اشعاری که شاعران ایرانی در وصف نوروز و بهار سرودهاند تقریباً همگی یک نقطه اشتراک دارند و آن این است که نوروز و بهار، بییار و بی دلدار و در دوری از عزیز سخت است و باید در وصل کوشید، دقیقاً همان حالی که خانوادههای انجمن نجات در شوق دیدار عزیزانشان دارند.
گل بی رخ یار خوش نباشد بی باده بهار خوش نباشد
رقصیدن سرو و حالت گل بی لاله عذار خوش نباشد
و یا شاعر از دلدار میخواهد که چهره نشان دهد
ماه من چهره برافروز که آمد شب عید عید بر چهره چون ماه تو میباید دید
و یا توصیه به دیدار و صحبت با یاران دلافروز
از صحبت یاران دلافروز به نوروز غایب نتوان بود که هنگام وصال است
و یا
بهار دلکش رسید و دل به جا نباشد از اینکه دلبر دمی به فکر ما نباشد
تا نگریستن و یا نگران شدن چشم نرگس به شقایق
اما به هر حال چه در وصال و چه در اشتیاق وصال، نوروز و باد نوروزی وزیدن گرفته و مدد از باد نوروزی و تلاش برای شکستن حصارهای ذهنی و عینی فرقه، روز نو و حال نو را برای همه اسیران رقم خواهد زد، پس عیدتان مبارک
نفس باد صبا مشکفشان خواهد شد عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد
مجموعه پادکست حاضر تقدیم به تلاشها و شادیهای امروز و فردای همه عزیزان انجمن نجات