در ایام عید فرصت مناسبی بدست آمد تا از نزدیک پای صحبت های خانواده های اعضای گرفتار در فرقه مجاهدین بنشینیم. در کلام تک تک خانواده ها موضوع مشترکی در هراس از هجوم مکرر دلتنگی، تلخی دقایق انتظار که بعضا با اشک ها و لبخند ها همراه بود نظرمان را بخود جلب کرد. از تمام دلتنگی ها، از اشک ها و شکایت ها که بگذریم باید اعتراف کرد که همه خانواده ها در سالی که گذشت با حضورشان و ایستادگی خستگی ناپذیرشان در نامه نگاریها و ارسال ایمیل های متعدد به نهادهای حقوق بشری، شرکت در جلسات افشاگرانه در سرتاسر کشور، همراهی بی وقفه با جداشدگان برای آشکار ساختن ماهیت ضد خانواده فرقه رجوی، به کابوسی بی پایان برای سران فرقه مجاهدین خلق تبدیل شدند.
همایش با شکوه تهران تا تیرانا، اکران فیلم تاثیر گذار سرهنگ ثریا و صدها فعالیت چشم گیر دیگر، سال 1401 را متمایزتر از سالهای دیگر کرد. حال با آغاز سال 1402 که با نسیم اقاقی ها و شکوفه های بهاری و با ارسال صدها پیام سبز خانواده ها خطاب به اعضای در بند در کمپ مجاهدین همراه بود، پیام روشنی نیز به عوامل جنایت پیشه مجاهدین خلق در آلبانی داشت که متوجه این واقعیت مهم شوند که خانواده های چشم انتظار همچنان در خط مقدم به همراه اعضای جدا شده برای تحقق خواسته های انسانی خود مبنی بر ملاقات با اعضای گرفتار و النهایه آزادی آنها به تلاشهای مستمر خود ادامه خواهند داد.
مریم رجوی و سایر عوامل سرکوبگر مجاهدین بسیار تلاش کردند تا با به صحنه آوردن قلم به مزدان خود موجب دلسردی خانواده ها شوند اما خانواده ها به مانند دیوار مستحکمی از عواطف انسانی به کابوسی برای مریم رجوی و دستگاه پوسیده مغزشویی تبدیل شدند و دیر نیست روزی که با همت و پایداری مثال زدنی خانواده ها، همدستان غربی فرقه رجوی و دولت آلبانی در مقابل خواسته به حق و قانونی خانواده های چشم انتظار برای دیدار با عزیزانشان سر فرود آورند.
صمد اسکندری