انجمن نجات استان مرکزی گفت و گوی کوتاهی با آقای ولی الله گل ریزان پدر عباس گل ریزان انجام داد که به شرح ذیل می باشد.
با سلام خدمت آقای گل ریزان، در ابتدا اگر صحبتی دارید بفرمایید.
– سلام از بنده است. شما بهتر می دانید زمانی که از خدا بی خبران فرقه رجوی در عراق بودند من چندین بار به عراق سفر کردم. با وجودی که مشکل جسمی داشتم برای آزادی عباس به عراق سفر می کردم و چند روزی در کنار پادگان اشرف مستقر می شدم. تلاش خودم را کردم و عباس را صدا زدم ولی سران فرقه به عباس اجازه ندادند با من ملاقات کند. رجوی و سرانش انسان نیستند که اگر انسان بودند ذره ای دلشان به حال من پدر می سوخت و پسرم را نزد من می آوردند. آنقدر وقیح بودند که به سمت من سنگ و اشیاع فلزی پرتاب می کردند. بعد از مدتی خبردار شدم عباس را به محل دیگری منتقل کردند نزدیک بغداد. (منظور لیبرتی است) دو الی سه بار به لیبرتی رفتم در لیبرتی هم نتوانستم با عباس دیداری داشته باشم. الان هم عباس را برده اند آلبانی و نمی دانم بعدش چه خواهد شد! آیا می توانم عباس را ببینم یا خیر . توکل می کنم به خدا .
آقای گل ریزان چه صحبتی با سازمانهای حقوق بشری دارید؟
– شما در جریان هستید چندین بار با سازمانهای حقوق بشری نامه نگاری کردم. اگر صدای من به گوششان می رسد که از آنها گله دارم. مگر گناه من چیست که چشمانشان را بر روی این ظلمی که به من می شود، بسته اند. چرا نمی روند ببینند فرقه رجوی پسر مرا در یک کمپ زندانی کرده و به او اجازه نمی دهند با خانواده خود تماس بگیرد. سئوال من از سازمانهای حقوق بشری این است مگر شما حقوق بشر را دنبال نمی کنید؟ پس این چه وضعیتی است؟ پسرم را این از خدا بی خبرها از من گرفته اند و من از خدا می خواهم که پسرم را برگرداند. سازمانهای حقوق بشری هم طرف ظالمانی مثل دار و دسته رجوی هستند.
با تشکر از شما آقای ولی الله گل ریزان
– من هم از شما ممنونم که به دیدن من آمدید.