معمولاً انسان ها در شرایط سخت و اوج احتضار به یاد خانواده و دوستان می افتند و از اطرافیان می خواهند تا آنان را بر بالین بیمارشان بیاورند. یکی بهانه پدر دیگری مادر و فلان میت رو به موت سراغ عزیزش را می گیرد.
این روزها مصیبت بدتر از بلا سراپای رجوی ها را در برگرفته و می روند تا آخرین لحظات زندگی فلاکت بار را در آغوش بیگانگان سپری نمایند. صدام آن پدر و صاحب خانه تاریخی مجاهدین رفت و معدوم شد، دیگر دوستان و یاران خود و بیگانه هر کدام به سرنوشتی بدتر از صدام گرفتار می شوند وعاقبت حکم فیزیکی بر علی شیمیایی روا شد تا مکافات اعمال ضد بشری خود را پس دهد، نوبت به هیزم بیاران معرکه وعمله ی جیره خوار یعنی اعضای سازمان مجاهدین رسیده تا به جرم همکاری با رژیم بعثی و سرکوب و کشتار مردم عراق محاکمه و مجازات شوند.
در چنین شرایطی، رجوی جز دراز کردن دست به سوی ارباب بزرگش آمریکا چاره ای دیگر ندارد. نه مردم عراق دل خوشی از او دارند و نه خلق قهرمان ایران خاطرات شیرینی از نام و نشان رجوی داشته اند. پیوسته شر و فتنه و خیانتش برای منطقه و خوشخدمتی و همکاری و جاسوسی اش برای آمریکا و دشمنان خاورمیانه بوده است، پس خود بهتر می داند به کجا چشم امید بدوزد و از چه کسانی بخواهد فریاد رسش باشند.
طی سال های اخیر، در سرفصل های بحران زا تا توانست به آمار و ارقام میلیونی و خیالی از حامیان عراقی اکتفا کرد تا ظاهراً اینطور وانمود کند که مجاهدین از حمایت میلیونی مردم عراق برخوردارند، همانطوریکه بارها نمایندگان و پارلمانترهای ورشکسته و بازنشستگان سیاسی را به زحمت انداخت تا با قدی و قلمی از او حمایت کنند و دیدیم که حمایت خارجی ها برای ادامه حیات رجوی مسکنی موقتی و زودگذر بود که برای علاج بیماری های لاعلاج مجاهدین فایده ای نداشتند. حال که نوبت بررسی و پیگیری پرونده جنایی مسعود و مریم رجوی فرا رسیده و محاکمه و محکومیت سران و عوامل اجرایی مجاهدین حتمی است، تنها امید رجوی در لحظه احتضار آمریکاست، که شاید دستش را بگیرد و آنها را دو دستی تحویل اینترپل ندهد. چون همانطوری که در خبرها شنیدیم مسعود رجوی به دنبال اشغال عراق به همراه حدود 28 نفر از سران بالای مجاهدین توسط آمریکایی ها بازداشت و به زندان مرکوری انتقال داده شدند.
همزمان با صدور حکم اعدام صدام، رجوی و تنی چند از همراهان زیر پوشش آمریکایی ها ازعراق خارج شد و به بعثی های مقیم اردن پیوست، از آن به بعد خبری از موقعیت و وضعیت رجوی در دست نیست، فقط در دو مورد پیام و پیغامهایی از قول او در سایت ها درج شد که معلوم نیست و اقعیت داشته باشند یا نه. به هر حال می توانیم حدس بزنیم که مسعود رجوی در چنگال آمریکایی هاست ولی مریم رجوی در اورسوراواز فرانسه است که دسترسی و دستگیری او برای اینترپل راحت است.
مسعود رجوی خوب می داند در چنین شرایط سختی از چه کسانی برای نجات خود یاری و همکاری بطلبد، از بین مجموعه ای از اربابان ریزو درشتش فقط به آمریکا چشم دوخته است.
در شرایط کنونی امکان ارائه حمایت آمریکا از تروریست ها در شرایطی که القاعده و بعث و حتی مجاهدین خواب و آرامش را به آمریکایی ها حرام کرده اند منطقی وعاقلانه به نظر نمی آید، تنها راه و روش همانا عدم دخالت آمریکا رد رابطه با دستگیری و محاکمه و مجازات رجوی هاست، آمریکا باید به خواست دولت و مردم عراق احترام بگذارد، نسبت به تحویل مسعود رجوی و دیگر اعضایی که در دست دارد به دادگاه عراق همکاری نماید.