علیرغم این همه شعار و برنامه های مختلفی که مجاهدین برای بعد از به قدرت رسیدن ارائه میدهند و علیرغم تمام شعارهای پرطمطراق و ایراداتی که به رژیم حاکم بر ایران میگیرند، جایی که فکرمیکنم دست مجاهدین در نحوه ارائه کشور بخوبی رو شد مدت زمان دو روز تسخیر و حاکمیت بر شهرهای کرند و اسلام آباد توسط مجاهدین بود،اگر زمان درگیریهای تسخیر شهر و زمان عقب نشینی ها را کسر کنیم تقریبا دو روز بطور کامل این دوشهر در تسخیر مجاهدین بود و در این دو روز کارهای زیر از مجاهدین سر زد که به یقین این کارها نه از منطق جنگ حکایت دارد و نه از منطق یک جمهوری دمکراتیک تازه به قدرت رسیده و نه از منطق یک انقلاب، بلکه چیزی که بیشتر به ذهن متبادر میشود منطق یک نیروی اشغالگر و یا منطق حمله دسته ای از سارقین است.
اما لیست عملکرد (درخشان) این فرقه در عملیاتی که فروغ جاویدان میخوانند و بعد از تسخیر شهرهای بین راه با کمک صدامی ها:
1- اعدامهای خیابانی (اعدام بی محاکمه سربازان و پاسداران به اتهام حمایت از رژیم گاه به صرف داشتن ریش و قیافه حزب اللهی)
2- سرقت مغازه ها و تخریب اموال عمومی و وسایل ادارات دولتی.
3- تهدید مردم عادی با سلاح سنگین دوشکا برای شعار دادن به نفع مسعود و مریم رجوی.
4- شکستن قفل منازل و استفاده از منازل مردم بعنوان محل استقرار نیروها.
5- وضع قوانین غیر عادی برای مردم و جوانان باقیمانده در شهر بصورت اجباری.
6- نصب عکس مسعود رجوی و مریم رجوی در تمام میادین و خیابانها و ساختمانها.
7- کشتن اسیران و مجروحین دشمن به هنگام عقب نشینی.
8- شلیک با توپ و خمپاره با منازل افراد حکومتی یا منازلی که به صاحبان آنها شک همکاری با حکومت ایران میرفت.
9- گرفتن اطلاعات مراکز و انبارها و مسیر، از سربازان و گاه افراد عادی با زور و شکنجه میدانی.
10- گلوله باران کور مناطق مسکونی
و بسیاری موارد دیگر که جنایت جنگی محسوب شده و حتی در جنگ با بدترین دشمن ها هم کاری انسانی نبوده و نیست، بخصوص اینکه شهر ها و مردم عادی درگیر جنگ باشند، اما همه این موارد از سازمان و فرقه ای سر زده که داعیه دار دمکراسی هم هست.
این موارد و بسا بیشتر از آن هم در دیگر جنگ های سازمان مجاهدین و منجمله عملیات مروارید و تسخیر مناطق روستایی و شهری اکراد عراقی دیده شده که بخوبی ماهیت ذاتی این فرقه را روشن میکند، تا دیگر جایی برای باور شعارهای توخالی باقی نماند.
بهزادعلیشاهی، سی و یکم ژوئیه 2007