مدتی قبل یک سرهنگ آمریکایی به نام لئو مک کلاسکی بر اثر بیماری مُرد. وی بعد از سرنگونی صدام مدتی مسئول حفاظت از اشرف بود. این زمان مصادف بود با شروع دریوزگی و پاچه خواری های علنی سران فرقه تروریستی رجوی از فرماندهان و نیروهای آمریکایی تا بتوانند به حیات خفیف خائنانه خود ادامه بدهند. آنها در این مسیر نه تنها به پاچه خواری از آمریکایی ها می پرداختند بلکه با ذلت تمام به توجیه حضور نیروهای نظامی آمریکا که عراق را اشغال کرده بودند می پرداختند. از سوی دیگر نیز با جاسوسی و مزدوری برای آمریکایی ها تلاش می کردند که آنها را به سمت جنگ با ایران سوق بدهند.
با دیدن این خبر یاد سال ها قبل افتادم. در سال 1358 در هنگامه اولین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، فرقه مجاهدین که هنوز برای شروع جنگ مسلحانه آماده نشده بود تلاش داشت با فریبکاری حاکمیت را به دست بگیرد و به همین دلیل در انتخابات آن شرکت نمودند. در آن زمان رجوی و دیگر سران فرقه مجاهدین از هر سو دولت و مسئولین جمهوری اسلامی را با انتقادات و تهمت های مدام متهم می کردند که ضد امپریالیست نیستند و بجای مبارزه با امپریالیسم آمریکا دنبال سازش می باشند. رجوی خودش را صاحب اختصاصی مبارزه با امپریالیسم و ضد آمریکایی ترین نیرو جا می زد و در زیر خیلی از اطلاعیه های مجاهدین شعار «مرگ بر امپریالیسم آمریکا» را درج می کرد.
برخلاف امروز که می خواهند چهره ای قابل قبول نزد غربی ها ارائه کنند، در آن زمان یکی از چیزهایی که فرقه مجاهدین برای فریب نسل جوان بکار می برد ادعای ضد امپریالیست بودن شان بود. آنها در این مسیر بارها و بارها به اینکه آمریکایی ها را ترور کرده اند اذعان می کردند.
در زیر بخشی از صحبت های مهدی ابریشمچی یکی از مسئولین فرقه مجاهدین در گردهمآیی انتخاباتی زمستان 1358 در تهران که در صفحه 5 از فوق العاده شماره 2 نشریه مجاهد به مناسبت انتخابات مجلس که به تاریخ 5 اسفند 1358 منتشر شد را ملاحظه می کنید.
ابریشمچی : “بهرحال ، خواهران و برادران همانطور که گفتم سازمان ما نگران تداوم مبارزه ضد امپریالیستی است. این منحصر به امروز نیست، سازمان ما از بدو آغاز فعالیت هایش تمام تلاش خود را در جهت مبارزه با امپریالیسم و وابستگان داخلی آن معطوف داشته، چه آنموقعی که در خیابانها مستشاران آمریکایی و مزدوران ساواک را به رگبار مسلسل می بستیم . . . ”
منظور ابریشمچی از مستشاران آمریکایی افرادی مثل سرهنگ “هاوگینز” است که مجاهدین ترورش کردند. اگر آن روزها لئو مک کلاسکی هم دم دستشان بود همین کار را با او می کردند.
این جملات همان ابریشمچی است که همچون دیگر سران فرقه تروریستی رجوی، امروز با حقارت و پاچه خواری خودشان را در کشورهای غرب به در و دیوار می کوبند تا بگویند ما طرفدار شما و ایران دشمن شماست. “سر مار در تهران است” به آنها حمله کنید.
به رجوی ها و امثال ابریشمچی باید گفت، همانطور که آن شعارهای دروغین ضد امپریالیستی تان راه به جایی نبرد، این دلقک بازی ها و پاچه خواری های امروز تان نیز راه به جایی نخواهد برد.
ایرج صالحی