رجوی ها بعد از گذشت چندین سال از اخراج فرقه شان از عراق و استقرار در آلبانی، هنوز که هنوز است اعضای فرقه را از اولیه ترین حقوق خود محروم نگه داشته اند. رجوی ها باید پاسخ بدهند که چرا در آلبانی و در قلب اروپا، اعضای مجاهدین کماکان از پایه ای ترین حقوق خود محروم هستند؟
چرا اعضا اجازه ندارند با خانواده های خود تماس تلفنی داشته یا برای آنان نامه و ایمیل بفرستند؟
چرا اعضا اجازه ندارند با خانواده های خود ملاقات کنند؟
چرا اعضا اجازه ندارند در ایامی همچون روز مادر یا روز پدر و . . . یادی از مادران و پدران خود کرده و برای آنان پیام تبریک بفرستند؟
چرا اعضا باید مجبور باشند که در مقر فرقه، که محیطی بسته است (مانند یک زندان بزرگ) زندگی کنند و چرا اجازه ندارند هر زمان که خواستند آزادانه و به صورت انفرادی به هر کجا که می خواهند بروند؟
چرا نمی توانند با مردم آلبانی آزادانه و مختارانه در ارتباط باشند؟
چرا اعضا هنوز اجازه ندارند برای بیماری شان، آزادانه نزد هر پزشکی که خود صلاح می دانند بروند؟ و چرا بیماری شان به رسمیت شناخته نمی شود؟
چرا اعضا هنوز اجازه ندارند ازدواج کرده و خانواده داشته باشند؟ چرا هنوز در مقر مجاهدین در آلبانی هیچ ازدواجی صورت نمی گیرد؟
چرا اعضا حتی اجازه ندارند به ازدواج، جنس مخالف، عشق و خانواده فکر کنند و چنین مسائلی حرام بوده و فکر کردن به آنها گناهی نابخشودنی است که اعضا در صورت تخطی با برخورد های شدید تشکیلاتی مواجه خواهند شد ؟
چرا مقر مجاهدین باید تنها نقطه ای در کره زمین باشد که در آن انسانهایی زندگی می کنند اما زاد و ولدی نیست و هیچ فرزندی متولد نمی شود؟
چرا هنوز در مقر مجاهدین یک سینما یا دیگر تفریحات سالم وجود ندارد؟ و چرا اعضای فرقه مجاهدین نمی توانند برای دسترسی به این تفریحات از مقر فرقه آزادانه و انفرادی خارج شوند؟
چرا غیر از بحث های مخرب تشکیلاتی، اعضای فرقه هنوز اجازه دسترسی آزادانه به اینترنت ، کتاب، نشریه یا هر وسیله ارتباط جمعی و آگاه کننده دیگری را ندارند؟
چرا سران فرقه مجاهدین به اعضا اجازه نمی دهند که به صورت انفرادی درخواست پناهندگی بدهند؟
چرا هیچ یک از اعضای فرقه نه تنها استقلال مالی نداشته بلکه هیچ پول و سرمایه ای برای خودشان ندارند؟
چرا اعضا هیچ شغلی ندارند که برای آنان درآمد مالی داشته باشد و به آنان امکان استقلال مالی و ایستادن بر روی پای خودشان را بدهد؟
چرا اعضای فرقه باید مجبور باشند هر روز بت هایی به نام مسعود و مریم را ستایش کنند و خود را در نشست های روزانه تحقیر نمایند؟
چرا باید مجبور باشند مسائل جنسی خود را در بین جمع و در نشست هایی به نام غسل هفتگی که گویا در آلبانی روزانه شده است، بیان کرده و تحقیر شوند؟
به راستی چند جای دیگر در این کره خاکی سراغ دارید که ساکنانش این چنین تحت ستم و استثمار باشند؟
ایرج صالحی
سلام ، ضمن تشکر از نکات مفید وقابل استفاده ی مقالات دوستان، مقاله ی : “چرا دولت آلبانی و کمیساریای عالی پناهندگان مانع از ظلم رجوی ها نمی شوند؟ ” عنوان مقاله سئوالی است، متن مقاله هم کلاً سئوال است، خواننده که خود این سئوالات را هم دارد… درکل این مقاله زیاد قابل استفاده نبود.با تشکر از مسئولین سایت.