غرامت جداشدگان، آیا از منابع مالی سازمان مجاهدین قابل تامین است؟ – قسمت سوم و پایانی

در قسمت دوم ، بخش هایی از صحبت های ابراهیم خدابنده، مدیرعامل انجمن نجات در مصاحبه با روزنامه فرهیختگان درباره کلاهبرداریها و پولشویی های سازمان را با هم بررسی کردیم، اکنون به قسمت های دیگری از این مصاحبه و صحبت های پایانی نگارنده می پردازیم. به این امید که پرونده شکایت 43 نفر جداشده از این سازمان روزی به نتیجه برسد:

امامی: همه نکاتی که من در گزارشم نوشتم، در این نشست تقریبا به آن اشاره کردند. در بررسی‌هایم به قاچاق مواد‌مخدر و سلاح هم اشاره کردم که همه سازمان‌ها بالاخره در آن دست دارند. در گزارش به شش شرکتی اشاره کردم که در پشت‌پرده آنها مجاهدین حضور دارند. من به شرکت تویوتا هم رسیدم ولی نتوانستم درستی آن را به شکلی تایید کنم. شرکت گوشت West Coast Prime و غذاهای دریایی International Pacific، کتابفروشی The Last، شرکت فیلمسازی Red Granite Pictures، شرکت جین ول، شرکت سرمایه‌گذاری گلازر و گروه هتل‌های کویو هتل.

تفرشی: از بقالی تا هتل دارند… پول را چطور منتقل می‌کنند؟

امامی: الان به‌راحتی این کار را می‌کنند. رمز ارز، کار را راحت کرده است. منابع مالی خوبی به برخی می‌دهند و برخی را هم می‌دوانند. به برخی هم منابع مالی می‌دهند و دست آخر خودشان آن منابع مالی را می‌گیرند….

تفرشی: با خیلی از کسانی که می‌خواستیم صحبت کنیم اصلا همکاری مستمری با مجاهدین نداشتند و قطع کرده بودند، ولی به هیچ وجه حاضر به صحبت نبودند. مشکل ترس هم نداشتند ولی چون هنوز به آنها مستمری می‌دادند، می‌خواستند این پول قطع نشود.
یعنی از سازمان بریده بودند ولی مستمری می‌گرفتند؟

تفرشی: بله، به‌عنوان حق‌السکوت به آنها پول می‌دادند که علیه آنها حرفی نزنند. البته به همه نمی‌دادند ولی کسانی که نگران قطع منابع مالی بودند، سکوت می‌کردند.

خدابنده: یک نمونه مسعود خلیلی است که از سازمان جدا شده و در لندن زندگی می‌کند. برای اینکه سکوت کند، پول می‌گرفت.

تفرشی: خلیلی شاه‌کلید ایران‌اید بود، ولی حاضر به صحبت کردن نشد.

امامی: در این تحقیقات به آقای علی صفوی، عضو کمیته موسوم به روابط خارجی شورای ملی مقاومت رسیدم که مدیریت شرکت‌ها و تعامل با شرکت‌های اروپایی را برعهده دارد… ”

ما در عراق و اشرف که بودیم ، یکبار نشست گذاشتند و با ادا و اطوارهای مختلف و بعد از کلی مقدمه چینی که دستمان بسته است و زیاد نمی توانیم بحث را باز کنیم، نهایتا بعد از کلی عملیات شعبده بازی، مسئول نشست گفت که همه می دانید مخارج ما در عراق زیاد است و منابع ما بسیار محدود، بنابراین باید مدتی صرفه جویی کنیم و احتمالا اگر شما این بحث را همراهی کنید، تغییراتی در برنامه های غذایی خواهیم داد، به دنبال آن کلی بادمجان سیاه آوردند و ما هم در سالن غذاخوری آنها را پاک کردیم و جایتان خالی ما را بستند به غذاهای بدون گوشت و …

آن زمان ما هم که احساس مسئولیت بالایی می کردیم! با این بحث هماهنگ شدیم و غر هم نزدیم!

