دموکراسی، آزادی و برابری برای همه به جز افراد حاضر در تشکیلات مجاهدین خلق

مریم رجوی روی سن و در گفتار ، دم از اهداف و عقاید و دیدگاه هایی می زند که در واقعیت هیچ اعتقادی به آن ها ندارد.

در ذهن هر فردی این سوال پیش می آید سازمانی که این همه سنگ دموکراسی را به سینه می زند خودش در درون مناسباتش چقدر به این موضوع اهمیت می دهد؟ آیا اساساً در درون تشکیلات مافیائی فرقه رجوی چیزی بعنوان آزادی و ابراز عقیده وجود دارد یا خیر؟ من سالیان سال در درون این تشکیلات بودم و از نزدیک با گوشت و پوست خود لمس کردم که رجوی به آزادی اعتقادی ندارد. اگر سنگ دموکراسی را به سینه می زند دمکراسی از نوع رجوی است که منافع او را تامین کند. دموکراسی با قیمت مزدوری برای صدام و بعد از صدام مزدوری برای آمریکایی ها!

چرا در داخل تشکیلات اعضای بیچاره نمی توانند به رهبری انتقاد کنند؟ چرا اعضا نمی توانند انتخاب آزادانه ای داشته باشند ؟ چرا اعضای فرقه نمی توانند آزادانه نظراتشان را بیان کنند؟ چرا اعضای فرقه را تشکیلات مجبور می کند غسل هفتگی به جا بیاورند؟ چرا تشکیلات اعضا را به زور پای نشست های جمعی می برد و افراد را سوژه می کند و به جمع اجازه می دهند هر حرفی را نثار سوژه کنند و سوژه هم حق ندارد جواب دهد! باید فقط و فقط گوش کند و بر خلاف عقاید و نظراتش، موضعگیری های جمع را تایید کند حتی اگر دروغ باشد. این است منطق رجوی! این است آزادی که رجوی از آن دم می زند!

اگر فردی در داخل تشکیلات به رهبری انتقاد کند به شدت با آن فرد برخورد می کنند، در حقیقت رهبری فرقه انتقاد پذیر نیست و اگر بپذیرد مانند بقیه اشتباه می کند در آن صورت جایگاه کاذبی که خودش را جای به اصطلاح امامان گذاشته که عاری از اشتباه است فرو می ریزد ، در حالی که پیامبر با آن عظمتش می گفت من هم اشتباه می کنم مرا هم مانند خودتان ببینید . رجوی برای رسیدن به قدرت حتی آیه آسمانی را به نفع خودش تفسیر می کرد. سالهای سال رجوی با شلاق و شکنجه و با عملیات جاری و غسل هفتگی و انواع و اقسام ترفند ها راه طرح بیان هر نوع انتقاد و مخالفتی را بست. اگر رجوی اجازه چنین اقدامی را به اعضای خود بدهد در این صورت نشانی از او باقی نخواهد ماند و تشکیلاتش از بین خواهد رفت .

ضرب المثلی که می گوید مرگ خوب است اما برای همسایه، کاملا مصداق مورد رجوی است. دموکراسی خوب است اما بیرون از مناسبات رجوی ها و در داخل مناسبات هرچه هست اطاعت کورکورانه و بی چون و چرا و تمکین از رهبری رجوی. آنچه که رجوی تبلیغ میکند حتی از نوع کپی دموکراسی هم نیست! اگر غیر از این بود نبایستی در تشکیلات فشار و سرکوب و خفقان و قلع و قمع مخالفان وجود داشته باشد ! اگر رجوی به آزادی اعتقاد داشت این همه از تشکیلات جدا نمی شدند آن موقع که من در اشرف بودم پمپ بنزین را زنانه و مردانه کرده بود یعنی صبح ها مردها می آمدند سوختگیری می کردند و بعدازظهر زنها، من نمی دانم مریم رجوی با چه رویی صحبت از آزادی اجتماعی می کند. تو در درون خانه چه کردی که حالا بخواهی در برون کاری بکنی .

در ادامه مریم رجوی بحث آزادی مطبوعات را مطرح می کند. کدام آزادی؟ اعضای خودتان در مدار بسته اشرف اجازه ندارند اینترنت داشته باشند! اعضای خودتان حتی موبایل ندارند که با خانواده خود تماسی داشته باشند. این چه آزادی است که اعضای فرقه نمی توانند با دنیای خارج از خود ارتباط برقرار کنند. در داخل تشکیلات فقط سیمای دروغین فرقه را می بینند و حق ندارند از منابع دیگری استفاده کنند، آنان حق ندارند رادیو گوش کنند، حق ندارند اخبار خبرگزاری های بین المللی را رصد کنند. متاسفانه اعضای بیچاره در یک محیط بسته و بدور از اینترنت محصور شده اند و از منابع دیگر محروم هستند. معنی آزادی مطبوعات مریم رجوی کاملاً روشن است که از چه مدل آزادی صحبت می کند. شعارهایی که مریم رجوی سر می دهد فریبی بیش نیست و اکنون دوران او برای فریبکاری گذشته است.

گلی

خروج از نسخه موبایل