30 خرداد ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا – قسمت اول

دوران فاز سیاسی، سرشار از اتفاقات تلخ و شیرین برای من بود. فعالیت در جریان انتخابات مجلس، کمک رسانی به مردم آسیب دیده در جریان سیل خوزستان به همراه دیگر هواداران، شور وانرژی مضاعفی در من ایجاد کرده بود. با اعلام کاندیداتوری مسعود رجوی برای انتخابات ریاست جمهوری، دیگر درس و مدرسه را به حال خود رها کرده و تمام وقتم را صرف تبلیغات و پخش اعلامیه و پوستر کردم. افکار عمومی جامعه در مقابل فعالیت های ما بود و بر اثر همین تقابل رفته رفته وارد فاز درگیری با مردم و نیروهای وفادار به انقلاب شدیم.

سازمان از همان سال 58 و شروع فعالیت های سیاسی، تبلیغی، مواضع دوگانه اتخاذ کرد. در شکل ظاهری از دولت موقت، رهبری انقلاب و بخصوص مواضع ضد آمریکایی امام حمایت می کرد و به رفراندم جمهوری اسلامی رای مثبت داد تا چنین در افکار عمومی وانمود کند که ساختار سیاسی و نهادهای برآمده از آن را به رسمیت می شناسد، اما از طرف دیگر و بخصوص در مناسبات درون تشکیلاتی اعضا، سمپات ها وهواداران را به مخالفت تشویق و ترغیب می کرد.

ترفند مجاهدین خلق در این مقطع مظلوم نمایی بود.در میزهای کتاب و محل های فروش نشریه ، هواداران را تحریک به استفاده از شعارهای تند و بکارگیری الفاظ توهین آمیز به مسئولین و رهبران جمهوری اسلامی می کرد تا با این شیوه نیروهای وفادار به انقلاب و نهادهای نظامی را تحریک و وادار به خشونت نماید و سپس با گرفتن فیلم وعکس وانتشار آن در سطح جامعه خود را مظلوم و دیگران را ظالم جلوه دهند.

مجاهدین خلق در سر فصل فاز سیاسی در مقابل خلع سلاح بشدت مقاومت می کرد، در حالیکه بعد از پیروزی انقلاب و به رسمیت شناخته شدن آزادی های سیاسی و تبلیغی و تجمعات و بازگشایی دفاتر نیاز به داشتن سلاح نبود. فضای سیاسی جامعه باز و تمامی گروهها با گرایشات مختلف سیاسی و ایدئولوژیکی فعالیت داشتند. در سطح دانشگاهها بیش ترین دفاتر و محل ها در اختیار دانشجویان طیف مجاهدین خلق و جریان مارکسیستی چریک های فدایی خلق بود. و نشریه مجاهد با تیراژ بالا منتشر و در اختیار عموم قرار می گرفت. ولی از آنجاییکه مسعود رجوی سودای کسب قدرت و رهبری بلامنازع را در سر می پروراند و اعلام کرد رهبری انقلاب که اسم مستعار خودش بود به سرقت رفته، برقراری ارتباط مخفیانه با سفارت اتحاد جماهیر شوروی سابق بمنظور تبادل اطلاعات محرمانه و دریافت دستگاههای پیشرفته مخابراتی را در دستور کار خود قرار داد که در جریان آن یکی از کادرهای اصلی اش دستگیر شد.

تشکیل یگان های رزمی و به راه انداختن مانورهای نظامی در سطح شهرهای تهران و دیگر استانها که با آموزش های رزمی و نحوه استفاده از سلاح و نارنجک همراه بود نشان می داد مسعود رجوی درصدد تقابل نظامی با جمهوری اسلامی است. رهبر مجاهدین خلق همچنین با اعزام نیروهایش به جبهه های جنگ عراق بر علیه ایران تلاش نمود سلاح مورد نیاز خود برای درگیری احتمالی را تامین نماید.

مجاهدین خلق با شروع تجاوز نظامی صدام بر علیه ایران با صدور بیانیه ای تجاوز نظامی رژیم بعث را محکوم و خواستار حضور نیروهایش در جبهه ها برای مقابله با تجاوز عراق گردید، ولی آنچه بعدها مشخص گردید هدف رجوی از اعزام نیروهایش به جبهه های جنگ جمع آوری سلاح و ارسال به پشت جبهه و داخل شهرها برای رویارویی احتمالی بود.

بدنبال صدور اعلامیه سیاسی، نظامی شماره 25 در تاریخ 28 خرداد 1360 رجوی جنگ تمام عیار خود را برعلیه جمهوری اسلامی آغاز کرد. در این اطلاعیه ضمن اعلام رسمی شورش مسلحانه در قالب عبارت مقاومت انقلابی، از هر طریق و با ذکر کیفر به زودی و مضاعف امران و عاملان و صدور اطلاعیه های تهدید آمیز دیگر به منزله شروع عملیات تروریستی از جانب حاکمیت تلقی گردید.
ادامه دارد…

اکرامی

خروج از نسخه موبایل