*شنبه 20 خرداد
در روز شنبه جمعاً 10 مطلب در سایت نجات درج گردید که در زیر مروری اجمالی بر تعدادی از آن ها انجام می شود:
شکست سیاست های رجوی در ماه خرداد – قسمت پایانی
… رجوی برای پیشبرد سیاست های ضد ایرانی خود به دنبال شکاف می باشد مدتی در شکاف ارتجاع و لیبرال و بعد در شکاف جنگ عراق علیه ایران و بعد از آن در شکاف آمریکا با ایران بود و سیاست های خود را بر این اساس تنظیم می کرد ولی از آنجایی که هیچ شناخت درستی از شرایط بیرونی ندارد همیشه زیستن در این شکاف ها باعث شکست او شده است .
می توان گفت که سرچشمه شکست های رجوی از همان شروع جنگ مسلحانه در سی خرداد 60 بوده است. وقتی رجوی نتوانست به جمع بندی درستی از شکستی که متحمل شده بود برسد به سیاست های غلط خود ادامه داد و اکنون هم شاهدیم که برای نگه داشتن نیروها به هر بهانه متوسل می شود تا بتواند نیروهای خود را نگه دارد. و حال که 4 دهه از شروع جنگ مسلحانه و شکست رجوی می گذرد می بینیم که نتیجه سیاست های غلط رجوی گیر افتادن در باتلاق آلبانی ست.جایی که هیچ راه برون رفتی ندارند و دچار روزمرگی شدند.این نتیجه سیاست های غلط رجوی است که نتوانست اوضاع را درست تجزیه و تحلیل کند.
جزئیات تازه از عملیات تروریستی مشترک میان مجاهدین خلق و داعش
نفوذی مرتبط با مجاهدین خلق در مجلس چه اطلاعاتی را لو داده است؟
… بازیابی اطلاعات گوشی نفوذی مجاهدین خلق در مجلس نشان می دهد که وی در مدت ارتباط با سرپل این گروه، اطلاعات دارای طبقه بندی را برای آن ها ارسال کرده که بخش قابل توجهی از این اطلاعات مربوط به حوزه های اقتصادی بوده است.
… عامل نفوذی مجاهدین خلق در مجلس چند روز قبل از حمله تروریستی 17 خرداد سال 1396 داعش به مجلس اطلاعات مربوط به مسیرهای ورود و خروج به مجلس و سطح حفاظت هر درب را در اختیار سرپل قرار داده بود که در نهایت منجر به اجرای عملیات تروریستی داعش در مجلس و شهادت و زخمی شدن 22 نفر از هموطنان مان شد.
تهاجم، انفجار، به آتش کشیدن، کلید واژه های غرورآمیز رسانه های مجاهدین خلق
… اگر چه سازمان در یک برهه زمانی خاص که تلاش و هزینه بسیار کرد تا از فهرست سازمان های تروریستی اتحادیه اروپا و کنگره آمریکا خارج شود، ادعا کرد که مشی مسلحانه را کنار گذاشته است اما واژگان خشونت آمیزی چون تهاجم، انفجار و به آتش کشیدن، کماکان تا به امروز به عنوان کلید واژه های اصلی مجاهدین خلق از جمله پرکاربرد ترین مفاهیم در رسانه های مجاهدین خلق بوده اند.
… خبرهای مربوط به تهاجم عوامل مجاهدین خلق و منفجر کردن و به آتش کشیدن اماکن مختلف در شهرهای ایران، که با هر متر و معیاری رفتار تروریستی محسوب می شود، با فخر و مباهات در رسانه های مجاهدین خلق منتشر می شود. این اخبار به طور منظم و روزانه در رسانه های این فرقه پخش می شوند چندان که هر مخاطبی که مروری کوتاه بر رسانه های مجاهدین داشته باشد به سادگی فعالیت های تروریستی را بخشی از عملکرد این تشکیلات درمی یابد….
چرا مسعود رجوی، عزیمت به عراق را مخفی نکرد؟
مجاهدین خلق ؛ ارتش خصوصی صدام
… در آن مقطع بدون ایجاد هیاهو برای رجوی امکان فرار از پاسخگویی به شکست ها و ادامه کنترل بر سازمان مجاهدین خلق غیرممکن بود. او می خواست با یک سر و صدای بزرگ توجه را از شکست استراتژی جنگ چریک شهری منحرف و از پاسخگویی و پذیرش مسئولیت شکست فرار کند. با این کار تا مدت ها حرف از رفتن به عراق بود و نه از شکست استراتژی چریک شهری و مسئولیت رجوی در این شکست. او می خواست فکر نیروها را با مشغول کردن به مسأله جدید از تمرکز بر روی شکست در استراتژی جنگ چریک شهری و سوالات حول آن دور نماید. او تا مدت ها همه نیروهای مجاهدین را با نشست هایی درباره آمدن به عراق و استراتژی جدید مشغول نمود تا فرصتی برای پرداختن به شکست استراتژی قبلی و درخواست پاسخ از او نباشد. او از مدت ها قبل راه گریز از پاسخگویی و پذیرفتن مسئولیت شکست را در این یافته بود که به عراق برود و زیر چتر صدام قرار بگیرد. به همین دلیل با مقامات عراقی هماهنگی های خودش را کرده بود و با هواپیمای عراقی، فرانسه را به مقصد عراق ترک کرد. ضمن آن که او آنقدر وقیح بود که برای چنین خیانت هایی نه تنها ککش هم نگزید بلکه با پررویی طلبکار هم بود و می گفت برای رفتن به عراق دیر هم شده!…
کمیته ای در آسیلا مسئول پیگیری درخواست خانواده ها شد
اقدامات انجمن آسیلا بر روی نامه های خانواده ها
تعدادی از خانواده های چشم انتظار از استان های مختلف نامه هایی خطاب به رئیس انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) ارسال نموده و از وی درخواست کردند تا از تمام ظرفیت های موجود در آلبانی برای وصل ارتباط آنان با عزیزانشان که در اردوگاه بسته و دورافتاده سازمان مجاهدین خلق منزوی شده اند استفاده نماید.
… کمیته ای در آسیلا مسئول پیگیری این موضوع شد. عکس ها و نامه های خانواده ها و خصوصاً مادران خطاب به رئیس آسیلا به آلبانیایی ترجمه و سپس با سربرگ آسیلا چاپ و آماده گردید. این نامه ها همراه با توضیحاتی مبنی بر معرفی انجمن نجات و آسیلا و اهداف و عملکرد آنان برای مراجع مرتبط در آلبانی تحویل پست سفارشی شد….
30 خرداد سال 60 ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا و هواداران – قسمت اول
… مجاهدین خلق با شروع تجاوز نظامی صدام علیه ایران با صدور بیانیه ای تجاوز نظامی رژیم بعث را محکوم و خواستار حضور نیروهایش در جبهه ها برای مقابله با تجاوز عراق گردید، ولی آنچه بعدها مشخص گردید هدف رجوی از اعزام نیروهایش به جبهه های جنگ جمع آوری سلاح و ارسال به پشت جبهه و داخل شهرها برای رویارویی احتمالی بود.
به دنبال صدور اعلامیه سیاسی، نظامی شماره 25 در تاریخ 28 خرداد 1360 رجوی جنگ تمام عیار خود را علیه جمهوری اسلامی آغاز کرد. در این اطلاعیه ضمن اعلام رسمی شورش مسلحانه در قالب عبارت مقاومت انقلابی، از هر طریق و با ذکر کیفر به زودی و مضاعف امران و عاملان و صدور اطلاعیه های تهدید آمیز دیگر به منزله شروع عملیات تروریستی از جانب حاکمیت تلقی گردید.
موضع مجاهدین خلق در برابر رهبری انقلاب اسلامی
… بعدها مسعود رجوی با فراموش کردن مجیزگویی های خود از رهبر انقلاب اسلامی، منتقدین خارج از کشوری خود و شورای مقاومتش را متهم به این کرد که چرا از او انتقاد می کنند ولی رهبری آیت الله خمینی را بدون چون و چرا پذیرفتند؟
… در جایی دیگر رجوی، آیت الله خمینی را به دلیل غیبت مجاهدین خلق و انقلابیون که در زندان بودند، به سرقت رهبری انقلاب متهم کرد .
… خلاصه مطلب همان است که در همه فرهنگ های دنیا نفاق، دروغ و ریا خوانده می شود که برتر از اصول اعلام شده به ظاهر ایدئولوژیک است. نتیجه گرفته می شود که اصل اساسی دکترین مجاهدین خلق و تمام فرقه های مخرب، خدعه، نیرنگ و نفاق است و نه آنچه آن ها در ظاهر مدعی اش هستند.
تشکیلات مجاهدین، قبری که مرده ای ندارد
… مهم ترین ابزار این تشکیلات منسجم! زندان و شکنجه است، انفرادی و تحت برخورد قرار گرفتن است، قرنطینه و کانکس است، زور و اجبار و دگنگ است، تو سری خوردن و مشت آهنین است. اگر این ابزارهای سرکوب را جمع کنند، به یقین می توان ادعا کرد که نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک نشان. خود مهوش سپهری هم به زبان اشهدش می گفت که نمی دانم چرا همه از این نشست های من، فراری هستند و در موردش فاکت و تناقض می نویسند؟ این سؤال همیشگی او بود، که البته جوابش را خودش بهتر از همه می دانست، او در این نشست ها فقط شخصیت اعضای سازمان را خرد می کرد، همه را تحقیر می کرد، به همه توهین می کرد، به خانواده ها توهین می کرد!…
*یکشنبه 21 خرداد
7 مطلب جدید حاصل کار روز یکشنبه سایت نجات می باشد. مروری مختصر بر تعدادی از آن ها به قرار زیر است:
ابراهیم خدابنده به گزارشگر ویژه سازمان ملل در اشکال معاصر برده داری، نامه نوشت
… بر اساس قوانین و قواعد فرقه مجاهدین خلق، موارد زیر در فرقه ممنوع هستند و افراد خاطی مستوجب تنبیه و مجازات هستند:
– ازدواج و تشکیل خانواده
– تلاش برای خروج از فرقه
– انتقاد از رهبر و فرقه
– تماس با دنیای بیرون به ویژه با دوستان و خانواده
– داشتن افکار و تعلقات شخصی
… اعضای مجاهدین خلق از نظام برده داری نوین رنج می برند. هیچ راهی برای خروج ندارند و دهه هاست که جدا مانده از جامعه و خانواده، قربانی سیستم کنترل ذهن و شستشوی مغزی هستند.