این را بدان علت گفتم که خوانندگان عزیز ، وارد مقایسه ای هرچند محدود شوند و به چشم دجال گری رهبران این سازمان را ببینند که چطور برای فریب و تحمیق هر چه بیشتر ما دست به ننه من غریبم بازی می زدند و برای اینکه خوشی زیر دل ما نزند ، ما را بازی می دادند، به این امید که فیل ما یاد هندوستان نکند.

بگذریم …
بحث الان ما تامین مالی رای قطعی دادگاه بین الملل است و اینکه آیا غرامت هایی که در این رای آورده شده است قابل تامین و پرداخت است یا نه ؟

سازمان مافیایی مجاهدین خلق، اکنون در کشوری لانه گزیده است که مامن مافیاست، همجواری با کشور ایتالیا هم که به ساختار مافیائی در جهان معروف است ، مزید بر علت است که سازمان و رهبران آن هرچه بیشتر خر مراد خود را برانند.

واقعیت این است که در زمینه رای دادگاه در مورد غرامت تا کنون زحمات بسیار زیادی کشیده شده است، سالها روی آن کار شده است و البته فقط گوشه ای از جنایات سازمان در این پرونده باز شده است، همچنانکه در مصاحبه روزنامه فرهیختگان، فقط با سه نفر مصاحبه شده است که در مقایسه با سازمانی به عرض و طول مجاهدین خلق ، خیلی کم است و بی گمان منابع مالی سازمانی که هیچ پرنسیبی ندارد و همه چیز را قربانی مطامع اقتصادی خود می کند، بسیار بسیار بیشتر از مقادیری است که تا کنون نام برده شده است، اما ، چون تا کنون هیچ غرامتی از این سازمان به نفع جداشدگان اخذ و پرداخت نشده است، می توان این نتیجه را گرفت که کمتر به این قضیه بهاء داده شده است.

آنچه مسلم است در تاریخ معاصر ایران ، چنین نمونه وحشتناکی از نقض حقوق بشر دیده نشده است که در این سازمان هر روز انجام می پذیرد، صدها و هزاران نفر تا کنون قربانی خشونت درون تشکیلاتی و تروریسم رو به بیرون این سازمان شده اند، در این زمینه هم افشاگری های زیادی انجام شده است که همگی در جای خود، جای سپاس و تقدیر دارد، اما هنوز این دیو فرقه رجوی ، تنوره می کشد و زنده است، هنوز نقض حقوق بشر در این سازمان در جریان است و این همه خبر از این می دهد که پول های کثیف این سازمان ، دهان مدافعان حقوق بشر جهانی را نیز بسته است، پس چه باید کرد؟

راه کار کدام است؟ چه کسی یا کسانی باید قدم به این راه بگذارند تا بتوانند ، این سکت وحشی را ، متوقف کنند؟
ما که قربانیان این گروه بودیم و سالهای سال از عمرمان را از دست دادیم، راه کار تسلیم شکایت و افشاگری هر چه بیشتر علیه رهبران این فرقه را پیش گرفتیم، هرگز هم خسته نخواهیم شد، اما وظیفه دیگران چیست؟ آیا همه باید نظاره گر جنایات این سازمان باشند؟ بقول معروف از ما که گذشت، بقیه چی ؟ این سازمان هنوز هم اشتیاق قربانی گرفتن دارد؟

راه کار کوتاه مدت ، همین پیگیری های قضایی و از جمله به نتیجه رساندن شکایت ما علیه این سازمان جهنمی است، حتما بقیه مسیر هم توسط دیگرانی پیموده خواهد شد، نتیجه اینکه ، اگر تمام اعضای سازمان (جداشده و کنونی) از سازمان شکایت کنند و مطالبه غرامت مالی کنند، منابع مالی سازمان که از خون و رنج و شکنجه همین اعضای بخت برگشته تامین شده است، کفاف همه را می دهد. خیلی اضافه هم می ماند، آنچه می توان به قطع و یقین گفت این است که پوزه کثیف رهبران این سازمان به خاک مالیده خواهد شد و چنگال های خونین آنها عیان خواهد شد، تاریخ ایران حتما رهبران این گروه شیطانی را به زباله دان خواهد افکند و آن روز دیر نیست.

پایان

محمدرضا مبین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا