در حالیکه در جریان حوادث چندماه گذشته در ایران سازمان مجاهدین خلق و در رأس آن مریم رجوی سعی کردند بیشترین ماهی را از آبهای گل آلود اعتراضات علیه حجاب اجباری بگیرند، گذشته و حال سازمان آشکارا نشان میدهد که مسئله پوشش زنان به طور اساسی در این تشکیلات محدود، تعریف شده و اجباری است. این موضوعی است که محسن زال پژوهشگر و نویسنده کتاب “چریک مجاهد خلق” با تکیه بر اسناد و شواهد تاریخی آن را در تشکیلات مجاهدین کاملا ریشه دار و باسابقه میداند.
بی حجاب یعنی بی بند و بار
هرچند که مریم رجوی در برنامه ده مادهای خود برای ایران آینده از آزادی پوشش برای زنان ایران سخن میراند و در جریان اعتراضات اخیر نیز تلاش کرد خود را حامی مطالبات زنان بنمایاند، آنچه از صورت ظاهر او و زنان عضو تشکیلاتش مبرهن است این است که نه تنها نفس حجاب در این تشکیلات اجباری است بلکه شکل و رنگ پوشش نیز کاملا اجباری است. محسن زال در کتاب خود مفصلا به دیدگاه سازمان نسبت به زنان میپردازد.
زال از تفکر بنیانگذاران اولیه سازمان نسبت به زن و حجاب آغاز میکند و تا وضعیت امروز زنان در تشکیلات را بررسی میکند و از تیغ نقد میگذراند. او با ارجاع به دفاعیه دادگاه و وصیت نامه مرتضی صمدیه لباف و مرتضی لبافی نژاد به درستی این چنین استنتاج میکند: “با توجه به دیدگاه سازمان نسبت به زنان بدون تردید در جامعه آرمانی حجاب اجباری میشود، چرا که در سازمان نیز حجاب به عنوان یک اصل پذیرفته است و زنان بیحجاب به هیچ عنوان نه پذیرفته میشوند و نه تحمل میگردند.”
او در ادامه بیان میکند که “سازمان پس از انقلاب نیز به هیچ عنوان از اصل حجاب عبور نمیکند و آزادی پوشش را بر نمیتابد و آن را مترادف با بی بند و باری میگیرد و از این رو بر حفظ حجاب برای صیانت از زن تاکید دارد.”
در جای دیگر با استناد به اعترافات تقی شهرام و محمد حنیف نژاد در بازجوییهای ساواک، اذعان میکند که برای سازمان بیحجابی زنان مترادف با “بی بند و باری، فحشا و بزهکاری” است و از این رو به کرات برای توجیه رفتار خود در قبال حکومت به این مورد اشاره میکند.
حجاب مجاهدی
نویسنده کتاب “چریک مجاهد خلق” در ادامه مینویسد که مجاهدین خلق “حجابی تشکیلاتی” را ترویج میدهند که آن را “حجاب مجاهدی” نام مینهد. به نوشته او نزد سازمان حقیقت یگانه است و از این رو تنوع مشروعیتی نخواهد داشت. بنابراین از نوع تفکر تا پوشش بایست مبتنی بر آن چیزی باشد که به مثابه “اصیل”، “پرولتری” و “ضدامپریالیستی” پذیرفته شده است.
بر اساس اسنادی که زال ارائه میدهد در ابراز نظرها و بازجوییهای اعضای سازمان هر جا از فساد نام برده میشود، بیتردید وضعیت پوشش زنان یک پایه مهم آن است. او مینویسد: “در نگاه سازمان زن عنصری مشکوک است که میتواند به راحتی مردان را به فساد دچار کند.”
اما سازمان در جامعه آرمانی میخواهد الگوی رابطه بین زن و مرد را بازتعریف کند و از این رو بر این تصور است که وضعیت زنان جامعه باید به شدت دچار تحول شود. به نوشته زال “بیتردید نتیجه این تحول هرچه بیشتر در قید شدن زنان را در بر خواهد داشت”.
رواداری به مثابه ضدارزش
برداشت نویسنده کتاب “سازمان مسعود” و “چریک مجاهد خلق”، از دیدگاه مجاهدین نسبت به حجاب و زن، به درستی به رویکرد کلی سازمان درباره همه اصولش تعمیم پیدا میکند. زال در این بار مینویسد:
“با توجه به آنچه آمد میتوان دید که مجاهدین در خصوص اصول خود که حجاب نیز از آن جمله است قائل به گفتگو و رواداری نیست و مانند همه حقایق دیگری که بدان باور دارند تحمیل آنها را یک فریضه اخلاقی میدانند چرا که تساهل در قاموس آن ها یک ضدارزش است، رواداری یعنی یعنی عقب نشستن از اصول و ارزشهای اخلاقیای که شکستن ساحت آنها تراز یک انسان را به سقوط دچار میکند. بنابراین کسی که تساهل به خرج میدهد در حقیقت در حال عقب نشینی نسبت به ارزشهای مسلمی است که بایست به کرسی بنشینند و مسلط بشوند و در مقابل تاکید و تحمیل خواسته گروه به دیگران محقق کردن حقیقتی است که چه بسا خود فرد نیز به ارزش بودن آن و حقانیتش هنوز واقف نشده باشد چرا که رانههای بورژوایی و الینه شدگی حاصل از سلطه امپریالیسم به او این اجازه را نمیدهد تا به سرعت حق را از باطل تشخیص دهد.
مریم رجوی و زن امروز ایران
با توجه به شواهد بسیار از وضعیت فعلی زنان در تشکیلات مجاهدین خلق، حتی در زمانه فعلی و حضور در قلب اروپا در کشور آلبانی، به سادگی میتوان شواهدی از تحلیلها و نتیجهگیریهای محسن زال را مشاهده کرد. حتی در بحبوحه اعتراضات در ایران مریم رجوی از نمایش لباس های یکدست و حجاب اجباری در تشکیلاتش دست نمیکشد. تصویری که او را با پوششی پر زرق و برق تر در کنار زنان مجاهد با پوششی یکدست در حال نماز گزاردن نشان میدهد، پیام روشنی برای زنان ایرانی دارد که در تناقض کامل با ادعای برنامه ده مادهای است. در این تصویر بیش از آن که نظم تشکیلاتی و دینمداری مجاهدین خلق به چشم بیاید، عدم رواداری و تحمیل عقیده بر زیر دستان خود نمایی میکند.
تصاویر زنان مجاهد خلق نشان میدهد که این سازمان هرگز به طور دمکراتیک پوشش آزاد را به رسمیت نمیشناسد و زنان را به لطایف الحیل و حتی ارعاب و سرکوب به شکل مورد نظر خود در میآورد. مریم رجوی در حالی که از آزادی و دمکراسی داد سخن میدهد، انسانها را طبقه بندی میکند؛ زن مجاهد خلق را تراز نوین میداند و آزادی او را در خدمت بیشائبه به سازمان و سرسپردگی مطلق او به رهبری سازمان میداند.
مزدا پارسی