خانواده های این اعضا از شما به عنوان یک مقام سازمان ملل انتظار دارند که از طریق دولت آلبانی در این موضوع مداخله کرده و امکان دسترسی خانواده ها با عزیزانشان در این کمپ را در راستای خبرگرفتن و تماس با آن ها فراهم کنید….
زندگی کردن در کمپ اشرف 3 جرم است!
محدودیت های غیربشری حاکم بر تشکیلات سازمان مجاهدین خلق، آنچنان سخت و طاقت فرسا است و خط قرمزها آنقدر زیاد هستند که افراد جدا شده از این مناسبات، با هر نشانه ای از زندگی عادی احساسی توام از شادی و حسرت را در درون خود تجربه می کنند، حتی اگر این نشانه، تجربه یک پیک نیک رفتن ساده باشد. البته ساده از نظر افرادی که زندگی درون فرقه ها را تجربه نکرده باشند!…
پست نگهبانی آن شب طور دیگری رقم خورد
… علی آقا، سرم کلاه رفت، بابا من کجا و نمی دونم انقلابیگری کجا! اومده بودم ناسلامتی زندگیم رو سر و سامانی بدم. چه امیدهایی که نداشتم چه خواب و خیالایی که تو سرم نبود، ولی همه چی یه دفعه برعکس شد. انگار همه چی تبدیل به یک کابوس شد. یه روز یه بابایی اومد سراغم و کمی با هم درد و دل کردیم، اولش فکر کردم اونم مثل منه ولی بعد از چند جلسه دیدار فهمیدم که انگاری یه کارایی می کنه و دستش توی یه سری کاراست، ته ذهنم خیال می کردم که شانس در خونم رو زده و می تونم توسط همین آدم برم اونور آب، چون رفتن به آن طرف خیلی سخت به نظر می رسید. خلاصه یه روزی همون نفر که حمید صداش می کردیم پیشنهاد داد که باهاش بیام عراق، گفتم مگه عراق چه خبره، گفتش اونجا یه کسایی هستن که کمک می کنن که آدم به اروپا بره ولی خب ممکنه که دو سه ماهی طول بکشه!
… آره والله چه می دونستم با دست خودم دارم به چاه می افتم، اومدم عراق و توی این خراب شده، دیدم بابا اروپا کجاست، غذای مفت چیه، دهن آدم رو سرویس می کنن تا یه لقمه نون به آدم بدن. بهم گفتن باید پروسه نویسی کنم و از زمان تولد تا ورودم به سازمان رو بنویسم….
خزعبلات ده ماده ای مریم رجوی
… مریم رجوی ادعای ریاست جمهوری منتخب دارد! این که منتخب کیست و از کجا رأی آورده بماند. جالب تر این است که از خودش هم هیچ ایده ای ندارد. قوانینی را به عنوان تراوشات مغزی خود به خورد اعضا می دهد که از این طرف و آن طرف و از افرادی که دیگر در قید حیات نیستند کپی برداری کرده است. مهم ترین افاضاتی که خانم رجوی بیرون داد و سال هاست که در بوق و کرنا می کنند طرح ده ماده ای منتسب به اوست. موادی که ظهور عینی هیچ یک را در خود سازمان پیدا نمی کنیم.
… کدام آزادی و حقوق اجتماعی؟ شما که از دادن یک گوشی هوشمند واهمه دارید و مهوش سپهری در نشست ها اسم گوشی هوشمند را لیدی هوشمند می گذارد….
*دوشنبه 22 خرداد
در این روز کلاً 11 مطلب جدید بر روی سایت نجات داشتیم که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را مشاهده می کنید:
اعضای آسیلا بین مردم تیرانا بروشورهای روشنگرانه پخش کردند
… این افراد که خود تجربه حضور در تشکیلات فرقه مجاهدین خلق را داشته اند، بیشتر از هر کس دیگری حس و حال اعضای حاضر در مناسبات و خانواده های این افراد را که دهه هاست در فراق عزیزان شان به سر می برند درک می کنند، پس دست یاری به سوی این خانواده ها دراز کرده اند تا در کنار دیگر فعالیت هایشان صدای این خانواده های دردمند در آلبانی باشند.
به این ترتیب و برای آشنایی هر چه بهتر مردم آلبانی با چهره واقعی فرقه خطرناک مجاهدین خلق و برای کمک به اسیران این تشکیلات در کمپ اشرف 3، اعضای آسیلا روز جمعه 19 خردادماه اقدام به پخش بروشورهای روشنگرنه ای در پارک مرکزی شهر تیرانا نمودند.
