مریم رجوی از هر فرصتی برای جلب توجه و ایراد حرف ها و ادعاهای توخالیش استفاده می کند. ماه رمضان هر سال هم دوباره بریز و بپاش تبلیغاتی راه می اندازد.او که برای حرفهایش، به جز نیروهای نگون بخت درون فرقه مخاطبی ندارد عده ای را با تطمیع و دسیسه جمع می کند تا از قافله عقب نماند.
امسال هم به سیاق سابق، همان جمع، همان ادعاها و همان خط وخطوط قبلی. با همه این احوال بهتر است با هم چند خطی از ادعاهایش را با هم مرور کنیم.
مریم رجوی درس فریبکاری را از شوهر دومش به خوبی یاد گرفته است. شروع حرفهای این رهبر فرقه با ادعای پیاده سازی اسلام دمکراتیک بود. شنیدن این حرف از کسی که در عمل نه اعتقادی به اسلام دارد و نه به دمکراسی بسیار جای تعجب دارد. من به عنوان کسی که سالها عملکرد فرقه را از نزدیک مشاهده کرده ام و لمس نموده ام در مناسباتشان نه اسلام را آنگونه که باید باشد دیده ام و نه چشم اندازی از دموکراسی مشاهده کرده ام. رهبران فرقه آنجا که لازم دیده اند، فقط و فقط از اسلام پلکانی ساخته اند برای کسب قدرت.
در جای دیگر مریم رجوی عنوان می کند که ماه رمضان ماه قیمت دادن برای رهایی فردی و اجتماعی است و یا اینکه انسان آگاه و آزاد به ایفای مسئولیت هایش می پردازد!
مریم رجوی هرگز و هیچ وقت قیمتی برای مبارزه فردی نداده است. او فردی است که در مواقع خطر در کنار نیروهایش نبود و زیر بمباران اعضای سازمان را تنها گذاشت و حال دم از مبارزه و دادن قیمت می زند! اگر مریم رجوی اعتقادی به حرفهایی که زده داشت حداقل در زمان حمله آمریکا به عراق در کنار نیروهایش باقی می ماند و فرار نمی کرد تا در کشور فرانسه به ریش اعضا بخندد و آنان را مسخره کند که چه ساده توانسته آنان را فریب بدهد و بعد در کمال دریدگی عنوان کند که فرار وی یک پیروزی بوده است.
برای اعضای سازمان هم اکنون مشخص شده که سران فرقه هر وقت راه فرار را در پیش می گیرند باید پیروزی جلوه داده شود! از فرار مسعود از ایران گرفته تا فرار از فرانسه به عراق و یا مخفی شدن مسعود همه از دیدگاه سازمان یک پیروزی است. در فرهنگ و قاموس سازمان شکست معنایی ندارد.
مریم رجوی فریبکاری را از رجوی خوب یاد گرفته است که چگونه بتواند با کلمات بازی کرده و خطش را پیش ببرد. مدعی اسلام انقلابی می شود ولی وقتی نوبت به پیاده کردن اسلام انقلابی در تشکیلاتش می رسد همه چیز یادش می رود. یعنی در مناسباتشان کسی جرات حرف زدن و یا انتقاد کردن به رجوی ها را ندارد. کسی نباید در مورد خط و خطوط حرفی داشته باشد. رجوی باید در مناسبات به ظاهر اسلامی جای امام زمان بنشیند! در اسلام انقلابی شان زنان باید به عقد رجوی در بیایند، رحم زنان باید در آورده شود، هر کسی اعتراضی کرد باید به زندان رفته و مورد شکنجه قرار بگیرد، همه افراد باید مانند برده برای سران سازمان کار کنند و حق هیچ گونه اعتراضی ندارند، در اسلام فرقه رجوی خانواده باید دشمن معرفی شود و کانون فساد، باید خانواده ها مورد توهین و ناسزا قرار بگیرند، هر کسی در بیرون از مناسبات اگر اعتراضی به سران فرقه داشته باشد باید مورد توهین قرار بگیرد، در مناسبات باید به گونه ای رفتار شود که هیچ کس حق اعتراض به رجوی ها را نداشته باشد.
آیا این کارهایی که مریم رجوی و سرکرده مخفی این سازمان انجام می دهد نشان از اسلام انقلابی و دموکراتیک است؟ وقتی خودشان عامل سرکوب می باشند دم زدن از آنتی تز سرکوب بسیار مسخره است .
