دریوزگی رجوی از پارلمانترها برای جلوگیری از محاکمه

در هفته ای که گذشت مجاهدین با تمام قوا روی قضیه دادگاهی شدن مسعود و مریم رجوی متمرکز بودند و تمامی انرژی آنان و لابی هایشان صرف این مسئله شد که نشان می دهد جلوگیری از برگزاری دادگاه در ایران، یک مسئله حیاتی و مهم برای مریم رجوی است.

او که تا چند ماه قبل با اعتماد به نفس کاذب ناشی از آشوب های پاییز گذشته در رویای براندازی حکومت ایران غوطه می خورد و ادعا داشت که جمهوری اسلامی در یک قدمی سرنگونی است و همزمان با خرید امضا از پارلمانترها و مقامات بازنشسته غربی دچار توهم و خودشیفتگی شده بود، بناگاه با یک اقدام امنیتی پلیس آلبانی در چنان گردابی سقوط کرد که امروز برای جلوگیری از دادگاهی شدن خویش به هر خس و خاشاکی چنگ می زند و با استفاده از نمایش های خیابانی و هزینه کردن پول های نجومی برای جلب حمایت پارلمانترها، داد و فغان براه انداخته که جلوی تشکیل دادگاه را بگیرند وگرنه جان مجاهدین به خطر خواهد افتاد. در این رابطه، مجاهدین تاکنون چند کمیته پوششی را برای نوشتن نامه به دولتمردان خود تطمیع کرده اند که از جمله می توان به کمیته پارلمانی در انگلیس تحت عنوان “برای آزادی ایران” به ریاست باب بلکمن و کمیته ساختگی “در جستجوی عدالت” و کمیته پوششی “همبستگی برای ایران” در آلمان اشاره نمود که پشت سر هم به نامه نگاری پرداخته و از مقامات کشورشان خواسته اند دادگاهی شدن سران این فرقه تروریستی را محکوم کنند.

دریوزگی رجوی از پارلمانترها برای جلوگیری از محاکمه

البته باب بلکمن بطور جداگانه برای وزیر خارجه انگلیس هم نامه نوشته و از اینکه دادگاهی شدن 104 تن از سران فرقه زمینه را برای بازداشت آنان از سوی اینترپل مهیا کند، صراحتاً ابراز نگرانی کرده که بسیار قابل توجه است، چون تا یکماه پیش، روزی نبود که مریم رجوی رجزخوانی نکند و دم از سرنگونی حکومت ایران نزند، اما امروز از ترس بازداشت بدست پلیس بین الملل دست به دامان شخصیت های غربی شده است.

دریوزگی رجوی از پارلمانترها برای جلوگیری از محاکمه

این جار و جنجال های مفتضحانه در حالی است که پس از هجوم پلیس آلبانی به قرارگاه اشرف 3، روحیه اعضای مجاهدین بشدت بهم ریخته و بسیاری از آنان نگران از سرنوشت خود، به فکر فرار از تشکیلات افتاده اند و تنها مانع آنان، دسترسی آزاد به گوشی همراه و اینترنت است.

هفته گذشته که آقای بیجار رحیمی توانست خود را از اسارت فرقه برهاند و به انجمن آسیلا وصل شود، از مطالبی پرده برداشت که شاید نمونه های آن صدها بار از سوی جداشدگان تکرار شده باشد اما همچنان برای بسیاری از جوانان و مردم ایران باورکردنی نیست. وی در مورد حوادث اخیر اشرف 3 نیز به نکته ای اشاره دارد که طینت ضدانسانی مسعود و مریم رجوی را بیش از گذشته برای همگان آشکار می کند. بیجار رحیمی در نامه ای برای آقای تائولانت بالا وزیر کشور آلبانی به شرح مفصل وضعیت خود و مجاهدین در این اسارتگاه می پردازد و در گوشه ای از نامه به پیام مسعود رجوی که پس از حوادث اخیر آلبانی برای تشکیلات فرستاده بود، اشاره می کند. مسعود در بخشی از پیام خود گفته بود: “شما 14 سال پایداری در اشرف و لیبرتی را تجریه کردید، آنهم با انقلاب مریم و تشکیلات تان، و الان شما باید با انقلاب و کارآموزی و جنگ صد برابر با دشمن، در برابر هر توطئه ای آمادگی داشته باشید”!.

پیام مسعود رجوی

باور کردنی نیست که یک انسان تا به این حد فریبکار، بی رحم، متوهم و شارلاتان باشد که پس از 20 سال مخفی شدن در پناهگاه و به کشتن دادن صدها نفر، همچنان گروهی افراد سالخورده را گرفتار یک اسارتگاه کرده باشد و از آنان بخواهد با اتکا به انقلاب ایدئولوژیک مریم که عامل اصلی “طلاق های اجباری، جداسازی کودکان از والدین و بکارگیری آنان در جنگ و به خودکشی کشاندن آنان” بود و زمینه را برای “سرکوب های دسته جمعی، زندانی شدن صدها مجاهد بدلیل مخالفت با انقلاب مریم، قتل های زنجیره ای، تشکیل حرمسرا و سایر مفاسد دیگر” مهیا کرد، همچنان بدنبال جنگ طلبی باشد تا مریم در امنیت کامل به سورچرانی های خود ادامه دهد.

اما بیشرمانه تر اینکه در ادامه پیام گفته: “ریسک کردم که مریم را برای گردهمایی پاریس فرستادم و این خطر را پذیرفتم”! مسعود این دروغ بزرگ را در زمانی بیان می کند که همگان می دانند مریم رجوی زمانی گردهمایی پاریس را بهانه کرد تا آلبانی را ترک کند، که احتمال داد در آلبانی بازداشت و قفل شود. او قبلاً هم چنین کاری را انجام داده بود و پیش از سقوط صدام به فرانسه فرار کرد و هزاران مجاهد را زیر بمباران آمریکا تنها گذاشت… فرار از خطر، کاریست که زوج رجوی بارها به انجام رسانده اند و به دروغ آنرا ایثارگری جلوه داده اند. همانطور که سال 1372 نیز که مریم از عراق به پاریس منتقل شد، مسعود ادعا کرد که او را به “خط مقدم نبرد با بورژوازی” فرستاده است ولی وقتی برخی برایش نامه نوشتند که ما می خواهیم به خط مقدم نبرد برویم، با عصبانیت گفت که این فقط خاص مریم است و بقیه نیت دیگری دارند.

بله، زوج تبهکاری که جز با خون جوانان ایران سیر نمی شوند، باز هم می خواهند بازماندگان سالخورده تشکیلات را با این دروغ ها در اسارت نگه دارند و متقابلاً خود را فداکار و پیشمرگ آنان جلوه دهند. اما دوران فریبکاری طی شده و امیدوارم که اعضای بازمانده بیش از این خود را بازیچه هوا و هوس رجوی نکنند و یکبار برای همیشه از دست این دو دیو مردمخوار رهایی یابند، و امید است که محاکمه این جنایتکاران، منجر به آزادی بقیه افراد شود. در هرحال، خانواده ها نیز در این میان نقش کلیدی دارند و ضروری است که این نقش را هرچه پر رنگ تر نمایند و خواهان تسریع برگزاری محاکمه باشند، چرا که بنظر می رسد، ترس شدیدی در رأس این فرقه حاکم شده باشد که اینگونه دست به دامان پارلمانترها شده اند.

حامد صرافپور

خروج از نسخه موبایل