در اخبار روزهای گذشته خبر مرگ حسن موسوی ( کاظم )؛ یکی دیگر از اعضای نگون بخت فرقۀ رجوی را مطلع شدیم، البته طبق معمول برایمان عادی نبود و جای تاثر داشت که یکی دیگر از کسانی که بخاطر سیاستهای ضد انسانی رجوی در کمپ اشرف 3 محبوس بود جانش را از دست داد و با دنیایی حسرت بدلی به زیر خاک رفت، همچون افراد قبل تر از او که خودش شاهد دفنشان بود و یا کسانیکه هم اکنون شاهد دفن کاظم بودند و فردا نوبت خودشان خواهد رسید !
تجربه اینگونه خبرهای ناگوار از داخل فرقۀ رجوی این است که دیر یا زود همه افراد داخل فرقه بعلت کهولت سن و مبتلا بودن به انواع بیماریهای صعب العلاج دار فانی را ترک خواهند گفت و در گوشه ای از جایی که هستند دفن خواهند شد و دیگر کسی نخواهد بود که بر سر مزار آنان حاضر شده و حداقل یک فاتحه ای بخواند .
روزی در یکی از نشست های عملیات جاری بودم، فردی در عملیات جاری فاکتی خواند دال بر اینکه ما در اینجا یعنی در آلبانی خواهیم مُرد و ما را بالای تپه های شهر دفن خواهند کرد و دیگر تمام خواهد شد، نه کسی به ما سر خواهد زد و نه کسی خواهد بود که بداند اصلا ما چه کسی هستیم ، نه اینکه از اقوام و خانواده خواهند توانست بر سر قبر ما بیایند و فاتحه ای بخوانند، و این خیلی دردناک است که بی کس و کار بمیری و در جایی که دفن شده ای غریب باشی و حتی نوشته های سنگ قبرت هم برایشان قابل فهم نباشد.
در پایان این نشست خیلی از حاضرین ضمن اینکه خواستند نکاتی در خصوص حرفهای آن فرد بگویند ولی در ابتدا گفتند که این لحظات از اذهان ما هم عبور کرده و به آن فکر کرده ایم !
پس می بینید که هر کسی که در تشکیلات مخوف رجوی هست بدون استثناء به فردای خودش می اندیشد از جمله چگونه مردنش و چگونه دفن شدنش و النهایه فراموش شدنش.
خب به نظرم این دردناک است، هر کسی که در فرقۀ رجوی حضور دارد از فردای مرگش تصورات ذهنی دارد که چگونه خواهد شد ، برای هر کسی این کاملا مُحرز است که بعد از مرگ، رجوی از عکس او استفاده های رذیلانه خواهد کرد و برای اینکه رجوی خودش را مظلوم جلوه دهد از عکس کسانیکه فوت کرده و یا بدست خودش تلف شده اند استفاده خواهد کرد تا خود را مظلوم نشان بدهد. حرکتی که بسیار قبیح بوده و در عین دنائت و بی رحمی بصورت وافر مورد استفاده قرار میگیرد.
بخشعلی علیزاده