایت مضحک و خنده دار، ماهیت اصلی خودش را که همانا سرپوش گذاشتن برخیانت چندین ساله رجوی است، نشان داده است.
البته این یک شگرد کهنه شده است که شورا در مواقع حساس به یاری ارباب خودش آمده، تا شاید سرپوشی برجنایت و خیانتش بگذارد. نمونه های زیادی در طول چند سال گذشته بوده است که از جمله در جنگ سال 1991 عراق (جنگ کویت) و جنگ اخیر آمریکا علیه عراق، رجوی مزدورانه هیچگونه موضعگیری نمی کرد و حتی رادیو و نشریات خود را تعطیل می کرد. ولی برای خالی نشدن عریضه، شورا آلت دست رجوی لب به سخن
می گشود و همانند موضعگیری اخیرش ترهـات شماره دار مضحکانه صادر می کرد.
صمد:
آقای شبانی شما هم گول سازمان را خورده. به نظرم از سؤال اصلی منحرف شدید و همان چیزی که رجوی با به جلو انداختن پیشکارهای شورائی خود قصد چنین کاری را دارد و تا از پاسخگوئی اصلی فرار کند.
هادی:
قصد داشتم ابتدا به موضعگیری مضحک شورا اشاره کنم، ولی حرف شما درست است. به نظر من سازمان به دلیل مختلف و فرار از مسئولیت سکوت می کند. آنها می خواهند با گذشت زمان این موج را از سر خود رد کند. دوم اینکه با توجه به انکار ناپذیری سند که تصویر کامل همراه با صدای فارسی افراد حاضر در جلسه مثل آقایان رجوی – ابریشم چی – عباس داوری و مهدی برائی و… هرگونه موضعگیری می تواند برعلیه خودش مورد استفاده قرار گیرد.
مجید:
اگر اجازه دهید بنده دلیل دیگری را نیز می بینم که چنانچه سازمان در این رابطه موضعگیری کند، این خبر به هر طریق ممکن به داخل قرارگاه درز کرده و همه افراد از محتوای سند مطلع خواهند شد. و دست رجوی در قرارگاه بیشتر رو خواهد شد.
صمد:
چند روز قبل در یک صحبت دو نفره با آقای هادی شبانی از او سؤال کرده بودم « اگر روزی سازمان بخواهد موضع و جوابی به این فیلم بدهد چه خواهد گفت »؟
هادی در جوابم گفته بود آنها اعلام می کنند:
1- این فیلم مونتاژ شده رژیم است. 2- این چیز جدیدی نیست. قبلاً هم جمهوری اسلامی از این دست پاپوش برایمان درست کرده بود و نمونه هایی را برای فریب افکار بیاورد. 3- اگر مطلبی باشد، حاضریم بیائیم کنفرانس مطبوعاتی بگذاریم و…
جالب اینکه فقط دو روز بعد همین تحلیلها از زبان شورا به شکل خنده داری مطرح شده است.
البته بعید نیست سازمان به سایتهای تابع خود دستور دهد تا پیرامون این موضع مانورهایی از نشخوار شورا را بیرون بدهند.
هر چند که از این فیلم، چهره های عناصر اصلی سازمان افشا شده اند، ولی اعضای به جا مانده غیرمجاهد شورا نیز با تائیدات تمامی عملکردهای رجوی از بدو تشکیل تا به حال در این خیانت شریک بوده و هر چه زمان به جلو می رود، بیشتر خود را در منجلاب بوجود آورده رجوی فرو می برند.
البته نباید فراموش کردکه خیانت و وطن فروشی رجوی فقط منحصر به زمان جنگ و حکومت صدام نبود،بلکه بعد ازسقوط دیکتاتور عراق نیز ادامه داشته ودارد.
اولا هنوز با قیمانده نیروهای صدام دست درآشوب عراق داردو همانطوریکه رسانه های مختلف تا به حال منعکس کرده اند که آنها آتش بیار محرکه عراقند که متاسفانه مورد حمایت نیرو های آمریکائی در عراقند.
ثانیا: رجوی و دار و دسته خارج کشوری او جاسوسی در زمینه فعالیت انرژی هستهای را از سالها قبل شروع کرده وبا افتخار با گذاشتن کنفرانسهای خبری (جاسوسی)
این علم وفن آوری فرزندان ایران را در اختیار کشورهای غربی و آمریکا قرار میدهد.
البته آنها مرزهای وقاحت و دریدگی را در نوردیده و دیگر در خیانت همانند قبل نیازی به پنهانکاری ندارند و آشکارادر کنفراسهای خبری اسرار جلق را می فروشند.
هادی: رجوی با همکاریهای قبلی و خیانتهای انجام داده قصد به قدرت رسیدن را داشته وبا رفتن صدام و خلع سلاح ناامیدانه مسیر خیانت خودرا به شکل دیگری عوض کرد.
یکی از خبر نگاران خارجی مطرح میکرد چرا وقتی بحث انرژی هسته ای ایران به میان می آید سازمان در اروپا کنفرانس مطبو عاتی گذاشته و به دنبال آن دولت آمریکا علیه ملت ایران موضعگیری می کنددر صورتیکه آمریکااطلاعات بیشتری از سازمان داشت.
صمد: با تشکراز همه شما در پایان یادآور می شوم که این فیلم گوشه ای از اسنادبه دست آمده خیانت رجوی از زمان جنگ بود که چه بسا اسناد و مدارک تکاندهنده دیگری که تا به حال پخش نشد ویا از بین رفته وبا حتی توسط کسانی که افشای آن برایشان خوشایند نبود از بین برده شد. در هر حال پخش همینقدر نیز که سندی انکار ناپذیر میباشد که عدم موضعگیری سازمان نیز دال بر همین ادعاست.
برای ثبت درسینه تاریخ و برای ثبت وطن فروشی کسی که مدعی بر پائی جامعه بی طبفه توحیدی!!بود کافی است.
در پایان اگر بخواهیم این نشست را جمعبندی کنیم می توان در چند سطر نتیجه گیری کرد:
– با توجه به فاکتهای شما و توجیهات نشستهای رجوی در قرارگاه و افشای اسناد حاضر، رجوی دروغگوئی بیش نیست.
– با توجه به فشای مناسبات داخل اشرف و سانسور خبری درز این اسنادبه داخل قرارگاه می تواندباعث مسئله داری و ریزش دو چندان نیروشود.
– باتوجه به واضح بودن تصاویر و پخش واضح صدای مسئولین حاضر در نشست این اسناد اکار ناپذیر می باشد.
– استمرار خیانت رجوی باعث خیانتکاری و جاسوسی او در رابطه با فعالیت هسته ای ایران، بصورت یک استراتژی مبارزه و سر نگونی درآمده است.
– با تشکر مجدد.
انجمن نجات – دفتر مازندران