از دام تا رهایی – قسمت اول
… با فرید شروع به یک دو کردن و بحث کردیم. فرید هم با خونسردی و خوشرویی تمام به سؤالات ما جواب می داد که اعتماد کنید کار ما کلک و حقه بازی نیست. ما از شما نه پول می خواهیم نه ما دنبال پول کسی هستیم .قصد ما کمک کردن به شما می باشد که انشاءالله به اروپا اعزامتان بکنیم وقتی ما با صحبت های او که خیلی دوستانه و خودمانی بود روبرو شدیم ترسمان ریخت.علی الخصوص اون جاهایی که می گفت ما شما را به قصد اروپا به اینجا آورده ایم. نقطه ضعف ما را می دانست و در هر یک جمله حرف زدن با ما یک بار اسم کشور هلند و یک بار هم اسم آلمان و اروپا را که می آورد انگار از دهنش شهد و شکر می بارد. در ظرف کمتر از بیست دقیقه ترس و نگرانی که ما را گرفته بود جایش را به خوشحالی و لبخند رضایت بخش داد….
مثلث اجبار در مجاهدین خلق: فرقه، دین، حجاب
… در طول چهار دهه فعالیت مجاهدین خلق تحت حکمرانی مسعود و مریم رجوی، همواره زنانی که خواستار برداشتن حجاب اجباری خود در قرارگاه های تشکیلات بودند، مورد توهین، تحقیر، تنبیه و حتی در مواردی زندان و شکنجه قرار گرفتند. آیا اعضای داخلی مجاهدین خلق که تقریباً تنها مخاطبان رسانه های آن هستند، دچار تناقضات عمیق نمی شوند؟
… اجبار در همه امور، در ایدئولوژی مجاهدین خلق در سیطره ساختار فرقه ای معنا می یابد. در رأس همه اجبارها در این تشکیلات، دین نمود پر رنگی دارد و پس از آن اجبار در پوشش است که در چارچوب مبارزه با حکومت ایران تناقض آشکار آن بسیار به چشم می آید چرا که دیگر اجبارها از جمله کار اجباری، طلاق اجباری، تجرد اجباری، ساعت خواب و خوراک اجباری که در تشکیلات مجاهدین خلق به غایت وجود دارد در کشور تحت حکمرانی جمهوری اسلامی وجود ندارد….
زندگی در میان خط قرمزها
… بیشتر که فکر می کردم، ما کلا درون خط قرمزها زندگی می کردیم، همه چیز و همه جا خط قرمز بود، ضوابط بی مورد همه جا را احاطه کرده بود، اصلاً مگر لحظه ای بود که ما فارغ از خط قرمزها باشیم؟
حتی خواب ما هم خط قرمز داشت، باید با لباس می خوابیدیم، نباید بدنمان دیده می شد، فقط اجازه داشتیم جوراب نپوشیم، که اگر خجالت نمی کشیدند، حتما می گفتند با پوتین بخوابید.
… نباید خواب خانواده و گذشته را می دیدیم، خواب هایمان را باید گزارش می کردیم و اگر احیانا خواب غیرتشکیلاتی می دیدیم، باید علت آن را پیدا می کردیم، کجا به رهبری وصل نبودیم که خواب خانواده را دیدیم! آنقدر ضوابط و خط قرمزها زیاد بود، که خوب به خاطر دارم، روزهای اول جدایی که در کمپ آمریکایی ها بودیم، خودم را گم کرده بودم، نمی دانستم باید چه کار کنم؟ سال های سال عادت کرده بودم، یک نفر به من بگوید چه کار کنم و چکار نکنم، کجا بروم؟ چه بگویم؟ کی بخوابم؟ کی بیدارشوم؟ کی باید به خودم انتقاد کنم؟ به دیگران انتقاد کنم….
توضیحات خلیل انصاریان درباره فشارهای روحی حاکم بر اشرف 3 برای مردم شهر ولوور آلبانی
اعضای انجمن آسیلا به دعوت برخی مردم شهر ولوور به این شهر سفر کردند. اعضای آسیلا در خلال این سفر، از کتابخانه مرکزی این شهر بازدید کردند و تعدادی از کتاب های انتشارات آسیلا را به این کتابخانه تقدیم کردند.
خلیل انصاریان عضو سابق سازمان مجاهدین خلق و عضو فعلی انجمن آسیلا توضیحاتی درباره فشارهای روزافزون روحی مجاهدین روی اعضای خود گفت. او همچنین توضیح داد که چطور سران سازمان به شکل بی رحمانه ای بیش از 30 سال است حق تماس، دیدار با خانواده را از اعضای تشکیلات شان گرفته اند.
خاطره ای تلخ اما واقعی
… گفت : باشد مشکلی نیست ولی اگر می خواهی سازمان را ترک کنی ما تو را تحویل استخبارات عراق می دهیم و اگر هر اتفاقی برای تو افتاد دیگر ربطی به سازمان ندارد.
من ناراحت شدم و گریه کردم که شما من را به عراق آوردید و من می خواستم در ترکیه زندگی کنم.
زهرا مهر صفت گفت: می خواستی نیایی حالا که آمدی باید بمانی یا زندان ابوغریب را انتخاب کنی که استخبارات عراق تو را به آنجا به خاطر ورود غیرقانونی می برند. در حقیقت این جنایتی بود که سازمان در حق من و امثال من کرد.