مریم رجوی در ادامه از نمایش های ضد امپریالیستی حرف می زند. برای اشراف مریم رجوی باید عنوان کرد سازمان بعد از پیروزی انقلاب تمام شعارهایش برای فریب کاری بود بطور مثال مبارزه با غرب و امپریالیسم! حال برای نمونه چند مورد از این فریبکاری ها را می آوریم.
در این باره می توان به موارد زیادی از تناقضاتی که سازمان بعد از پیروزی انقلاب داشت اشاره کرد. حال بهتر است مریم رجوی پاسخ دهد که فریبکاری بزرگ را ابتدا چه کسی شروع کرد؟ در نمونه هایی از نشریات و موضعگیریهای سازمان مشخص است که اولین فریبکار بزرگ را می توان رجوی نامید.
مریم رجوی در جایی از حرفهایش به مسئله قانون ضد بشری قصاص اشاره می کند و آن را قویا محکوم می کند حال به موضعگیری سازمان در سال 57 دقت کنیم .
پیام و تهنیت مجاهدین خلق ایران به حضرت آیت الله خمینی : تهران – نیمه شب پنجشنبه 26 بهمن 57
وقتی شما از اسلام دم می زنید دقیقاٌ صحبت از همان اسلام داعش گونه است چون سازمان در بدو پیروزی انقلاب مدعی بود :
مجاهدین خلق تاریخ 27 اسفند 57
سازمانی که این گونه در بدو پیروزی انقلاب موضعگیری می کند چگونه است که وقتی مردم کشور سوریه و عراق مورد حمله تروریست های داعش قرار می گیرند سکوت کرده و کشتن مردم از دیدگاه شما اشکالی ندارد! وقتی مردم بی دفاع را به صرف شیعه بودن سر می برند و اعدام می کنند حرفی از شما نیست! وقتی مردم بی دفاع یمن توسط هواپیماهای عربستانی بمباران می شوند خبری از محکوم کردن نیست ، وقتی مردم فلسطین مورد حمله اسرائیل قرار می گیرد خفه خون گرفته و دم بر نمی آورید. پس آن حدیث نبوی که خودتان اعتقاد به آن دارید چه شد؟ عدم موضعگیری تان نشان از ماهیت سازمان تان دارد که از همان ابتدا اسلام را بازیچه بازی های سیاسی خود نموده تا بتوانید با این حربه به قدرت برسید .
در مناسباتی که حاضر نیستید زن و مرد کنار هم بنشینند و یا مرد با زن نمی تواند به تنهایی حرف بزند، پمپ بنزین زنانه و مردانه می شود ، زنان و مردان مجبور می شوند طلاق اجباری بگیرند و یا به گفته ابریشمچی بی غیرت که عنوان می کرد ما وقتی به قدرت برسیم پیاده رو را زنانه و مردانه می کنیم، آیا آزادی وجود دارد و این نشانه اجبار در تشکیلات تان نیست؟ آیا با این اندیشه قصد دارید به قدرت برسید؟ برای ما روشن شده شما اگر اکنون دم از آزادی و حجاب می زنید دروغی بیش نیست و برای فریبکاری و دریافت پول از دول خارجی است .
مریم رجوی در ادامه افاضات مسخره خود از اعدام انتقاد می کند. برای یادآوری به او باید گفت ای کاش به زندانهای اشرف و دبس و بقیه جاها سر می زدید. البته خود مریم رجوی به گفته دوستانی که در زندان بودند در برنامه محاکمه اعضا توسط رجوی حاضر می شد و خواهان اعدام بود. حالا محکوم کردن اعدام توسط او بسیار مسخره است. باور کنید بالاخره خونهای به ناحق ریخته شده اعضای فرقه توسط شکنجه گران رجوی از آنان گرفته خواهد شد این قانون تکامل است .
دم زدن مریم رجوی از جدایی دین و دولت حرف مفتی است که هیچ خریداری ندارد و خودشان هیچ اعتقادی به آن ندارند. درست است اسلام دین آزادی است ولی نه اسلامی که مریم رجوی از آن دم می زند که تا بن دندان خیانت ، جنایت ، وطن فروشی و جاسوسی است .
خدایا سران فرقه را به وضعیت فلاکت باری تبدیل کردی که حتی از سوراخ خود نمی توانند بیرون بیایند و منتظر این هستیم که به سزای خیانت و جنایت شان برسند . حال هر چقدر مریم رجوی میل دارد دم از آزادی و آزادی خواهی بزند ولی چیزی که بسیار مشخص است این که حرفهایش به درد داخل مناسبات می خورد تا هر چه بیشتر افراد را فریب دهد و از آنها در جهت اهداف قدرت طلبانه خود سوء استفاده کند.
هادی شبانی