مجاهدین خلق از اواخر بهار سال ۶۰ و به بهانه برکناری بنیصدر با نشان دادن چهره واقعی خود اقدامات فراوانی برای ضربه زده به نظام جمهوری اسلامی ایران و مردم بیگناه انجام دادند.
این گروه تروریستی میخواست تا با ترور افراد بیگناه و ایجاد ترس در جامعه حاکمیت را ناتوان از برقراری نظم و امنیت نشان داده و مردم را در مقابل حکومت برخواسته از انقلاب خود قرار دهد.
بخشی از ماهیت حقیقی مجاهدین خلق با مرور ماجرای ترور شهید سعید کبکانیان و دوستش حمید صفویان روشن میشود.
شهید کبکانیان در پنجم تیر ماه سال ۱۳۴۰ در شهر تهران متولد و پس از پیروزی انقلاب در رشته پزشکی دانشگاه تهران پذیرفته شد.
این شهید در جهاد سازندگی شیراز و ایرانشهر مدتی به فعالیت پرداخت و پس از آن در مرکز فعالیتهای اسلامی مسجد حضرت مهدی (عج) تهران مشغول به کار شد و پس از آن به خدمت بسیج سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه ۲ تهران در آمد.
وی بعدازظهر پنج شنبه هشتم مرداد ماه سال ۱۳۶۰ به همراه حمید صفویان مورد سوء قصد سه تن از مجاهدین خلق تروریست قرار گرفت و با بدنی مجروح و در حالی که زخمهای عمیق ناشی از اصابت ۷ گلوله ژ ۳ را بر بدن داشت به بیمارستان منتقل شد، ولی معالجات به دلیل کثرت و شدت جراحات مؤثر واقع نشد و پس از ۲۴ روز از ترور، این شهید به وصال حق رسید.
محمد رسول بیات یکی از عاملین ترور شهید صفوی و شهید کبکانیان درباره جزییات این ترور گفت: “فرمانده مهدی مسلح به کلت و دو عدد نارنجک و سیانور بود. فرهاد مسلح به ژ ۳ و کلت و ۲ عدد نارنجک بود و من که برای اولین بار نیز اسلحه به دست میگرفتم مسلح به یوزی و کلت و ۲ عدد نارنجک بودم … تا اینکه مدت دو ساعت و نیم گشت بزنیم و بعد تلفن به پایگاه بزنیم و برگردیم که وقتی تلفن زده شد و فرمانده مهدی از تلفن زدن برگشت به ما گفت که: از پشت تلفن جواب دادند تا موقعی که ترور انجام ندادید، نباید بیایید و دوباره شروع به گشت زنی کردیم که در اطراف خیابان دکتر فاطمی فرمانده مهدی ۲ نفر را که به لحاظ قیافه مانند افراد بسیجی بودند، یعنی شلوار سربازی و پیراهن چینی سبز و دارای ریش بودند دید و گفت: این افراد باید ترور شوند و به تعقیب این دو نفر پرداختیم تا این که در خیابان فرعی از میدان گلها به ولیعصر وصل میشود آن دو نفر از موتور پیاده شدند و زنگ در خانهای را زدند، صاحبخانه از بالای پنجره با آنها مشغول حرف زدن بود، در این موقع ماشین ایستاد و مهدی به من دستور شلیک داد.”
وی درباره خط ترور مردم توسط گروه تروریستی مجاهدین خلق نیز گفت: “قبل از این که به گشت برویم، رضا در رابطه با مسائل گشت توضیحاتی داد و گفت هر کس را که شما تشخیص دادید حزب اللهی میباشد، آزاد هستید که ترور کنید.”
نکته جالب توجه در اعترافات این عضو مجاهدین خلق مجوز گروه برای ترور آزادانه هر فردیست که حزباللهی بهنظر میآید این مجوز پس از صدور با عدم اجازه برگشت قبل از ترور به گشتهای شهری ابلاغ میشد که سرانجام این روند غیرانسانی بهشهادت رسیدن ملت بیگناه ایران به دست مجاهدین خلق بود.