دیدار با خانواده چشم انتظار علی قلیزاده عضو اسیر رجوی در کمپ مانز آلبانی

مقدمه

علی قلیزاده بریرانی ۵۹ ساله فرزند محمد ولی، زاده روستای بریران تولم شهر از استان گیلان در کسوت یک رزمنده بسیجی در تاریخ 10/2/1365 در منطقه فکه به اسارت دشمن متجاوز بعثی درآمد و به اردوگاه 10 رمادی هدایت شد و شماره 12597 به نام او در صلیب سرخ به ثبت رسید.

رنج و مشقت در اردوگاههای مرگ صدام و از طرفی دیگر تبلیغات دروغین رجویها با وعده های پوشالی مبنی بر اعزام به اروپا، نای مقاومت را از وی ربود و نابخردانه در خرداد ۱۳۶۸ به عضویت فرقه مجاهدین در آمد و به اسارتگاه اشرف مضمحل شده انتقال یافت و در پرتو مغزشویی هم اکنون با انبوه نارضایتی در کمپ مانز آلبانی در کنترل شدید مجاهدین خلق بسر می‌برد.

شرح دیدار با خانواده قلیزاده

برحسب وظیفه و عرض ادب و احترام عصر دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ تصمیم گرفتیم به دیدار آقای محمد ولی قلیزاده پدر بیمار و چشم براه ۹۰ ساله علی قلیزاده برویم که خوشبختانه خانواده چشم انتظار آقای پورحسن با لطف شان صمیمانه ما را همراهی کردند.
تا جائیکه امکانش بود در این دیدار خانواده بزرگ قلیزاده گرد هم آمده بودند و مهربانانه پدر را درآغوش خود داشتند و میزبانی خوبی را نیز تدارک دیدند که موجب شرمندگی ما شد.

در این دیدار صمیمانه بعد از خوش و بش و احوالپرسی بنا به درخواست خانواده محترم قلیزاده، بنده از آخرین وضعیت فرقه مجاهدین و همچنین از فعالیتهای انجمن آسیلا در آلبانی و فعالیتهای انجمن نجات و خانواده های اسیران در سه ماه گذشته سال جدید توضیحاتی دادم و تاکید کردم که حضور پرشور شماری از خانواده های چشم انتظار مقابل صلیب سرخ جهانی در تاریخ ۱۸ اردیبهشت در تهران دستاورد زیادی برایمان داشت که پیگیری‌های آن کماکان ادامه دارد.

در ادامه از تشکیل کمیته ای متشکل از جداشدگان آلبانی عضو آسیلا برای پیگیری نامه های دادخواهی خانواده های اسیران که از جناب داشامیر مرصولی مدیر محترم آسیلا استمداد کرده بودند ، یاد کردم که انشالله همه وهمه بتواند راهگشای تماس و دیدار خانواده های چشم انتظار با عزیزانشان در کشور آلبانی شود.

آنگاه پدر خانواده که از حضورمان خیلی خوشحال بود ضمن خیر مقدم با قلبی مالامال از عشق به دلبندش علی قلیزاده گفت: ” از مقطع کرونا به بعد سه بار در بیمارستان بستری شدم و اگر تمام بچه هام خاصه دخترکوچکم زهرا و لطف خدا نبود شاید علی اسیرم را ندیده تمام کرده بودم الان هم تنها آرزویم در آغوش کشیدن پسرم هست تا آسوده از این دنیا بروم.”

درد دل صمیمانه پدر علی قلیزاده با مسئول انجمن نجات گیلان

بخاطر آرام کردن پدر و تلطیف فضا فرزندان خانواده که یکایک شان برای رهایی برادرشان با فعالیت‌هایشان زحمات زیادی کشیدند با ایجاد فضای خنده و شوخی و بیان خاطرات خوب و خوش شان با علی ، صمیمانه پدر را در آغوش گرفتند و امیدوارانه گفتند انشالله بزودی در کنار پدر رهایی و بازگشت برادر نازنین شان را جشن خواهند گرفت.

دیدار ۲ ساعته با گفت و شنود بسیار صمیمانه و با شکرگزاری از خدای مهربان و با دعای رهایی تمام اسیران رجوی و گرفتن چند عکس یادگاری به اتمام رسید.

علی پوراحمد

پدر در آغوش فرزندش حجت قلیزاده
خروج از نسخه موبایل