تلویزیون ام سی ان کشور آلبانی با آلدو سولولاری مدیر رسانهای انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) گفتگو کرد. در این گفتگو سولولاری از شیوه آشناییاش با جامعه ایرانیان ساکن آلبانی و انجمن آسیلا سخن گفت و درباره نیازها و اهداف این انجمن توضیحاتی به مخاطبان ارائه کرد.
چنانکه میگوید از طریق یکی از دوستانش که مترجم انجمن آسیلا است به طور تصادفی با این انجمن آشنا شده است و هنگامیکه درباره فعالیتها و رسالت انجمن بیشتر دانست، به لحاظ احساسی جذب آن شد. سپس تصمیم گرفت که به لحاظ حرفهای نیز با اعضای انجمن همکاری کند.
او درباره انجمن آسیلا میگوید: “انجمن آسیلا در دو سال گذشته برای ادغام ایرانیان ساکن آلبانی در جامعه آلبانیایی تلاش کرده است و هنوز نیازمندیهای بسیاری دارد. هدف آنها حمایت از ایرانیان و پیگیری خواستههای آنها است که همانا رویای رسیدن به شرایط اجتماعی و اقتصادی بهتر است”.
همچنین، مدیر رسانهای انجمن آسیلا، از ایرانیانی میگوید که توسط تشکیلات مجاهدین خلق به آلبانی آورده شدند و بدلیل عضویت در این تشکیلات در منطقه مانز منزوی از جامعه نگه داشته شدهاند و به سادگی نمیتوانند از مواهب دمکراسی در آلبانی بهره ببرند.
به گفته او اعضای انجمن آسیلا، “بخشی از ساکنان کمپ مانز هستند که خواستند خود را آزاد کنند و با رویای برخورداری از دمکراسیای که فکر میکردند در جامعه آلبانی یافت میشود، از کمپ مجاهدین خلق فرار کردند. آن ها پایگاه خود در انجمن آسیلا را ساختند و به خوبی با یافتن شغل و خانه خود را با جامعه تطبیق دادند”.
سولولاری وظیفه خود را کمک به انجمن آسیلا برای شناخته شدن بیشتر از طریق رسانه اعلام میکند. او در ادامه از فعالیتهای انجمن آسیلا برای ایجاد تعامل میان دو کشور آلبانی و ایران میگوید: “از آنجایی که سفارت ایران در آلبانی به عنوان یک نهاد رسمی که میتوانست در راستای روابط متقابل میان دو کشور پاسخگوی اعضای آسیلا باشد، بسته شد، انجمن آسیلا مجبور است برای حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی و بهبود شرایط آنها تلاش بسیار کند.”
او از نیازها و کمبودهای ایرانیان ساکن آلبانی میگوید که نتوانستهاند چنان که انتظار داشتند از مواهب دمکراسی برخوردار شوند. بنا به اظهارات او، این مسئله برای اعضایی که درون تشکیلات مجاهدین خلق هستند، بسیار وخیمتر است و در این باره میگوید: بسیاری از کسانی که بیرون آمدند با چشمان اشک بار میگویند که در تشکیلات به آنها اجازه داده نمیشد که با مادران خود تماس بگیرند.”
هنگامی که سولولاری از مادران چشم انتظار اعضای مجاهدین خلق سخن میگوید از ثریا عبداللهی نام میبرد: “من در این گفتگو میخواهم از بانویی صحبت کنم که “مادر ثریا” خوانده میشود که بارها در همایشها و مصاحبهها در تلویزیونهای آلبانی نشان داده شده است. او در این تصاویر درحالی که اشک میریزد از پسرش میگوید که نزدیک به سی سال است بوی تن او را گم کرده است.”
سولولاری مجاهدین خلق را با گروههای قاچاق مواد مخدر مقایسه میکند که در برخی از آنها ارتباط خانوادگی ممنوع است. به گفته او، “محدودیتهایی که این سازمانها برای ارتباطات عاطفی میگذارند از مرزهای اخلاقی بسیار فراتر میرود. محدودیت هایی چون ممنوعیت داشتن همسر، ممنوعیت ازدواج، ممنوعیت تشکیل خانواده و فرزندآوری.”
او از نمونههایی میگوید که سران مجاهدین به برخی مادران گفتهاند که فرزندشان مرده است تا امید آنها برای ارتباط با فرزند را قطع کنند و سپس درباره انگیزه شخصی خود برای همکاری با آسیلا چنین میگوید: “من شخصا میخواهم در رسانهها صدای این مادرانی باشم که در پی دست کم تماس تلفنی با فرزندان خود هستند. این مادران در ایران زندگی میکنند و نمیتوانند به اینجا بیایند. فرزندانشان در اینجا و کشورهای دیگر بزرگ شدهاند و پا به سن گذاشتهاند.”
او در انتقاد به سران مجاهدین خلق میگوید: “ما در سال 2023 زندگی میکنیم و تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است. چرا در برخی تشکیلاتها تماس تلفنی ممنوع است؟ چرا آقای رجوی به عنوان نماینده این تشکیلات ارتباط تلفنی را ممنوع کرده است؟”
نماینده رسانهای انجمن آسیلا، تلاش های انجمن در راستای تعامل بهتر ایرانیان با جامعه آلبانی را موفقیت آمیز و ادغام این افراد در زندگی اجتماعی و اقتصادی آلبانی را در مسیر خوبی میداند.