در آذرماه سال ۱۳۹۹ به همت کارشناسان دست اندرکار، گزارش مبسوطی در حوزه مرگ و میر و “امید به زندگی” در سازمان مجاهدین تهیه و در سایت خبری – تحلیلی راه نو و بسیاری دیگر از سایت های خبری، درج گردید. در این گزارش به این سوال پاسخ داده شد که چرا اعضای فرقه مجاهدین در آلبانی اغلب در اثر مبتلا به سرطان و یا سایر بیماریهای صعبالعلاج فوت می کنند و چرا به نسبت مردم ساکن در ایران عمر کمتری دارند؟
اکنون سه سال از آن تاریخ می گذرد، بررسی وضعیت مرگ و میر اعضای گرفتار در اردوگاه فرقه رجوی در آلبانی نشان میدهد که اوضاع نه تنها بهبود نیافته بلکه وضعیت بدتر از گذشته هم شده است. فشاری که بطور مضاعف جان اعضای این فرقه در آلبانی را می گیرد.
مقایسه آمار مرگ و میر اعضای فرقه مجاهدین در آلبانی در دو سال گذشته وضعیت قابل تاملی را بدست می دهد و آن اینکه میزان مرگ و میر اعضای مجاهدین در سال ۱۴۰۲ به نسبت سال ۱۴۰۱ نزدیک به ۳ برابر افزایش داشته است.
در حالی فرقه رجوی با ابزار “فقر و فلاکت” و دیگر عناوین منفی بر علیه مردم ایران اقدام به عملیات روانی می کند، که خود دچار چرخه معیوب و افزایش مرگ و میر در اردوگاه این فرقه در قلب اروپاست. بنحویکه امید به زندگی در این فرقه بمراتب از استانداردهای جهانی و ایران پائینتر است. و به هیچ وجه ادعاهای دهان پرکن رهبران فاسد و بدنام مجاهدین در خصوص مناسبات درونی این فرقه با آنچه که در عمل اتفاق می افتد، همخوانی ندارد.
مسلما دلیل این همه افزایش مرگ و میر در یک اردوگاه بسته را باید در افزایش فشارهای روحی و روانی ، تجرد و نظارت سخت جنسی و تفکیک مردان از زنان، تنهایی عاطفی، عدم ارتباط با دنیای بیرون بویژه خانواده، فرسودگی های جسمی با فشارهای طاقت فرسای کار روزانه بیش از استانداردهای مشخص شده و بدون دستمزد، و نهایتا در عدم رسیدگی های مناسب پزشکی به اعضای این فرقه جستجو کرد.
البته در این میان زنان بیشتر از مردان تحت ستم قرار می گیرند. زن ستیزی، نقض حقوق بنیادین و استفاده ابزاری از زنان که در هسته آن سوءاستفاده جنسی توسط رهبر فاسد و بدنام فرقه تحت عنوان زنان “شورای رهبری” (بخوانید حرمسرای رجوی) قرار دارد، بدترین نوع استثمار در حق زنان در بند این فرقه محسوب می شوند.
حرف آخر اینکه تنها آرزویی که از سرکرده این فرقه طی دهه های گذشته محقق شده بالا بردن سرعت، در راهی کردن اعضای نگونبخت این فرقه به سوی قبرستان است. جایی که دیر یا زود خود وی نیز راهی آنجا خواهد شد.
نویسنده : سعید پارسا