عالیجناب سرلشکر بایرام بگای
ریاست محترم جمهوری آلبانی، فرمانده کل قوا، و رئیس شورای عالی امنیت ملی
با سلام و تقدیم احترام
ابراهیم خدابنده مدیر عامل انجمن مردم نهاد نجات در ایران هستم که به نمایندگی از خانواده های اعضای گرفتار در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی برای شما می نویسم. حدس می زنم که با این اسامی آشنایی نسبی داشته باشید.
ابتدا مایلم مراتب قدردانی خانواده ها و اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق از اقدام مسئولانه دولت آلبانی در جهت اعمال حق حاکمیت ملی، که چهره واقعی و ماهیت اصلی سازمان را برای جهانیان آشکار نمود، ابراز نمایم. این اقدام که در جهت عالی ترین مصالح ملی آلبانی صورت گرفت همچنین موجب خرسندی خانواده ها گردید و نور امیدی بر دل های آنان تاباند تا بلکه بتوانند با باز شدن در های زندان سبز و مجلل مجاهدین خلق در مانز به آرزوی چند ده ساله خود یعنی دیدار با عزیزانشان در آزادی و رهایی کامل نایل شوند. بی شک این نقطه عطفی خواهد بود تا بلکه اسیران فرقه رجوی بتوانند با دنیای آزاد در ارتباط قرار گیرند.
من به عنوان یک کارشناس روابط بین الملل که در روابط خارجی سازمان مجاهدین خلق تجربه و شناخت کافی دارم، و به عنوان کسی که 23 سال به صورت شبانه روزی در فعالیت های بین المللی این سازمان نقش مسئول داشته ام و با کارکرد و ذهنیت رهبران آن آشنایی کامل دارم، مایلم تجارب خودم را با کمال میل در اختیار نهادهای حاکمیتی جمهوری آلبانی قرار دهم.
لازم به ذکر است که رهبری سازمان مجاهدین خلق نزدیک به یک دهه از داشتن یک اردوگاه بسته و دورافتاده در آلبانی بهره مند بوده است که آرزوی هر رهبر فرقه تروریستی است. در این اردوگاه که متأسفانه تا روز سه شنبه 20 ژوئن مسئولین دولت آلبانی حق دخالت در امور داخلی آنرا نداشتند سه ردیف جرم سیستماتیک قابل توجه صورت می گرفت:
1. نقض پایه ای ترین حقوق انسانی اعضای مغزشویی شده داخل فرقه، که ارتباطشان با دنیای خارج خصوصا با خانواده و دوستان قطع شده است.
2. تشکیل ارتش سایبری یا مزرعه ترول با استفاده از امکانات نامحدود اینترنت در آلبانی، که امنیت سایبری ایران و مردم ایران را هدف قرار می دهد.
3. هدایت هسته های تروریستی موسوم به کانون های شورشی از خاک آلبانی با استفاده از امکانات ارتباطی آلبانی در بخشی معروف به ستاد داخله جهت انجام عملیات ایذایی، که جان و مال مردم ایران را تهدید می کند.
از ریاست محترم جمهوری آلبانی، و از تمامی اعضای شورای امنیت ملی و کارشناسانی که با این فرقه تروریستی سروکار دارند، درخواست دارم تا مطالعات عمیق تری در خصوص فرقه های مخرب کنترل ذهن انجام دهند چرا که بدون تسلط به این دانش امکان فهم عملکرد مجاهدین خلق میسر نیست. من و دیگر اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق در داخل و خارج از آلبانی همیشه آماده اطلاع رسانی در خصوص وقایع داخل اردوگاه آنان در مانز هستیم. فقط کافی است که کسی مایل باشد تا این اطلاعات مبسوط و مفصل را برای آگاهی بیشتر مطالبه نماید.