بازجویی برای جرمی که مرتکب نشده بودم
… مرا به مدت یک هفته در یک اتاقک حبس و هر روز از من بازجویی به عمل می آمد که این بازجویی ها همراه با آزار روحی و جسمی بود و خدا می داند آن یک هفته به اندازه چندین ماه بر من سخت گذشت و در کنار آن زندانی شدن دو سه بار مرا به نشست بردند که سوژه اصلی آن نشست ها من بودم و نفرات داخل نشست هر کدام در مورد من اظهار نظر کرده و یا با کلماتی دور از نزاکت مرا مورد خطاب قرار می دادند و یا مسخره و تحقیر می کردند.
این سرزنش و تحقیرها به شدت بر روی روح و روان من تاثیر بد گذاشت و مرا از داخل تهی کرد و تازه فهمیدم که معنی صداقت و فدا در این فرقه به چه معنی می باشد و چگونه سران سازمان از این کلمات سوءاستفاده می کند.
30 خرداد سال 60 ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا و هواداران – قسمت دوم
… جوی پیش بینی کرد که جمهوری اسلامی در طی 6 ماه سرنگون خواهد شد. او استراتژی مسلحانه را در دو مرحله تحلیل کرد. انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست وزیری و ترور وزرا و مسئولین دولتی را ضربه به رأس نظام و به مثابه بی آینده کردن آن و ترور پاسداران، اعضای کمیته ها و نیروهای حزب اللهی وفادار به نظام را به تعبیر خودش به عنوان قطع سرانگشتان و در راستای شکستن طلسم و اختناق تعبیر کرد.
بر اساس تحلیل رجوی با ترور رهبران و نیروهای وفادار به رژیم ترس مردم فرو می ریخت و طلسم اختناق شکسته می شد و مردم به خیابان ها آمده و کار را یکسره خواهند کرد. ولی اوضاع و شرایط دقیقاً برخلاف پیش بینی های رجوی پیش رفت. خانه های به اصطلاح امن تیمی یکی پس از دیگری ضربات سختی دریافت کردند و در طی مدت کوتاه اکثر نیروهای نظامی در داخل کشور کشته و یا دستگیر شده و مابقی به کردستان گریختند. مسعود رجوی هم که وعده سرنگونی 6 ماهه را داده بود در 7 مرداد 60 به اتفاق بنی صدر به فرانسه گریخت!…
مجاهدین خلق مروجین همیشگی خشونت
… ما تقریباً کشوری را سراغ نداریم که مثلاً عده ای کارگر و کارمند درجایی تجمع کنند و به جای طرح اصلی مشکلاتشان، اقدام به دادن شعارهای سرنگونی طلبانه بدهند. بلکه خواست های عمدتاً صنفی خود را مطرح کرده و بستگی با توازن قوای موجود در داخل کشور، به کمی، قسمتی یا حتی تمام خواسته هایشان دست می یابند و اگر توفیق چندانی در این رهگذر عاید شان نشد، دگرباره متینگ های اعتراضی ترتیب داده و تحقق مطالبات قانونی خود را تا رسیدن به آن ها ادامه می دهند.
… مشکل آنست که گروه های شبیه مجاهدین خلق چند نفری را به میان این تجمعات قانونی فرستاده و با تغییر شعارها، جو را متشنج و فضا را “مجاهدینی” می کنند و نتیجه این می شود که تجمع کنندگان ذی حق هیچ دستآوردی از این “مجاهدینی” شدن اوضاع به دست نمی آورند و تنها خوراک تبلیغاتی برای سیمای ضد آزادی رجوی و تلویزیون های سه قلوی لندن و دیگر رسانه ها که بقای خود را در ضعف ایران و دیگرانی که بنای تسلیم کامل در برابر اربابان این جراید ندارند، تهیه می شود و همراه آن خرابی هایی به وجود می آید که معترضین اصلی و اولیه، نه تنها سودی در آن ندارند، بلکه خود از زیان دیدگان اصلی این خرابکاری ها می باشند و پر واضح است که رهبران مجاهدین ضد خلق بنا به خصلت ماهوی شان چیزی جزاین نمی خواهند….
*سه شنبه 23 خرداد
در این روز 11 مطلب جدید در سایت نجات درج گردید. در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آن ها ارائه می گردد:
جنایت های مجاهدین خلق از زبان نجات یافتگان در همایش سمنان
آقای ایرج صالحی گفت: فرقه مجاهدین در جریان انقلاب اسلامی به دنبال ایجاد بدبینی مردم به مسوولان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بود و بیشتر حملات در آن زمان به سمت آیت الله شهید بهشتی بود. گروه تروریستی مجاهدین خلق به دنبال کشتن احساسات و عواطف در اعضای خود بود و بسیاری از افراد را با این حربه فریب دادند و گرفتار کردند. رجوی در دوره های قبل تلاش می کرد تا افراد را از خانواده هایشان دور کند و با طلاق اجباری به اهداف شوم خود برسد
آقای هادی شبانی گفت: از دیدگاه رجوی گروه تروریستی مجاهدین خلق هر فردی که در ایران زندگی می کند مزدور دولت است و باید کشته شود و در زمان پیروزی انقلاب اسلامی بسیاری از افراد گروه را برای کشتن هموطنان شست و شوی مغزی می دادند. وقتی صحبت از فرقه میشود و فردی عضو فرقه می شود، به صورت کامل در اختیار فرقه قرار می گیرد و شست و شوی مغزی اولین اقدام فرقه است. جز سرکوب و اختناق چیزی عاید افراد عضو گروه تروریستی مجاهدین خلق نمی شود و افراد باید هوشیار باشند تا درگیر گروه رجوی نشوند.
