این روزها، مریم رجوی بدلایلی کمابیش معین و نامعین، از رفتن به آلبانی محروم است و برای اینکه در مورد این توقف و دوره گردی طولانی مدت در فرانسه و ایتالیا توجیهی داشته باشد تا اعضای تشکیلاتش فکرهای بد نکنند، مدام کنفرانس های مختلف ترتیب میدهد تا این دربندی های رجوی تصور کنند که دارد بنفع تشکیلات خود فعالیت شبانه روزی میکند و علت دوری اش از کمپ اشرف 3 در آلبانی همین مسئله است و خیر زیادی در این زباله گردی هایش هست و نگرانی و حدس و گمان های منفی در این مورد، درست نیست.
مریم در یکی از این کنفرانس های نمایشی اش که عنوان مقاومت و قیام مردم ایران برای جمهوری دموکراتیک نام داشت و دشمنان بدنام مردم ایران همچون رندی وبر، نماینده کنگره آمریکا، سناتور هورکان از سنای ایرلند و جیم هیگینز رئیس پیشین هیات نمایندگی ایرلند در پارلمان اروپا در آن شرکت داشتند گفته است که امروز چشمانداز سرنگونی رژيم و استقرار يک جمهوری آزاد و دموکراتيک در ايران بيش از هر زمان ديگری روشن است.
در اینجا این سئوال اساسی مطرح است که مریم که ابدا رابطه خوبی با دموکراسی نداشته و آنرا ندیده و تجربه نکرده، چگونه میتواند چنین اظهار نظری در این خصوص داشته باشد؟
من مثل اغلب مواردی که با مریم برخورد داشته ام، بار دیگر از او میخواهم که نمونه های این دموکراسی و جمع گرایی (جمهوری خواهی) را به اعضای تشکیلات خود ارائه دهد و ما خانواده های قربانی مناسبات کثیف باند رجوی را به اشرف 3 فرا بخواند تا چند و چون این آزادی و دموکراسی را مشاهده کرده و آنگاه تصمیم بگیریم که آیا دموکراسی مورد نظر و ادعایی مریم را میپذیریم و حاضریم قدمی در راه آن برداریم یا نه و البته ما هر پدیده خوبی را که در این محل- که فعلا اسارتگاه فرزندان و خویشان ماست- مشاهده کنیم، برای هموطنان خود تعریف خواهیم کرد.
با این وجود مریم خانم از این پیشنهاد ما استقبال نمیکند و حتی اگر دست داد بر علیه ما فحاشی هم میکند و این نشان دهنده آنست که چیز خوب و انسانی در این تشکیلات وجود ندارد و آنچه که وجود دارد، قابل ارائه نیست!
مریم گفته است که درجمهوری دموکراتیک رویایی او ، قدرت در نهايت در اختيار مردم ايران است که معلوم نیست چرا از آغاز نه و در نهایت؟
آیا بهتر نیست که مریم لطفی کرده و موقتا و سریعا قسمتی از این قدرت را در اختیار اعضای خود در سطح محدود تشکیلاتش قرار بدهد؟
او این کار را نمیکند و معلوم میسازد که وعده های دروغینی است که هر روز به مردم میدهد و رفقا و زیردستان خود را از این نعمت که اگر واقعی باشد محروم میکند و آیا درست است که او چیزی را به مردم روا بدارد که نزدیک ترین کسان خود را از آن محروم میکند:
دوستان را کجا کنی محروم / توکه با دشمن این نظر داری!
مریم بار دیگر از شنیدن این حقیقت بزرگ که اين رژيم هيچ آلترناتيو معتبری ندارد دچار رعشه میشود و سعی دارد در مقابل انظار عمومی بگوید که این حقیقت واضح درست نیست چرا که پاره ای از مقامات و پارلمانترهای غربی مجاهدین رجوی را برسمیت میشناسند!
جواب من به این اظهار دلخوشی کذایی مریم این است که حمایت این جماعت مواجب بگیر ودشمنان مردم ایران ، هیچ مشروعیتی به گروه جاسوس و تروریست رجوی نمیدهد و بی جهت پول های گدایی کرده خود را به این راحتی صرف این جماعت طماع نکنید!
رضا اکبری نسب
عضو خانواده های اسرای مجاهدین خلق