بلافاصله بعد از اقدام قانونی مقامات پلیس دولت آلبانی در روز سه شنبه 20 ژوئن 2023 که در جهت اعمال حق حاکمیت ملی صورت گرفت، سازمان مجاهدین خلق که خود را فراتر از هر قانونی می داند، و این تجربه را با تمامی کشورهایی که در آنها اقامت و فعالیت داشته به ثبت رسانده است، وارد یک سری اقدامات تبلیغی و عملی گردید که مایلم شمه ای از آنها را بر اساس آنچه در گذشته با این سازمان در ایران و عراق و فرانسه و حتی آمریکا رخ داده است بیان نمایم.
لازم است به موضعگیری های شدید و فوری سازمان مجاهدین خلق علیه دولت آلبانی، و جنجال تبلیغی در این راستا با صرف هزینه های هنگفت، و بکار گیری همه ظرفیت های لابی گری و ارگان های پوششی، که از قبل تدارک دیده شده اند، اشاره کنم که هوشیاری و اقدام به موقع دولت آلبانی را می طلبد تا جلوی این کار که دولت های دیگر هم تجارب آنرا در گذشته داشته اند گرفته شود.
سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه ای که بلافاصله در این خصوص صادر کرد مدعی شد که این اقدام قانونی بدرخواست ایران صورت گرفته و آنرا که حق مسلم دولت آلبانی است “حمله جنایتکارانه و سرکوبگرانه ” و “اقدامی وحشیانه و غیر قانونی” توصیف کرد. آلبانی نزدیک به یک دهه میزبان این گروه بوده است در حالیکه هیچ کشور دیگری مایل به پذیرفتن آن نبود و بخاطر حضور و فعالیت های این گروه مشکلاتی با ایران پیدا کرد و خود قربانی حملات سایبری گردید و نهایتا به قطع رابطه با ایران و اخراج دیپلمات ها و بستن سفارت ایران اقدام نمود.
به یاد داریم که وقتی وزارت خارجه آمریکا این گروه را در لیست سازمان های تروریستی قرار داد نیز همین تهمت ها نثار دولت آمریکا گردید و سازمان مجاهدین خلق در یک جزوه 40 صفحه ای علیه دولت وقت ایالات متحده، این دولت را به تبانی با ایران متهم نمود. البته اتحادیه اروپا و دولت های انگلستان و فرانسه و عراق نیز از این گونه اتهامات واهی، که هر زمان اقدامی مغایر با خواست آنان انجام شود مورد استفاده تبلیغی قرار می گیرد، بی بهره نبوده اند.
همانطور که در اطلاعیه شورای ملی مقاومت آمده است این اتفاق در پادگان اشرف در عراق بعد از سقوط دیکتاتوری صدام حسین در دو نوبت در سالهای 2009 و 2015 نیز افتاد که دولت وقت عراق بر اساس اعمال حق حاکمیت خود مایل بود این مقر را مورد بازرسی قرار دهد که مجاهدین خلق عینا همین رفتار را از خود بروز دادند و نفرات را وادار کردند تا خود را جلوی خودروهای پلیس بیندازند و حتی با سلاح به پلیس عراق حمله ور شدند و نهایتا دولت وقت عراق را به تبانی با ایران متهم کردند، چون آنان بر اساس دکترین فرقه ای شان خود را فراتر از قانونی می دانند و تابحال در هیچ کشوری خود را تابع قانون فرض نکرده اند. در این پادگان بعدا گورهای دستجمعی و مقادیر زیادی اسلحه جاسازی شده یافت گردید.
در 17 ژوئن سال 2003 نیز مقر مریم رجوی در پاریس مورد تجسس پلیس فرانسه قرار گرفت و مریم رجوی و حدود 120 تن از مجاهدین خلق بازداشت شدند که بلافاصله مسعود رجوی فرمان خودسوزی داد که در 10 شهر اروپا اقدام به خودسوزی صورت گرفت که دو کشته بر جای گذاشت. این رفتار فرقه ای همان موقع مورد توجه ناظران قرار گرفت و برخی رسانه ها اعلام خطر کردند که کسانی که خود را به راحتی به آتش می کشند توان انجام هر جنایتی را دارند.