آقای پرویز حیدرزاده گفت: گروه سنی ۱۵ تا ۲۸ سال اهداف اصلی گروه تروریستی مجاهدین خلق است و در پی فریب جوانان برای فعالیت علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی، دیوارنویسی، درست کردن کوکتِل مولوتُف و شعار زن، زندگی و آزادی هستند. اکنون گروه تروریستی رجوی به دنبال فریب جوانان و نوجوانان با حربه های مختلف است. گروه تروریستی رجوی آموزش های تخریب برای جوانان با استفاده از ظرفیت های مختلف از جمله فضای مجازی تدارک می بینند و در این شرایط انتظار می رود آحاد جامعه هوشیار باشند و اجازه ندهند گروه مجاهدین خلق رجوی جوانان را فریب دهد….
نامه مدیرعامل انجمن نجات به نخست وزیر آلبانی
… حمایت و همراهی دولت آلبانی با سازمان مجاهدین خلق کاملاً محرز است و بر کسی پوشیده نیست. دولت شما تحت عنوان اقدام انساندوستانه، همانطور که در مصاحبه با نیویورک تایمز مطرح فرمودید، سازمان مجاهدین خلق را به آلبانی آورد در حالی که به گفته خودتان عراق و هیچ کشور دیگری مایل به پذیرش آن ها نبود و اشاره کردید که قرار بر این بود که هیچ فعالیت سیاسی نداشته باشند، اما اذعان داشتید که در عمل درست عکس آن اتفاق افتاد.
… این افراد پناهجویانی هستند که به امید آوردن آزادی و رفاه برای مردم خود جلای وطن کردند و بعد فریب یک فرقه تروریستی را خوردند و به اجبار به آلبانی آورده شدند. از ممانعت از باز کردن حساب بانکی و خودداری از دادن کارت شناسایی و اجازه کار گرفته تا ندادن مدارک سفر و ندادن ویزا به خانواده های آنان که به دیدارشان بیایند و همچنین حبس کردن بی دلیل برخی از آنان در اردوگاه کارچ از جمله محدودیت هایی است که علیه این افراد اعمال می گردد….
30 خرداد سال 60 ماجراجویی جنایتکارانه رجوی و نقش او در قربانی کردن اعضا و هواداران – قسمت سوم
… پدر بزرگم را در مقابل خودم دیدم. با حالت تعجب به من نگاه می کرد و در چشمان و چهره اش سؤالی بزرگ دیده می شد؟! که من در آن وقت شب تنها و با آن مرد موتور سوار در مقابل خانه شان چه کار می کنم؟ پول کرایه موتورسوار را که پرداخت کرد به اتفاق او به داخل خانه رفتیم. خانه خیلی تغییر کرده بود، سوسو زدن روشنایی لامپ ها، لوله کشی آب آشامیدنی و سرویس های بهداشتی و حمام مجزا از تغییرات اساسی و بهبود وضعیت زندگی آنها نسبت به گذشته حکایت می کرد.
… او که فردی معتقد به مبانی مذهبی فقهی و از طرفداران سرسخت نظام بود از این که من عضو گروهی هستم که در باور مردم منافق نامیده می شود نگران و ناراضی بود. ولی نصحیت های او نتوانسته بود بر من تاثیر مثبتی بگذارد. چون در باور خودم وی را فردی با اعتقادات سنتی و درک طبقاتی و خرافاتی از اسلام متهم می کردم که اسلام مترقی و دمکراتیک مجاهدین خلق را درک نمی کند….
طعم زیارت در رهایی
… سرکرده فرقه در زمان هایی با تعدادی اسکورت به مرقد امامان در عراق میرفت و آنچنان از جانب مردم ایران آه و ناله سر می داد و خود را از رهروان امامان قلمداد می کرد که انگار وحی به او نازل شده و نفرات درون فرقه را با این شیوه سحر می کرد .
این در حالی بود که اکثریت نفراتی که فرقه به آن ها لقب سربازان یا یاران امام حسین داده بود نمی توانستند به زیارت این امامان بروند و این حسرت را به دل داشتند .
نا گفته نماند که گاهی اوقات در زمان های خاص مثلا زمانی که خانم مرضیه به فرقه پیوسته بود به خاطر این که در برابر او یک نمایش قدرت نشان دهند، تعدادی را به زیارت می بردند.
… هر قدمی که برمی داشتیم در کنترل بودیم که مبادا با شهروندان عراقی تماس بگیریم و یا این که قصد فرار داشته باشیم! همین باعث شد نفرات در یک گوشه از حرمین دپو شده و منتظر بمانند تا فرمان حرکت صادر شود برای تردد بعدی و سپس تا قلعه اشرف هم هیچ گونه توقفی در کار نبود و بعد از 24 ساعت بدون استراحت و بدون این که نفرات یادگاری از حرمین داشته باشند به اشرف برگشتیم….
