مروری بر شکست‌های سنگین رجوی‌ در سالی که گذشت

در سال گذشته افول و شکست فرقه رجوی بیش از هر زمان دیگر آشکار شد به طوری که در اغلب تظاهرات هایی که با اجیر کردن افراد در خارج برپا کرد نتوانست بیش از یک دوجین آدم کرایه ای برای سیرک هایش جمع کند.

سازمان مجاهدین از سال ۱۳۶۰ سعی کرده با نمایشِ چهره ملی از خود، باقی ضدانقلاب را در شورایی جمع و خود را در رأس آنها بنشاند. بعد از چند دهه تلاش برای تشکیل شورا و سلطه بر مخالفین در سال ۱۴۰۱ شکست سخت آنها آشکار شد. با جریاناتی که اتفاق افتاد، مخالفین حکومت ایران بدون نیم نگاهی به فرقه رجوی، شورایی تشکیل دادند با حدود ۴۰ تن که در ظاهر ۲۰ تن از داخل و ۱۴ تن از خارج کشور را در یک نظرسنجی بین خودشان انتخاب کردند.

بدون بررسی و تحلیل این افراد که در چند دهه گذشته، به دنبال زندگی و کسب منافع اقتصادی خودشان بودند، برخی از آنان میلیون ها دلار از ثروت مردم ایران را دزدیدند و یا در دنیای بازیگری، ورزشی و غیره تحت حمایت دول غربی بودند، اما آنچه که جالب و مورد توجه است، منفور بودن فرقه رجوی در نظر سنجی‌ها بود. حتی مخالفین هم با قاطعیت مریم رجوی را از جبهه خود بیرون کردند.

دوم: بیش از دو دهه است سازمان مجاهدین برای سناتورهای اسبق و سابق امریکایی و اروپایی میلیون‌ها دلارهزینه می کند تا آن ها را به رسمیت بشناسند. نتیجه را درسال۱۴۰۱ دیدیم. در کنفرانس مونیخ آن ها راه ندادند و عده ای قلیل از آنها با سرشکستگی در پشت درب های سالن کنفرانس، تظاهرات و دعوا راه انداختند و التماس می کردند که فقط آن ها را به داخل راه دهند. یک نماینده پارلمان اروپا در کنفرانس مونیخ هم غوغا کرد و گفت فرقه رجوی در اروپا بعضی از سناتورها را فریب می دهد! سناتور منندز، لابیِ قدیمی فرقه نیز از شرکت کنندگان فرقه در کنفرانس حمایتی نکرد و با گروه مخالفین جدید همراه شد.

سوم: سردمداران جدید اغتشاشات یکی پس از دیگری از سازمان مجاهدین اعلام برائت کردند و در مصاحبه های خبری خود گفتند اینها با مردم نیستند، علیه مردمند و در بین ایرانیان جایی ندارند.

چهارم: در تظاهرات هایی که درکشورهایی اروپایی برگزار می شود به دلیل تنفری که مردم از فرقه دارند آنها را به داخل تظاهرات هایشان راه ندادند. در یکی از برنامه های سلطنت طلب ها که اعضای فرقه از فرط حسادت برای خرابکاری رفته بودند دعوا شد و طرفداران نیم پهلوی و فرقه به جان هم افتادند و کتک کاری به جایی رسید که تعدادی از اعضای فرقه روانه بیمارستان شدند.

پنجم: در سال ۱۴۰۱ روابط ایران و عربستان از سر گرفته شد. این دیپلماسی پیامدهای مثبت برای مردم ایران و منطقه خواهد داشت و در مقابل فرقه رجوی یکی از پشتیبان های مهم خود را از دست داد.

ششم: فرقه رجوی به همراه سایر ضدانقلابیون به دنبال لیست گذاری سپاه پاسداران در شورای اروپا بود. گرچه روشن است سیاست مداران اروپایی نقشی برای این گروه ها متصور نیستند و در سیاست گذاری ها بر اساس منافع خود عمل می کنند اما آنچه که به تلاش های مذبوحانه این گروه ها بر می گردد این شد که باز هم تیرشان به سنگ خورد.

هفتم: درسال ۱۴۰۱ شاهد یک سری فعالیت های اغتشاشگران در خارج با حمایت دول غربی بودیم که رؤسای جمهوری فرانسه و آلمان با پررویی با بعضی از آنها ملاقات کردند. اما پیام مهم این ملاقات ها برای سازمان مجاهدین تمام شدن تاریخ مصرف و بن بستی بود که در آن گرفتار شدند که راهی به پیش و پس ندارند. آنها با اعمال نمادین خود اعلام کردند که برای سازمان مجاهدین هیچ گونه مشروعیتی قائل نیستند.

هشتم: مریم رجوی آرزو داشت که در سال گذشته بتواند سفری به کشورهای اروپایی کند و خودی نشان دهد ولی با آشکار شدن منفوریت و عدم مشروعیتش اجازه نیافت از آلبانی خارج شود.

نهم: فرقه رجوی که همواره سعی می کرد خود را به صورت فریب کارانه ای همراه با مردم فلسطین نمایش دهد در سال گذشته علیرغم افزایش حمله و کشتار جوانان فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی از فلاکت با سفیر رژیم اشغالگر اسرائیل در آلبانی ملاقات کرد و پس از مدت ها نقاب از چهره برداشت.

دهم: یکی دیگر ازشکست های خفت بار فرقه در خرداد سال گذشته رقم خورد. فرقه علی رغم برنامه ریزی و هزینه های هنگفت برای برپا کردن شوی سالانه، اجازه نیافت شوی تبلیغی خود را اجرا کند.

شکست‌های فرقه رجوی افزون‌تر از آمار ذکر شده است که به طور خلاصه در این گزارش به برخی از آنها اشاره شد؛ این سرنوشت خفت بارِ گروهی است که با سرکرده ای کثیف بیش از ۴ دهه علیه ملت و کشور ایران خیانت کرده است.

خروج از نسخه موبایل