همان زمان مجاهدین خلق یک سلسله فعالیت های حقوقی با پشتوانه فعالیت های تبلیغی علیه دولت وقت فرانسه براه انداختند و از همه جهت با هیاهو و جنجال و مظلوم نمایی، فضایی علیه دولت فرانسه ایجاد کردند که گویا مظلوم واقع شده اند و این دولت فرانسه بوده است که ظلم کرده است. مجاهدین خلق ابتدا به ساکن دولت فرانسه را به تبانی با دولت ایران متهم نمودند. یک قلم در این تجسس در گاوصندوق مریم رجوی 9 میلیون دلار پول نقد کشف شد که مجاهدین خلق هرگز نتوانستند منشأ این پول را مشخص کنند که مصداق بارز پولشویی و نقض مقررات مالی بود. همچنین در کامپیوترهای آنان مدارکی بدست آمد که طرح ترور مخالفان خود را در دستور کار داشتند. اما آنچه در رسانه ها با شدت و حدت تبلیغ می شد مظلوم نمایی مجاهدین خلق بود که نهایتا قاضی پرونده را هم تحت فشار و تأثیر قرار داد.
تجربه این سالیان در کشورهای مختلف از عراق و فرانسه تا آلبانی نشان می دهد که این سازمان اقدامات زیر را شروع کرده و با شدت پیش خواهد برد.
1. تمامی لابی های خود خصوصا در آمریکا را بسیج خواهد کرد تا دولت آلبانی را به خاطر نقض حقوق بشر و تبانی با ایران تحت فشار قرار دهد تا نهایتا دولت آلبانی برای خلاص شدن از زیر بار این فشارها، امتیازات ویژه ای به مجاهدین خلق بدهد.
2. با مظلوم نمایی حامیان خودش در سراسر اتحادیه اروپا را که اغلب مقامات سابق کشورها هستند بسیج کرده و وانمود می کند که آنان نظرات دولت های متبوع خود را بیان می نمایند و به این وسیله تلاش می کند تا نشان دهد که گویا دولت آلبانی در انزوای کامل بین المللی قرار گرفته است.
3. در غالب گروه های دوستی پارلمانی و سازمان های مردم نهاد که به شکل پوششی از قبل تدارک دیده شده است، که اکثرا وجود مادی و فیزیکی ندارند، به جوسازی علیه دولت آلبانی می پردازد و این طور نشان میدهد که گویا افکار عمومی جهان و خصوصا در آمریکا و اروپا علیه اقدام دولت آلبانی رقم خورده است.
4. وکلای برجسته حقوقی گرانقیمت را با صرف هزینه های گزاف که از درآمد های نامشروع بدست آمده است بسیج می نماید تا همزمان با کار تبلیغی به اقدامات حقوقی گسترده هم بپردازد و از این بابت با گرفتن وقت و انرژی از دولت، فشار بیشتری را اعمال می نماید.
5. لابی های پنهان خود مخصوصا در آمریکا که ظاهرا حمایتی از مجاهدین خلق نمی کنند را وارد کرده و این حس را به دولت آلبانی می دهد که گویا شرایط عمومی علیه دولت است و لازم است که عقب نشینی کرده و از حق حاکمیت خود کوتاه بیاید و یک دولت دیگر در کشور خود را بپذیرد.
6. در قالب دیگر گروه های اپوزیسیون که در عمل چیزی به غیر از ارگان های پوششی مجاهدین خلق نیستند وارد می شود تا نشان دهد که گویا دیگر مخالفان دولت ایران هم با این اقدام دولت آلبانی موافق نیستند. حال آنکه دیگر گروه های مخالف دولت ایران بارها انزجار و تنفر خود از این فرقه تروریستی را اعلام کرده اند.
7. یک بمباران تبلیغی شدید با استفاده از عناصری در رسانه ها یا از میان شخصیت های سیاسی و مذهبی عمدتا سابق که با فریب یا تطمیع جذب می شوند را بکار می گیرد که حتی ممکن است به شکل برگزاری تجمع در مقابل سفارت های آلبانی در دیگر کشورها هم باشد تا مقامات امنیتی و قضایی را تحت تأثیر قرار دهد.