آزادی مذهب در تشکیلات رجوی
… در سال ۱۳۷۴ که نشست های حوض را برای مغزشویی افراد شروع کردند تعدادی از دوستان بلوچ که سنی مذهب بودند را نفر به نفر صدا می کردند. این نشست ها توسط مسئولین بالا کنترل وهدایت می شد. ابتدا به فرد می گفتند که تو در انقلاب خواهر مریم خیلی ذوب شده ای و صلاحیت تو خیلی بالا رفته است فقط یک تضاد خیلی کوچولو هست که باید آن را رفع کنی و آن این است که تو باید مذهب شیعه را انتخاب کنی و این حرف برادر مسعود است و نمی توانی آن را رد کنی و با توجه به صلاحیت تو که در سطح فرمانده دسته است با توجه به این که سنی مذهب هستی نمی توانیم آن موضع مسئولیت را به تو بدهیم و باید یک نامه به برادر مسعود بنویسی و بگویی من مذهبم را عوض کردم و از الآن مذهب شیعه را انتخاب کردم به نحوی که از نفر سند دستی گرفته اند که در آن نوشته شده که هیچ فشاری روی من نبوده و خودم مذهبم را تغییر دادم و شیعه شده ام!!…
فشارهای روحی و جسمی افراد را در سازمان مجاهدین کلافه کرده است
… فشارهای روحی و جسمی متناوبی که در مناسبات سازمان از طریق نشست های مغزشویی بر اعضا تحمیل می شود:
– نشست های مربوط به انقلاب مریم رجوی
– نشست های مربوط به عملیات جاری
– نشست های مربوط به غسل هفتگی یا روزانه
– نشست های مربوط به بورژوازی
… حرف رجوی این بود که ما نتوانستیم رژیم را سرنگون کنیم و در تمام عملیات ها شکست خوردیم مربوط به اعضا است و همه چیز را به گردن اعضای بدبخت انداخت و خود این فرد به عنوان رهبر این گروه هیچ گونه گناهی در این رابطه نداشت و به اعضا گفت ذهن شما درگیر زن و زندگی بود که رژیم را سرنگون نکرده و همه شکست ها را به گردن اعضای بدبخت انداخت. انگار که این مرد هیچ کاره بوده و گفت که ما وارد یک سرفصل جدیدی شدیم. با انقلاب خواهر مریم میتوانیم رژیم را سرنگون کنیم از سال ۱۳۷۰، سی سال می گذرد رژیم که سرنگون نشد به نظر من خود رجوی به نوعی سرنگون شد. خبری از خود رجوی نیست و حیات بیرونی ندارد چه زنده چه مرده فرقی ندارد چون وجود بیرونی ندارد. در طی این سالیان اندک اندک ریزش نیرو ها شروع شد و هم اکنون هم در کشور آلبانی فرارها و ریزش ها زیادتر شده است….
*چهارشنبه 24 خرداد
در این روز مجموعاً 10 مطلب دیگر روی سایت نجات قرار گرفت که در زیر مروری مختصر بر تعدادی از آنان را ملاحظه می فرمایید:
مصاحبه تلویزیون ام سی ان آلبانی با آلدوسولولاری، مدیر رسانه ای انجمن آسیلا
… مدیر رسانه ای انجمن آسیلا، از ایرانیانی می گوید که توسط تشکیلات مجاهدین خلق به آلبانی آورده شدند و به دلیل عضویت در این تشکیلات در منطقه مانز منزوی از جامعه نگه داشته شده اند و به سادگی نمی توانند از مواهب دمکراسی در آلبانی بهره ببرند.
به گفته او اعضای انجمن آسیلا، “بخشی از ساکنان کمپ مانز هستند که خواستند خود را آزاد کنند و با رؤیای برخورداری از دمکراسیای که فکر می کردند در جامعه آلبانی یافت می شود، از کمپ مجاهدین خلق فرار کردند. آن ها پایگاه خود در انجمن آسیلا را ساختند و به خوبی با یافتن شغل و خانه خود را با جامعه تطبیق دادند.”
… او در انتقاد به سران مجاهدین خلق می گوید: “ما در سال 2023 زندگی می کنیم و تکنولوژی بسیار پیشرفت کرده است. چرا در برخی تشکیلات ها تماس تلفنی ممنوع است؟ چرا آقای رجوی به عنوان نماینده این تشکیلات ارتباط تلفنی را ممنوع کرده است؟”
نماینده رسانه ای انجمن آسیلا، تلاش های انجمن در راستای تعامل بهتر ایرانیان با جامعه آلبانی را موفقیت آمیز و ادغام این افراد در زندگی اجتماعی و اقتصادی آلبانی را در مسیر خوبی می داند.
داستانی مشابه با سرگذشت عزیزان اسیرمان در تشکیلات مجاهدین خلق
به طور تصادفی صحنه های فیلمی به یادم افتاد که حدود 40 سال پیش از تلویزیون ایران دیده بودم.
ماجرا ازاین قرار بود که چند نفر از نمایندگان نحله های فکری کارگری، معلمی و دهقانی – پیشه وری که از روشنفکران این اقشار بوده و مشکلاتی با حکومت داشتند دستگیر شده و به دست یک پزشک وابسته به حکومت که هم روان شناس بود و در تلقین افکار دلخواه خود و حکومت و در هم شکستن طرز تفکر و اراده انسان ها تبحر داشت و هم مانند پزشک احمدی رضا شاه از تزریق انواع آمپول ها به دستگیر شدگان ابایی نداشت، سپرده شدند.
