با سلام
از خداوند بزرگ برادرم را می خواهم چون خوب می دانم هیچ نیرویی بالاتر از خواسته خداوند نیست .
با سلام من صبورا شعبانی خواهر محسن شعبانی از مازندران هستم. تنها خواسته من بازگشت برادرم به آغوش خانواده است. برارد من در جنگ عراق علیه ایران به اسارت درآمد و سپس با مغزشویی عوامل سازمان مجاهدین خلق گرفتار آنان شد.
خداوند خودش دل بی قرار ما را آرام کند. چندین سال دوری برادرم را تحمل کردم. همچنین پدر و مادرم این چشم انتظاری را تا لحظه مرگ تحمل کردند ولی موفق نشدند با فرزندشان دیدار و یا تماسی داشته باشند.
مگر گناه برادر من چیست که باید در زندان سازمان مجاهدین خلق باشد و عمرش تباه شود؟!
من از تک تک مسئولان کشور آلبانی تقاضای کمک و یاری دارم که قرار ملاقاتی برای ما فراهم سازند. همانطور کهم ی دانید در همه جای دنیا بین زندانی و خانواده اش ملاقات انجام می شود ولی در زندان سازمان مجاهدین خلق هرگونه ملاقات و یا تماس تلفنی هم ممنوع می باشد. چون آنان می دانند اگر این ملاقات و تماس انجام بگیرد همه دروغ هایی که سالها به برادرم و دیگران گفتند رو خواهد شد و آنها از روشن شدن حقیقت ترس دارند.
حقیقت این است سران سازمان مجاهدین تعدادی را با مغزشویی مستمر به دور خود جمع کرده و آنان را از ارتباط با خانواده ، ملاقات ، ازدواج و آزادی های فردی محروم کرده اند. حتی به آنان اجازه تماس و ارتباط با جهان بیرون را هم نمی دهند.
سازمان ضد بشری مجاهدین با ایران شرایطی که برای اعضای خود فراهم کرده چگونه می تواند مدعی آزادی و حقوق بشر باشد و از حقوق زن دم بزند. در اینجا به سران سازمان مجاهدین باید بگویم ما فرزندانمان را می خواهیم و به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی از تلاش مان دست نمی کشیم.
در اینجا از اقدامات اعضای جداشده در آلبانی هم تشکر میکنم که صدای ما خانواده ها در آلبانی هستند.
با تشکر
صبورا شعبانی – خواهر محسن شعبانی گرفتار در کمپ سازمان مجاهدین خلق در آلبانی
مازندران – آمل