اگر تا بحال درباره میزان و حد بلاهت در نوع بشر شک و شبهه ای وجود داشته، امروز دیگر با وجود پیام صدیقه حسینی مسئول اول سازمان مجاهدین بخوبی میتوان دریافت که در این زمینه هم، نوع بشر مرزها را درنوردیده است و سازمان مجاهدین طاق بالابلندی زده که همه موجودات عالم زیر آن طاق میتوانند همچون فیلسوفان بزرگ زندگی کنند،منظورم پیام صدیقه حسینی درباره محاکمه قریب الوقوع سازمان مجاهدین به جرم ترور فرمانده ارتش جمهوری اسلامی سرتیپ صیاد شیرازی است که شاکی خصوصی این پرونده به دادگاه فرانسه شکایت کرده و دادگاه نیزرسیدگی به این پرونده را در دستور کار خود قرار داده، بحث بر سر اینکه نامبرده آدم خوبی بوده یا نه نیست بحث بر سر اجازه و فرمان قتل یک نفر بدون تشخیص دادگاهی صالح است، سازمانی که در ظاهر مخالف اجرای حکم اعدام است و برای قاتلین ومتجاوزینی که اعدام میشوند اشک تمساح میریزد،خودش مجری قتل میشود آنهم نه به تشخیص دادگاه و یا حتی نه به تشخیص اعضا و مسئولین خودش،بلکه صرفا به این دلیل که از طرف سازمان اطلاعات و امنیت صدام و حزب بعث عراق(استخبارات) این فرمان صادر شده بود و سازمان هم البته در قبال اجرای این حکم قتل، پول کلانی دریافت کردتا بتواند این پول را خرج تبلیغات برای مریم رجوی کند و از او چهره یک رئیس جمهور در تبعید را بسازد،(خوشبختانه امروزه با سقوط دیکتاتوری صدام حسین اسناد این مزدوری افشا شده است و و برخلاف نمونه های مشابه در تاریخ ایران پوشیده نمانده است)
اما عکس العمل بلاهت بارسازمان از زبان صدیقه حسینی در قبال این دادگاه که درواقع دادگاه مزدوری این سازمان نیز هست بسیار جالب است، علی القاعده سازمان مجاهدین میبایست یا در مقابل خبر این دادگاه موضع مهاجم میگرفت و ضمن تاکید بر کار خودش یعنی قتل صیاد شیرازی، آن را افتخاری در تاریخ مبارزاتش میدانست(با تاََسی از کاووسی قاتل، قهرمان مجاهدین که با لبخند به پای چو.به دار رفت) و اعلام میکرد که بله ما او را ترور کرده ایم و باز هم اینکار را در مورد بقیه خواهیم کرد و یا اینکه در مقابل خبر تشکیل دادگاه موضع مدافع میگرفت وبا تکذیب اعلام میکرد که ما این کار را نکرده ایم و یا اینکه میگفت این کاریک کار خودسرانه بوده و عامل آن را نیز خودمان به کشتن داده ایم که تنبیه شود(یکی از عاملین این ترور به دلیل مخالفت بعد ی اش با مجاهدین به شکل مرموزی به قتل رسیده است).
اما سازمان مجاهدین هیچکدام از این دو موضع را نگرفته است وموضع بلاهت باری را جانشین این دو کرده ؛ خانم صدیقه حسینی که کاملا خودش را به کوچه علی چپ زده چنان از این دادگاه استقبال کرده که گویا قرار است دادگاه برای رسیدگی به اعمال فرد ترور شده تشکیل شود و ضمن شادی از این اقدام اعلام کرده که این دادگاه لازم است اما کافی نیست و باید به اعمال باقی ترور شدگان توسط سازمان هم رسیدگی کند.شاید در مثل این اطلاعیه قاتل محکوم به اعدامی را تداعی میکند بعد از دستگیری وقتی در دادگاه قرار میگیرد و شاهدین قتل هم حضور دارند و در حال شهادت دادن هستند، اعلام میکند که من از این دادگاه استقبال میکنم کسی را که من کشتم حتما باید برایش دادگاهی تشکیل میشد، این دادگاه لازم است اما کافی نیست شما باید برای بقیه نفراتی هم که من کشته ام و یا هنوز موفق به کشتن آنها نشده ام نیز دادگاهی تشکیل بدهید. شاید چنین فردی از محکومیت اعدام نجات پیدا کند ولی قطعا بعنوان بیمار روانی بقیه عمرش را در بیمارستان و تحت نظر سپری خواهد کرد، کسی چه میداند شاید این سیاست همان سیاست سازمان برای رهایی از حکم این دادگاه باشد.
بهزاد علیشاهی، وبلاگ حسن زبل، بیست و یکم سپتامبر 2007