قربانیان در ابتدای کار از نفی افکار خود و چنگ زدن به شخصیت والا و مبارز خویش خودداری می کردند ولی بعد از گذشت مدتی در زندان تاریک و تحت تاثیر القائات مورد نظر این پزشک مجرب و بی وجدان، به زانو درآمده و کارشان به نفی افکار گذشته و مخالفت جدی با این افکار حق طلبانه و انسانی منتهی شد.
… راه و روش جنایتکارانه مسعود رجوی هم که اعضای تشکیلات مجاهدین بلعیده شده را به حال و روزی انداخته که در هر فرصت لازم به پای دوربین کشیده شده و علیه منافع ملی کشورشان و اعضای خانواده ی شان که دهه ها عمر گرانقدر خود را به پای این ها ریخته اند، سخن می گویند مطابقت عجیبی با سرنوشت این 3 قربانی سمبلیک دارد….
نامه مدیر عامل انجمن نجات به رئیس پارلمان جمهوری آلبانی
… من بارها برای مقامات آلبانیایی نامه نوشته و خواهان پایان دادن به نقض شدید اولیه ترین حقوق انسانی اعضا در اردوگاه مجاهدین خلق در مانیز در استان دورس در آلبانی شده ام. خانواده ها مکرراً در نامه های متعدد طی این سالیان خواهان نوعی ارتباط با عزیزان خود که در ایزولاسیون مطلق به سر می برند شده اند اما متأسفانه هیچ پاسخی تا به حال دریافت نشده است.
شاید در جریان باشید که سازمان مجاهدین خلق در حال تدارک گردهمایی سالیانه خود در آلبانی می باشد. در همین رابطه کمیته ای تحت مسئولیت بهزاد صفاری از مسئولین این سازمان در آلبانی تشکیل شده که کار ارتباط و ملاقات و دعوت از شخصیت های آلبانیایی برای شرکت در این مراسم را به عهده دارد. به همین منظور دعوت نامه هایی برای اعضای پارلمان آلبانی هم ارسال شده و دیدارهایی صورت گرفته که برخی از نمایندگان پاسخ مثبت به این دعوت داده و قرار است در این گردهمایی شرکت نمایند و از این فرقه تروریستی حمایت کنند….
گزارش گازتا ایمپکت از ادامه سیاست های تروریسم پروری در آلبانی
ادی راما Edi Rama و بایرام بگای Bajram Begaj به ایران و افرادی که از تروریسم مجاهدین مریم رجوی انتقاد می نمایند اعلان جنگ می کنند.
نشست شورای امنیت ملی با موضوع “وضعیت امنیت سایبری و اقدامات انجام شده برای تقویت دفاع سایبری در جمهوری آلبانی” که به دعوت بایرام بگای رئیس جمهوری این کشور امروز برگزار شد، پایان یافت.
نهادهای مجری قانون و مسئولین در حوزه امنیت ملی به طور مستمر به شرکا و سایر بازیگران بین المللی در خصوص تهدیدات ناشی از ایران و عزم آلبانی مبنی بر این که اجازه فعالیت به هیچ فرد یا گروه یا تبعه جمهوری آلبانی به ضرر امنیت را نخواهد داد، اطلاع رسانی خواهند کرد.
با این تصمیمات، بار دیگر خدمت کامل آلبانی به ارتش مجاهدین خلق و حملات تروریستی و سایبری که سازمان مجاهدین خلق علیه ایران انجام داد و از آلبانی به عنوان پایگاه نظامی استفاده کرد، تکرار خواهد شد. نهادهای آلبانیایی، پلیس ضد تروریسم و گروه شیش SHISH (سازمان اطلاعات و امنیت آلبانی) به آزار و شکنجه شهروندان ایرانی که جهاد مجاهدین خلق خشونت گرا را رد می کنند، و شهروندان خارجی که سعی می کنند برای ملاقات با اعضای خانواده خود که در اردوگاه مجاهدین خلق گروگان هستند به آلبانی بیایند، ادامه خواهند داد….
دولت آلبانی نباید خود را آلوده جنایات مجاهدین خلق بکند
مماشات دولت آلبانی با مجاهدین با زیر پا گذاشتن اصول انسانی و اخلاقی
… پناه دادن به مجاهدینی که در عراق تحت تعقیب قضایی آن کشور بابت جنایت جنگی قرار دارد و گروهی که با نقض ابتدایی ترین حقوق اعضای خود در جهان و نزد مردم ایران منفور شدند به مثابه همدستی با مریم رجوی به حساب می آید.
ممانعت دولت آلبانی از خواسته به حق پدران و مادران چشم انتظار مبنی بر ملاقات با فرزندانشان که در کمپ مجاهدین در شهر دورس آن کشور در اسارت بوده و تحت فشارهای غیر انسانی زندگیشان در خطر جدی قرار دارد و فشار مضاعف و غیرعرفی دولت علیه اعضای جدا شده ساکن در آن کشور تحت پوشش انجمن آسیلا یکی از مهم ترین آثار حقوقی همکاری دولت آلبانی با مجاهدین به شمار می رود….