روایت خانواده محمدرضا گویا از فریبکاری فرقه رجوی

دروغگویی وفریبکاری دو رکن اصلی بنیاد فرقه رجوی

یکی از قربانیان فرقه رجوی که اخیراً در کمپ اشرف 3 دار فانی را وداع گفت، محسن معصومی بود. در تاریخ 9 بهمن ماه 1402، یعنی یک روز بعد از این که فرقه خبر فوت این عضو نگون بخت را منتشر کرد، مطلبی را در این باره با عنوان ” فریبکاری فرقه رجوی چگونه با مرگ محسن معصومی برملا شد؟ ” در سایت انجمن نجات به قلم سعید پارسا خواندم. مطلب بسیار روشنگری بود و من نگاه کارشناسانه او را که به سرعت پته رجوی ها را روی آب ریخته بود و رسوایشان کرده بود تحسین کردم. واقعیت این است که دیگر حنای رجوی ها پیش کسی رنگی ندارد و دروغ هایشان دیگر مخاطب و خریداری ندارد.

جالب اینجاست که فرقه دروغگوی رجوی که در بافتن دروغ و مطالب کذب دست دروغگو های عالم را از پشت بسته، هرآنکس را که با خود وهمراه خود نبیند زودی انگ دروغگوومنتسب به رژیم ایران میزند وکلی فحاشی والفاظ رکیک که فقط شایسته خود واعوان وانصارش هست را نشخوارمیکند. واقعاً که ضرب المثل “کافر همه را به کیش خود پندارد” مصداق بارز رجویهاست.
در این باره نمونه کم نداریم. تمام کسانی که برخوردی هرچند جزئی و کوتاه با فرقه داشته اند، قطعاً فریب و دروغ فرقه را درک کرده اند.

خانواده چشم انتظار محمدرضا گویا اخیراً نمونه ای از این دست برخوردهای سازمان رجوی را برایم نقل کردند.
محمد رضا گویا از اعضای گرفتار در کمپ مجاهدین خلق در آلبانی است و خانواده او همچون دیگر خانواده ها، در تلاشی مستمر برای ارتباط با او ، کسب خبر از وضعیتش و کمک به رهاییش هستند.

نسرین گویا، خواهر دردمند و چشم انتظار محمد رضا گویا داستان انزجار خود از فرقه دروغگوی رجوی را اینگونه نقل کرد:
جناب پوراحمد خیلی دارم حرص میخورم که چرا و چگونه برادرم وامثال برادرم عمر و جوانی شان را دراین فرقه لعنتی و دروغگو تباه کردند و متاسفانه این روند غمبار کماکان ادامه دارد.

همان طور که خاطرتان هست من و دیگر خواهرهای محمدرضا در تاریخ 22 آبان ماه 1402 دیداری صمیمانه با شما داشتیم که شکر خدا فردای همان روز خبرش در سایت انجمن نجات منعکس شد. ما انتظار داشتیم که برادر اسیرمان بتواند گزارش دیدار و تصاویر ما را در سایت انجمن ببیند و بداند که همچنان منتظرش هستیم و با ما تماسی بگیرد.

این امرمتاسفانه صورت نگرفت تا اینکه دوماه بعد یعنی در تاریخ 28 دیماه 1402 ، نامه ای منتسب به محمد رضا درپاسخ به دیدارمان درسایت فرقه درج شد. سطرسطرنامه اهانت به ما و شما بود. ما که برادرمان را خوب می شناسیم کاملاً متوجه شدیم که مطالب درج شده اصلا ادبیات برادرمان نبود. به این نتیجه رسیدیم که نامه را فرقه با نام او منتشر کرده و چه بسا اصلا روح محمد رضا هم ازاین نامه و محتوایش خبردار نباشد.

نسرین گویا ضمن ابراز خوشحالی از مشاهده عکسی از برادرش بعد از سالهای دوری و چشم انتظاری و بی خبری گفت:
جناب پوراحمد ازیک بابت خیلی خوشحال هستیم که درخلال این کارزاروچالشی که برای رجوی ها ایجاد کردیم توانستیم بعد از سه دهه جدایی و بیخبری عکسی از نازنین برادرمان ببینیم وبا درآغوش گرفتنش هم شادی کنیم وهم اشک بریزیم.

ازشما هم خیلی خیلی تشکروقدردانی میکنیم که درراستای رهایی عزیزانمان بی منت تلاش میکنید و ناسزاهای رجوی ها را هم به جان می خرید اما از پا نمی نشینید. بدانید که عزیز ما خانواده های چشم انتظار هستید وانشالله که همیشه درکنارهمسرتان درصحت وسلامت باشید.

علی پوراحمد

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا