رجوی تا چه حد به انتخابات آزاد اعتقاد دارد؟

انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان در ایران برگزار شد. فارغ از حواشی و مسائل مرتبط با این دور از انتخابات، می خواهم به شانتاژ گروهی بپردازم که واژه انتخابات در قاموس شان معنا و مفهومی ندارد و از همان ابتدا حذف شده است با این حال با پر رویی تمام درباره این مهم نظر می دهند. سازمان مجاهدین خلق که تا به حال انتخاباتی به خود ندیده است، انتخابات ایران را مورد نقد و بحث قرار می دهد. اما به واقع آیا دستگاه تبلیغاتی رجوی خودش اعتقادی به انتخابات آزاد دارد یا خیر ؟

در درون مناسبات سازمان رجوی اصلا مفهومی به نام آزادی انتخاب وجود ندارد تا چه برسد به انتخابات درون سازمانی! در این سازمان، رجوی ابتدا همسر سومش را برای ریاست جمهوری انتخاب کرد و تعدادی از اعضای بی اراده شورا هم قبول کردند و در درون سازمان از کسی سئوال نشد و همه باید به این انتخاب رجوی گردن می نهادند.

اما انتخاب مسئول اول سازمان هم داستان جالبی دارد که بسیار شنیدی است. ابتدا زن مسئولی توسط رجوی انتخاب می شد بعد در شورای رهبری به تصویب می رسید از آنجایی که آن زنان بیچاره از خودشان هم اراده ای نداشتند تصمیم رجوی را قبول می کردند و بعد در نشست عمومی فرد مورد نظر معرفی شد و بعد از اینکه چند برادر مسئول کاسه لیس که همیشه کمک کار رجوی بودند داد سخن سر داده و به تعریف و تمجید از زن انتخاب شده می پرداختند، رجوی اعلام می کرد که آیا کسی مخالف این انتخاب است یا خیر؟ اما از آنجایی که کسی جرات مخالفت نداشت هیچ کس دست بلند نمی کرد و بعد اعلام می شد کسانی که قبول دارند دست بلند کنند و همه به اجبار دست بلند می کردند و رجوی در اوج شیادی اعلام می کرد دوربین ها این صحنه ها را ضبط کند تا در تاریخ بماند . این شیوه اول کار برای انتخاب مسئول اولی بود ولی در مراحل بعد برای اینکه قدری خودشان را مدرن نشان بدهند شیوه دیگری را در پیش گرفتند.

در مورد انتخاب جمع سبک شان عوض شد و این بار رجوی در نشست عمومی اعلام کرد که باید رای دادن با نوشتن اسم فرد روی کاغذ و انداختن در صندوق رای همراه باشد. رای دادن به تنها فرد کاندید چه تاثیری می توانست در انتخابات داشته باشد ؟ آیا فرد قدرتی در این گونه انتخابات درون سازمانی داشت؟ این کار برای مصرف بیرونی بود تا به اضداد خود بگویند که ما در درون مناسبات هم انتخابات آزاد داریم یعنی کلاه گشادی که سر نیروهای حامی خود داشتند.

در این شیوه بعد از چند روز فرد مورد نظر را شناسایی و او را در نشست های آنچنانی مورد بازخواست قرار می دادند تا فرد هیچ وقت اجازه مخالفت با انتخاب رجوی را نداشته باشد .

حال باید سوال کرد اگر اعتقاد به انتخابات آزاد دارید پس چرا ابتدا از درون خودتان شروع نمی کنید؟ به مانند مسئله حجاب که مریم رجوی به زنان ایرانی فرمان می داد که حجاب را بردارند ولی خودش هرگز این کار را در مورد زنان و اعضای سازمان عملی نکرد.

چرا هیچ یک از شعارهای مریم رجوی در فرهنگ سازمانی جایگاهی ندارد؟ چرا رجوی ها جرات ندارند یک ذره آزادی به اعضای خود بدهند ؟ چرا وقتی دم از فرهنگ انتخابات آزاد می زنند اینرا در مناسبات خود ساری و جاری نمی کنند ؟ مگر انجام انتخابات آزاد در درون تشکیلات چه ضرری برای آنان ایجاد می کند ؟

ما به خوبی درک می کنیم سازمانی که تا فرق سر در منجلاب اختناق و بگیر و بند است هیچ وقت نمی تواند دم از آزادی بزند و برای دیگران نسخه آزادی بپیچد.

هادی شبانی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا