“طرح آزادیها و حقوق زنان در ایران آزاد فردا” عنوان دهان پر کن تازهای ست که در راستای موج سواری بر تلاشهای مدنی زنان ایران دستاویز مجاهدین خلق شده است. مریم رجوی ادعا میکند که این طرح را در سال 1366 در شورای ملی مقاومت تصویب کرده است و در سال 1388 زیر عنوان “زنان پیشتاز تغییر دمکراتیک در ایران” آن را در پارلمان اروپا مطرح کرده است.
از اصول طرح کذایی مریم رجوی لغو و رفع کلیه ستمها و اجبارات درباره زنان ایران و پایبندی به تمامی آزادیها و حقوق زنان در اعلامیه جهانی حقوقبشر، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و اعلامیه رفع خشونت علیه زنان، مصوب مجمع عمومی ملل متحد در دسامبر ۱۹۹۳ است. وی سپس مهمترین مواد این طرح را در 12 مورد بیان میکند.
فارغ از سابقه نیم قرنی تشکیلات مجاهدین خلق در ارتباط با زنان، اگر تنها بخواهیم به فاصله زمانی میان سال 66 که ظاهرا نخستین بار این طرح مطرح شده تا امروز که به فراخور زمان از نو به آن پرداخته شده است، بنگریم، فهرستی طولانیتر از 12 ماده ناقض طرح مریم رجوی در رفتار و منش او و تشکیلاتش نسبت به زنان عضو مشاهده خواهیم کرد:
1- حق انتخاب که حوزههای بسیار متنوعی را در زندگی در بر میگیرد. مریم رجوی به طور کنایه آمیزی در طرح ده ماده ای خود به بیشتر این حوزهها اشاره کرده است و نخستین آن حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در همه زمینههاست. این عبارت غیرشفاف در سازمان مجاهدین خلق حتی با سادهترین معنایش محقق نشده است. در طول تاریخ مجاهدین خلق انتخابات کاربردی نداشته است. در چهار دهه اخیر مسعود رجوی رهبر مادام العمر و مریم رجوی رییس جمهور مادام العمر بوده است. افرادی چون مسئول اول یا همردیف مسئول اول که از میان زنان عضو سازمان “انتصاب” میشوند نیز در فرایندهای انتخاباتی که در همه جای دنیا مرسوم است، انتخاب نمیشوند بلکه در مراسمی فرمایشی صرفا با دست بلند کردن جمعیت چند هزار نفره اشرف انتخاب میشوند. از این جمعیت کسی جرات ندارد دست خود را در تایید فرد پیشنهادی مریم رجوی بالا نبرد.
2- حق انتخاب پوشش به نظر میرسد مضحکترین حقی باشد که مریم رجوی ادعا میکند برای زنان ایران قائل است. درحالی که صدها زن عضو فرقهاش از کوچکترین حقی برای انتخاب پوشش برخوردار نیستند. در تشکیلات مجاهدین خلق نه تنها حجاب اجباری است بلکه افراد حق انتخاب رنگ، جنس و طرح لباس خود را ندارد. گواه آن تصاویر بیشماری است که از زنان مجاهد با لباسهای متحد الشکل وجود دارد.
3- حق انتخاب مذهب در حالی به عنوان یکی از حقوق زنان در ایران مطرح میشود که زنان مجاهد با پوشش حجاب اجباری ملزم به ادای همه مناسک مذهب شیعه هستند. سرپیچی از شرکت در نماز جماعت یا به جا آوردن روزه و نماز هر مجاهد را از سوی فرماندهان مستوجب عقوبت و تنبیه میکند.
4- حق انتخاب همسر در تشکیلات مجاهدین خلق از حیز انتفاع خارج است چون در این فرقه اساسا همسر داشتن ممنوع و تجرد اجباری است اما تا قبل از انقلاب مریم و طلاق و تجرد اجباری، نیز زن مجاهد برای انتخاب همسر حقی نداشت. انتخابها به صورت تشکیلاتی و حسب الامر مقامات رده بالای سازمان انجام میشد. زن و مرد مجاهد مجبور بودند همسرانی که رهبران برای آنها انتخاب میکنند را بپذیرند.
5- به رسمیت شناختن تشکل از حقوقی است که مریم رجوی برای زنان ایران آینده در نظر میگیرد اما نمیگوید که زنان درون تشکیلاتش حق ندارند حتی به صورت دو نفر با یکدیگر صحبت کنند و متهم به محفل زدن یا راه انداختن شعبه سپاه پاسداران نشوند.
6- حق دریافت دستمزد به میزان مساوی با مردان. باید از مریم رجوی پرسید مگر مردان مجاهد بابت کارهای طاقت فرسای سازمانی دستمزدی دریافت میکنند که زنان مجاهد را سزاوار دریافت دستمزد برابر با آنها بدانیم؟ مگر آنکه مریم رجوی زنان مجاهد را بخشی از زنان جامعه ایرانی به حساب نیاورد و بردگان خود و مسعود رجوی بداند.
7 -حقوق و تسهیلات ویژه به هنگام بارداری، زایمان و نگهداری اطفال از جمله حقوقی است که مریم و مسعود رجوی ید طولایی در نقش آن دارند. امروزه بیش از سه دهه است که در تشکیلات مجاهدین خلق زاد و ولدی صورت نگرفته است اما تا پیش از آن حقوق زن باردار یا تازه زایمان کرده چنان رعایت میشد که زنان چند روزی پس از زایمان ملزم به شرکت در جلسات خود انتقادی و آموزش های نظامی و انجام وظایف تشکیلاتی بودند.
8- زن مجاهد از حق فرزندآوری محروم است. “قله آرمانی” عنوان مرتبهای در سیر و سلوک زن مجاهد به سوی مسعود رجوی است که او را ملزم میکند به زیر تیغ جراحی رفته، رحم خود را بیرون، آخرین بندهای وصل خود به جهان بیرون و آینده را بگسلد و خود را تمام و کمال در راه وصل به رهبری فدا کند.
9- حق نگهداری از اطفال را سران مجاهدین خلق به تمامی به عهده گرفتند. به طوریکه در سال 1368 مسعود رجوی دستور داد که حدود 700 کودک از نوزاد دو ماهه تا نوجوان 14 ساله از مادران و پدران مجاهد خود جدا شوند، به کشورهای اروپایی قاچاق شوند، در خانههای تیمی، یتیمخانهها یا نزد خانوادههای مختلف بمانند. قصههای دلخراش سرگذشت این 700 کودک مبین این واقعیت است که سران سازمان مجاهدین خلق خود را مالک جان و مال و فرزندان اعضای خود میدانند. بسیاری از این کودکان برای همیشه از والدین خود دور ماندند. روایتهای کودک سربازان مجاهدین خلق تنها چند نمونه از نقض حقوق زنان و کودکان مجاهد خلق را نشان میدهد.
10- در پی بندهای پیشین، حق حضانت و ارث و به ویژه حق طلاق به طور کلی از قاموس مجاهدین خلق پاک میشود. در جامعهای که خانواده، همسر و فرزند معنی ندارد، این حقوق معنای خود را از دست میدهد.
11- حق استفاده از امکانات آموزشی و تحصیل برای زن مجاهدی که به جهان آزاد دسترسی ندارد به مانند صحبت از پرواز برای پرندهای در قفس است. چه بسیار دختران نوجوانی که در کودکی از والدین خود جدا شدند، به اروپا قاچاق شدند و در نوجوانی از مدرسه و تحصیل جدا شده و به کمپ اشرف در عراق آورده شدند و از آن پس برای همیشه از ادامه تحصیل محروم شدند.
12- ممنوعیت چند همسری یکی از کنایه آمیزترین حقوقی است که مریم رجوی مطرح میکند در حالی که خود عامل اصلی و متقاعد کننده زنان مجاهد برای درآمدن به عقد مسعود رجوی بوده است. او برگزارکننده جلسه مشهور “رقص رهایی” و مشوق زنان مجاهد برای برهنه شدن در مقابل مسعود و “یگانه شدن” (آمیزش) با اوست.
13- منع بهره کشی جنسی از جمله حقوقی است که مریم رجوی در خلاف آمد عملکرد واقعی خود و مسعود در قبال زنان مجاهدین خلق در طرح 12 ماده ای خود برای آزادیها و حقوق زنان ایران ذکر میکند. سازوکار چند همسری مسعود رجوی با معاونت مریم رجوی مصداق بارز بهره کشی جنسی سیستماتیک از زنان مجاهد است.
14- حق طلاق که مریم و مسعود رجوی در زمان انقلاب ایدئولوژیک به همه زنان تشکیلات اعطا کردند تا از همسران خود جدا شوند. اما پیرو آن هیچ گونه حق ازدواجی به آنها داده نشد. در مقابل زمانی که مسعود رجوی تعدادی از زنان شورای رهبری را به عقد خود درآورد هیچ حقی برای جدا شدن برای این زنان قائل نشد و آن ها حسب الامر او باید به خوابگاه او میرفتند. در غیر این صورت امتناع از رابطه با رجوی امکان ندارد و زن مجاهد تنها راهش فرار از تشکیلاتش است. خاطرات بتول سلطانی گواه این مطلب است.
مزدا پارسی