جزئیاتی از ضربه به شبکه تأمین مالی مجاهدین خلق

ضربه وزارت اطلاعات به شبکه تأمین مالی و تجهیزات تیم های عملیاتی گروه تروریستی مجاهدین خلق یکی از بزرگترین ضربات دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی به این گروه تروریستی در چند سال اخیر بوده است.

این ضربه نه تنها بازوهای مالی مجاهدین خلق را در ایران قطع کرد، بلکه امکان جذب نیروی انسانی این گروه را نیز به شدت ضعیف کرده است، زیرا مجاهدین خلق به عنوان یک گروه منفور در جامعه ایران تنها به لطف وعده های مالی می توانست موفق به جلب همکاری از درون ایران شوند. به همین دلیل ضربه وزارت اطلاعات به این ساختار مجاهدین خلق درواقع مانع فعالیت ها و امکان های این گروه در اجرای عملیات تروریستی شده است.

بررسی دقیق‌تر این شبکه تأمین مالی و شیوه کار و اقداماتش در ایران، ابعاد بیشتری از این ضربه دستگاه امنیتی را روشن می کند.

مریم رجوی و لابی های تروریسم

تأمین مالی ۵۰ گروه کانون شورشی

کانون شورشی اسم ابداعی مجاهدین خلق برای فریب کاربران فضای مجازی است. سرپل‌های مجاهدین خلق از طریق شبکه های اجتماعی با روش هایی مهندسی شده و پیچیده اقدام به فریب کاربران نوجوان و جوان این فضا نموده و طی مراحلی این ارتباط را به مرحله اقناع سوژه های فریب خورده برای اجرای عملیات های تروریستی و خرابکاری می رسانند.

این سوژه های نوجوان و جوان فریب خورده از سوی مجاهدین خلق به عنوان کانون شورشی شناخته می شوند که با نام شهرهایشان به اضافه یک عدد سه رقمی (برای نمایش کثرت کانون ها) نامگذاری می گردند؛ به عنوان مثال کانون شورشی شماره ۳۰۰ کرج یا کانون شورشی ۳۵۰ اصفهان.

هر یک از کانون های شورشی عموماً شامل دو یا در موارد معدودی حداکثر سه عضو هستند. از دو عضو اصلی یک کانون شورشی یک نفر وظیفه اجرای مأموریت های اعلام شده از سوی سرپل مجاهدین خلق را دارد و دیگری نیز وظیفه دارد از این اقدام تصویر برداری کند.

در مورد تعداد افراد مرتبط با گروه تروریستی مجاهدین خلق در قالب کانون های شورشی، این مورد را نیز باید اضافه کرد که در بسیاری از مواقع دیده شده است که یک نفر نمایندگی چندین شماره از کانون های شورشی مجاهدین خلق را بر عهده دارد! یا اقدامات ایذایی و فیلم های ارسالی از سوی وی، هر کدام به نام یک کانون شورشی منحصر به فرد پخش می گردد. درواقع اینگونه اقدامات مجاهدین خلق برای نمایش فراوانی همکاری با این گروه است.

مأموریت های مجاهدین خلق هم از شعار نویسی یا آتش زدن یک بنر در خیابان آغاز می شود و در مراحل بالاتر به ساخت بمب دست ساز و اقدام تروریستی می انجامد. این پروسه نیز درواقع روندی مهندسی شده دارد و سعی می کند یک فرد فریب خورده و مرتبط را مرحله به مرحله برای اقدامات تروریستی و جنایتکارانه آماده کند.

هر چند مجاهدین خلق ادعا می کنند اعضای کانون های شورشی از هواداران گروه در درون ایران تشکیل شده اند، اما واقعیت این است که این نوجوانان فریب خورده با وعده هایی که عموماً محقق نمی شوند، حاضر به همکاری با مجاهدین خلق شده و در نهایت نیز فرجامی جز دستگیری برایشان متصور نیست.

این را نیز باید اضافه کرد که به طور کلی فرآیند اقدام عملیاتی در درون ایران از سوی گروه مجاهدین خلق، صرفاً یک اقدام تبلیغی است که نمایشگر توان این گروه و روشی برای ادعای وجود هوادارن آنها در ایران است که از سوی سرکردگان مجاهدین خلق به سرویس های اطلاعاتی غربی ارائه می شود و در ازای آن منابع مالی و حمایتی دریافت می کنند؛ در واقع کانون شورشی ارزش عملیاتی قابل اعتنایی ندارد و از لحاظ آمار و آثار نیز در حوزه امنیتی به عنوان یک تهدید قابل توجه مطرح نیست.

شبکه تأمین مالی مجاهدین خلق که توسط وزارت اطلاعات شناسایی شد و ضربه خورد، در حال تأمین مالی و تجهیزاتی ۵۰ کانون شورشی در سراسر کشور بوده است. بررسی میزان عملیات های ایذایی مرتبط با این گروه در ایران نیز نشان می دهد که عدد ۵۰ بخش قابل توجهی از افراد مرتبط با مجاهدین خلق را در بر می گیرد و به نوعی مختل شدن این شبکه را می توان اختلال در فرآیند ادامه فعالیت های کانون های شورشی مجاهدین خلق در کشور دانست.

روش‌های پیچیده پولشویی

فرآیند پول رسانی به مرتبطین فریب خورده مجاهدین خلق در ازای عملیات ایذایی در داخل کشور باعث شد تا این گروه اقدام به تأسیس چند شرکت پوششی نماید که بر اساس آنچه در بیانیه وزارت اطلاعات بدان اشاره شده، بخشی از این شبکه در اروپا و مشخصاً کشور هلند، بخشی در امارات و در نهایت بخشی نیز در درون ایران ایجاد شده بود.

این شبکه ظاهراً اقتصادی در واقع اقدام به واردات کالا به درون ایران نموده و در هنگام تحویل اقلام وارد شده به کشور به دست مشتریان، بجای اعلام شماره حساب رسمی شرکت، چندین شماره حساب از عناصر فریب خورده و مرتبط گروه ارائه می شده است تا بر اساس تقسیم بندی ارائه شده از سوی شرکت، مبلغ خورد شده و به این حساب های واریز شود.

این در حالی است که تقریباً هیچ کدام از تاجران و خریداران مرتبط با شرکت مستقر در ایران از پشت پرده ماجرا اطلاع نداشته اند؛ نکته مهم دیگر در این فرآیند این است که پرسنل رده پایین این شرکت نیز نسبت به پشت پرده ماجرا بی اطلاع بوده اند.

با این حال فرآیند معیوب، غیر استاندارد و غیر مرسوم پرداخت پول اعم از شماره حساب های متعدد و ناشناس که در هر مرحله تغییر پیدا می کرده اند، خود نمایانگر وجود یک اشکال یا فعالیتی مشکوک در پشت پرده فعالیت این شرکت بوده که به سهل انگاری مورد توجه معامله کنندگان و پرسنل شرکت قرار نگرفته است.

به هر حال این فرآیند مالی مرتبط با تروریسم با هوشیاری شناسایی شد و همه شبکه مرتبطین آن دستگیر شدند و حتی مرتبطین بی اطلاع شرکت نیز برای توجیه و تذکر احضار گردیدند.

 

خروج از نسخه موبایل