به: مجید زند (اهل قم)
از: برادرش ابوالفضل
با عرض سلام خدمت برادر عزیزم مجید.
مجید جان امیدوارم که حالت خوب باشد و در سلامت کامل بسر ببری. حال تمام خانواده خوب است و همه در انتظار دیدنت هستند. همیشه به یاد تو اند و برای آمدنت به آغوش گرم خانواده دعا می کنند. برادر عزیزم دل پدر و مادر خیلی برایت تنگ شده و غم دوری تو برایشان روز به روز سنگین تر می شود. دیگرطاقت این همه دوری برایشان غیر قابل تحمل شده و شب و روز منتظر آمدنت هستند. مجید جان برادرم، من و خواهرها و برادرانت (علی و مهدی کوچولو) دوست داریم که مثل گذشته ها با هم باشیم. همگی بر سر یک سفره کنار پدر و مادرمان شاد باشیم و هیچ دوری دیگر بین مان نباشد.
اگر می توانی با خانواده ات تماس داشته باش، مجید جان به آغوش خانواده ات برگرد. ما با تمام وجود خواستار بازگشتت هستیم. به خاطر پدرت برگرد که بیشتر اوقات گوشه گیری می کند و با کسی صحبت نمی کند و همیشه به فکر برگشتن تو می باشد و دعای شب و روز اوست که برگردی. به خاطر مادرت برگرد مجید جان که همیشه اسم تو را می آورد و اشک از چشمانش جاری می شود و روزی نیست که به فکر تو نباشد و برای آمدنت دعا نکند. مجید جان با آمدنت دل این دو را شاد می کنی و آن ها را از این همه غم و غصه و دوری نجات می دهی.
مجید جان سعی خودت را بکن برای تماس با خانواده، این کار باعث دل گرمی ما می شود و کمی از غم های ما را از بین می برد. تو نمی دانی غم دوری تو چقدر سنگین است. 6 سال است که دلتنگ آمدنت هستیم. نمی دانی چقدر دوست دارم یک بار دیگر تو را ببینم و در آغوش بگیرمت و درد دل این چند سال را با تو بگویم.
مجید جان جای تو در بین ما خیلی خالی است و همیشه یادت را می کنیم. بازهم از تو خواهش می کنم به خاطر پدر و مادرمان که دیگر صبرشان تمام شده برگرد یا با ما تماس بگیر. ما منتظریم.
در آخر از خدا می خواهم هر جا که هستی در صحت و سلامت وکامل باشی. مراقب خودت باش. از خدا چیزی نمی خواهیم مگر سلامتی تو و مهم تر از همه بازگشتت به آغوش خانواده.
قربانت، برادرت ابوالفضل