رهایی برادر، رویارویی با دارودسته رجوی

آرمان دموکراسی خواهی و جامعه آرمانی زمانی محقق می شود که در آن از فریب انسانها و محدودیت غیر دموکراتیک اعمالی بر آنان خبری و اثری نباشد، چطور ممکن است با سرکوب احساسات و عواطف انسانی بتوان از آزادی حرف زد و یا از مبارزه برای حقوق بشر و آزادی انسانها سخن گفت. مفاهیم انسانی و احساسات بشری با هیچ توجیه و تحت هیچ شرایطی نبایستی به هیچ گرفته شود و یا به خاطر منافع گروه، دسته و تشکیلات نادیده انگاشته شود. این یک قاعده بدیهی ست و اخلاق انسانی حکم می کند که به این امر مشهود پایبند باشیم.

متاسفانه رهبران فرقه مجاهدین علیرغم همه شعارهای حقوق بشری و هیاهوی تبلیغاتی در مواجه شدن با خواسته های خانواده ها و عواطف پر شور انسانی با بی تفاوتی شگفت و مشمئز کننده شان، حکایتی تلخ و تراژیک از دو رویی و ناراستی را به نمایش می گذارند. نمایشی که برای رهبران فاشیست مجاهدین جز رسوایی و ننگ به بار نخواهد آورد.

خانم فاطمه امیری خواهر آقای علیرضا امیری در نامه اش به وی که تحت سیطره فرقه مجاهدین در قرارگاه اشرف قرار دارد، اشاره مستقیم دارد به اینکه نامه را برای چندمین بار می نویسد و از خواسته خود و خانواده اش برای تماس تلفنی علیرضا با رهبران فرقه سخن می گوید و اما دارودسته رجوی از اجابت خواسته مشروع و به حق خانواده همچنان سرباز می زنند و اجازه تماس با خانواده را به برادرش نمی دهند.

خانم امیری به مناسباتی اشاره دارد که در آن جز تاریکی و سیاهی متصور نیست. او از کردار رهبران مجاهدین به زشتی یاد می کند و رفتار و عملکرد آنان را به باد انتقاد تند و گزنده می گیرد. او معتقد است رهبران تروریست مجاهدین در سرکوب احساسات و عواطف انسانها و خانواده های افراد مستقر در قرارگاه اشرف نقش انکار ناپذیری دارند و به آزادی و استقلال فردی انسانها کمترین ارزشی قائل نیستند.

ایشان از عزم راسخ خود و خانواده اش برای رهایی برادرش از سیطره دارودسته مجاهدین حرف می زند و عمیقا معتقد است، برای رهایی برادرش علیرضا از مناسبات کریه و زشت فرقه مجاهدین، دست از مبارزه برنخواهد داشت.

آرش رضایی

مسئول انجمن نجات دفتر آذربایجانغربی

27/8/1386

 

نامه خانم امیری به برادرش:

با عرض سلام خدمت برادر عزیزم علیرضا

امیدوارم که حالت خوب و در زیر سایه خداوند متعال شاد و سلامت بوده باشی.

علیرضا جان این چندمین نامه ای است که برایت می نویسم و تنها خواسته ام از تو این است که حداقل به نامه هایم جواب دهی. چون سال هاست که از تو خبری ندارم و فکر نکنم که خواسته ام، خواسته نامعقولی باشد که از تو با خبر شوم. اگر آنها راه و روش درستی دارند و مریم رجوی که شما آنقدر از او حمایت می کنید دم از حقوق بشر و آزادی برای مردم ایران می زند و ادعا دارد که رژیم فعلی ما به مردمش آزادی بیان نمی دهد پس چرا خود به نیروهایش آزادی عمل نمی دهد و شما را از همه چیزهایی که داشته اید دور کرده اند و می کنند.

برادر عزیزم این چه سازمانی است که از رهبر او خبری نیست و چندین سال است که نیروهای خود را در بیابانهای عراق به امید کسانی گذاشته اند که از سیاست و رهبری هیچ نمی دانند این رهبریت که ادعا می کند که رژیم ما جز آزار و اذیت مردمش کاری نمی تواند بکند درحالی که این طور نیست بودند کسانی که از قرارگاه اشرف بازگشته و صاحب زندگی موفق شده اند و رژیم ما همان رژیمی است که از آن به بدی یاد می کنند. آنها را بخشید و فرصت دوباره زندگی کردن را در جایی به آنها داده که حداقل احساسات و عواطف آنها سرکوب نمی شود و من نه تنها به برادر عزیزم، بلکه به تمام کسانی که در قرارگاه اشرف در پس دیوارهای بلند و بی رحم آن زندانی شده اند فریاد می زنم که از این خواب غفلت و پوچ و بیهوده بیدار شوند و به وطن خود و به مردم و به رهبری که آغوشش را برای شما گشوده باز گردید و به تمام سرکردگان فرقه رجوی اعلام می دارم که تا رهایی برادرم از چنگال فرقه رجوی دست از مبارزه باز نمی دارم و نخواهم داشت.

امیری

رونوشت:

1- دیده بان حقوق بشر – دفتر واشنگتن – نیویورک – لندن – پاریس.

2- عفو بین الملل – دفتر واشنگتن – نیویورک – لندن – پاریس.

3- کمیته جستجوی بین الملل صلیب سرخ

4- دفتر انجمن نجات آذربایجان غربی

 

   

خروج از نسخه موبایل