سازمان مجاهدین خلق در طول حیات 42 ساله خود در خارج از ایران همیشه رابطه انگلی با دولت های کشورهای میزبان برقرار کرده و تلاش نموده است تا از آنان سوء استفاده کند و خود را فراتر از قانون قرار دهد و اگر دولت مربوط حتی یک مورد خلاف نظر آنان عمل نموده به شانتاژ و تبلیغ سوء دست زده و شروع به مستند سازی های جعلی کرده است و متأسفانه در اغلب موارد موفق عمل نموده است چرا که طرف های مقابل نخواسته اند به حد کافی وقت و انرژی برای مطالعه و شناخت و همچنین مقابله با این ترفندها بگذارند.
دولت آلبانی لازم است بر اساس تجارب گذشته اسیر جنجال و هوچیگری و زیاده خواهی های مجاهدین خلق نگردد و اجازه ندهد که مورد سوء استفاده یک فرقه تروریستی منزوی و مورد تنفر مردم ایران و حتی مخالفان حاکمیت ایران قرار گیرد و لازم است حال که تجربه و شناخت کافی در خصوص ترفندهای فرقه ای مجاهدین خلق وجود دارد اقدامات لازم را عملی سازد و آمادگی های لازم را کسب نماید.
سازمان مجاهدین خلق از ابتدای تأسیس خود همیشه مسائل امنیتی را برای پیشبرد مقاصد خود، چه در برابر اعضای خودش و چه در برابر دولت های میزبان، بهانه قرار داده است تا به نیات سلطه جویانه اش دست یابد. این سازمان همیشه طرف های مقابل را از تهدیدات امنیتی از جانب ایران ترسانده است و به این ترتیب اوتوریته ای برای خود فراهم نموده که اگر جایی این اوتوریته نقض شود آنوقت به تقابل و دشمنی بلند می شود.
گذشته این سازمان نزد من و امثال من است که مایلیم آنرا جهت شناخت بهتر از عملکرد این سازمان در اختیار شما قرار دهیم. من و امثال من سالیان طولانی از بهترین سال های عمر خود را با این سازمان صرف کرده ایم و به هزارتوی رفتارهای فرقه ای آن آگاهی داریم. من شخصا بعد از مطالعات عمیق در خصوص فرقه های مخرب کنترل ذهن و ترجمه و تألیف چندین کتاب به عمق واقعیت های پنهان این فرقه و نحوه رفتار و کردار آن مسلط شدم و مایلم این تجارب را برای کمک در جهت منافع خانواده ها در اختیار قرار دهم. من هم مطالعه دارم و هم با زوایای مختلف درونی این سازمان از نزدیک آشنا شده ام.
آلبانی اکنون فراتر از عراق و فرانسه در گذشته، در یک بزنگاه تاریخی قرار گرفته است و استقلال عمل این کشور مطرح است، چرا که سازمان مجاهدین خلق بر اساس تجارب گذشته در تبلیغات خود برای استفاده سازمانی و مظلوم نمایی و خلاص شدن از زیر بار اتهامات تلاش خواهد کرد تا چهره دولت آلبانی را خدشه دار کرده و آنرا ضد حقوق بشر و وابسته به رژیم ایران معرفی نماید. بلافاصله سازمان مجاهدین خلق از عباراتی همچون “پلیس فاشیست آلبانی” استفاده نمود. از این پس خنجر مجاهدین خلق مدام در پهلوی دولت آلبانی خواهد بود و همه گونه ممانعت برای عضویت آلبانی در اتحادیه اروپا ایجاد خواهد کرد و در این راستا استقلال دولت آلبانی را به زیر علامت سؤال برده و آنرا مدام متهم به نقض حقوق بشر خواهد نمود.
خانواده ها و اعضای سابق این سازمان در انجمن نجات نگران حال و وضعیت عزیزانی هستند که در این سازمان در شرایط برده داری نوین گرفتار می باشند و راه به جایی ندارند. ما همچنین نگران این هستیم که اقدامات مسئولانه و هوشمندانه دولت آلبانی علیه سازمانی که حاکمیت و منافع امنیت ملی را تهدید می کند موجب شود تا این سازمان دولت شما را ضد حقوق بشر و وابسته معرفی نماید کما اینکه در عراق و فرانسه هم همین کار را انجام داد. خانواده ها انتظار دارند تا بعد از برملا شدن ماهیت فرقه ای مجاهدین خلق در حوادث 20 ژوئن 2023، تمهیداتی اتخاذ شود تا راه ارتباط آنان با عزیزانشان بعد از ده ها سال فراهم گردد و بتوانند به آلبانی سفر نمایند.
برای ما کاملا روشن است که از همین حالا این اقدامات با شدت و حدت کامل شروع شده اند و لذا دولت آلبانی نباید فرصت و ابتکار عمل را از دست بدهد و باید از تمامی ظرفیت های موجود خود خصوصا در اتحادیه اروپا برای مقابله با این ترفندهای فرقه ای استفاده نماید.
من بارها در نامه ها و پیام های مکرر به دولتمردان آلبانی توجه داده و تلاش کرده بودم تا عملکرد این سازمان را که تا کجا از مهمانوازی کشور میزبان سوء استفاده می کند بیان نمایم. تمامی توصیف هایی که از این سازمان ارائه کرده بودم در 20 ژوئن 2023 عینا مشاهده و در عمل به اثبات رسید. توصیه من این است که از نیش های زهرآگین این مار خوش خط و خال قافل نشوید و صحنه را به دلیل عدم شناخت از ماهیت و عملکرد فرقه ای مجاهدین خلق واگذار ننمایید. این پایان ماجرا نیست بلکه ماجرا تازه آغاز شده است و دولت آلبانی باید گام های بعدی را محکم تر و هوشمندانه تر برای رسیدن به مقصود نهایی بردارد.
اکنون به وضوح شاهد هستید که ظرف چند ساعت بعد از ماجرا بیاناتی از رسانه های تبلیغی مجاهدین خلق منتشر شد که کاملا خلاف واقع و کاملا دروغ بود. این جریان متوقف نخواهد شد و سازمان مجاهدین خلق جنگ خود با دولت آلبانی را روز به روز شدت خواهد داد. توصیه من اینست که مسئله را ساده و ترفندهای فرقه ای مجاهدین خلق را دست کم نگیرید و هوشیار باشید و از تمامی ظرفیت ها استفاده نمایید.
آنچه دولت آلبانی طالب آن می باشد اجرای قانون و اعمال حاکمیت ملی است. حال آنکه مسعود رجوی خود را فراتر از هر قانونی می داند و بارها تأکید کرده است که برای حیات سازمانش به خون پیروانش نیاز دارد. این سازمان دارای افرادی مغزشویی شده است که براحتی خود را به دستور رهبران عمدا برای مظلوم نمایی و تزریق خون به بدنه سازمان در معرض آسیب های جسمی قرار می دهد که خودسوزی های سال 2003 در اروپا یک نمونه از آنست.
رفتار منطقی دولت آلبانی در برابر فرقه تروریستی رجوی موجب رضایت خانواده ها و وجدان های بیدار بشری می باشد که البته این صرفا شروع ماجرا و آزمایشی خطیر برای دولت آلبانی است که آیا این راه را تا مقصود نهایی یعنی بازشدن درهای اردوگاه مانز بر می دارد یا عقب نشینی کرده و حاکمیت یک دولت دیگر در کشور خود را می پذیرد. خانواده ها امیدوارند که عزیزان گرفتارشان در اردوگاه مجاهدین خلق راه به دنیای آزاد پیدا کرده و با خانواده هایشان در ارتباط قرار گیرند. اعضای فرقه ها مقدم ترین قربانیان آن هستند چرا که در شرایط کنترل ذهن بسر برده و اراده و اختیاری از خود ندارند و نمی توانند مستقل عمل کنند و نیاز به کمک از خارج از خود دارند. آنان زمانی می توانند به خود آگاهی و استقلال عمل برسند که از زیر سلطه ذهنی و فیزیکی سازمان خارج شوند و این تنها توسط دولت آلبانی و با کمک خانواده ها امکانپذیر است. این افراد حتی سالها بعد از جدایی هم هنوز در واهمه و ترس از تهدیدات رهبران فرقه که به صورت کاذب در ذهن آنها کاشته شده به سر می برند.
یک تشکیلات با ذهنیت فرقه ای، روح و ضمیر فرد را به تسخیر در می آورد و لذا بروز هر رفتار غیر منطقی از فرد اسیر در فرقه بعید نخواهد بود حتی اگر به قیمت جان خودش و دیگران تمام شود. به همین دلیل اغلب سازمان های تروریستی مناسبات درونی فرقه ای دارند. از یک عضو فرقه نمی توان انتظار رفتار یک فرد منطقی بالغ را داشت. این امر در فیلم های منتشره از حوادث روز سه شنبه قابل رؤیت است که با انسان های عادی و طبیعی روبرو نیستیم. ما شاهد رفتار یک پارچه و غیر منطقی از جانب افرادی که تعقل و اراده مستقل ندارند به صورت توده ای و سازمانیافته و تشکیل سپر انسانی در برابر اقدام منطقی پلیس و برای ممانعت از انجام وظیفه آن هستیم و این همان پدیده خطرناکی است که از جانب دانشمندان به تهدید اصلی هزاره سوم معروف شده است.
پیشنهاد عملی من در آلبانی برای روشن شدن قضایا و گرفته شدن حربه تبلیغی از سازمان مجاهدین خلق اینست که رهبران اصلی سازمان که مشغول به انجام اقدامات امنیتی و سایبری هستند که اسامی آنها را می توانم ارائه کنم مورد سؤال و بازخواست قرار گیرند. همچنین حدود 200 نفر از اعضای سازمان، حتی در رده های بالا، مسئله دار بوده و خواهان جدایی هستند که من می توانم تعدادی از افراد سرشناس این دسته را معرفی نمایم که با مراجعه و صحبت با آنها و دادن تضمین های لازم امنیتی خیلی از حقایق آشکار شوند. مدارک و نقشه ها و اطلاعاتی که اعضای سابق تهیه کرده اند قطعا در مدیریت مسئله به شما کمک می کند. شما با احضار نفرات کلیدی به خیلی از حقایق پنهان دست خواهید یافت.
در نامه های قبلی خطاب به دولتمردان آلبانی بارها اشاره کردم که این افراد با اسامی جعلی از عراق به آلبانی آمدند چرا که تعدادی از آنان به خاطر جنایاتی که در ایران، یا در عراق در همدستی با رژیم صدام حسین علیه ملت عراق خصوصا کردها در شمال، یا حتی علیه اعضای خودشان مرتکب شده بودند تحت تعقیب مقامات قضایی عراق بودند و حکم بازداشت داشتند. از جمله این افراد عبدالوهاب فرجی نژاد جهرمی با نام جعلی علی مستشاری است که در این قضایا کشته شد و البته همه این سه دسته جنایات را در کارنامه خود دارد و تحت تعقیب بوده است.
در پایان مایلم باز هم از جانب خانواده های حرمان کشیده و چشم انتظار از دولت محترم جمهوری آلبانی به خاطر اقدام مسئولانه ای که مورد تأیید مدافعان راستین حقوق بشر و امنیت اجتماعی است تشکر نمایم و بار دیگر آمادگی خود و دیگر اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق در هرکجا که هستند را جهت کمک و ارائه اطلاعات به شکل حضوری یا غیر حضوری در راستای مدیریت مطلوب دولت آلبانی اعلام نمایم.
ارادتمند
ابراهیم خدابنده – مدیر عامل انجمن نجات
31 خرداد 1402
رونوشت به:
– اعضای شورای عالی امنیت ملی آلبانی
– رسانه ها