در پی اکران مستند “کودکان کمپ اشرف”، انتشار اسناد و شواهد درباره کودک سربازی در تشکیلات مجاهدین خلق بار دیگر اوج گرفت.
چنان که انتظار میرفت، با انتشار محتوایی دیگر درباره کودکان مجاهدین خلق، رسانهها و عوامل مجاهدین خلق سخت بر آشفتند و به سازندگان و شرکت کنندگان در مستند “کودکان کمپ اشرف” حمله بردند. عوامل فیلم را به مزدوری برای حکومت ایران متهم کردند و حتی پیش آن که فیلم برای اولین بار به نمایش در بیاید بنای اعتراض و تظاهرات گذاشتند.
عاطفه سبدانی، امیر یغمایی، پروین حسین نیا و حنیف بالی که طی شش سال گذشته زندگی شان درگیر ساخت مستند سارا معین بود، بیش از گذشته به دفاع از حقیقت پرداختند. بر هراس از حملات مجاهدین خلق غلبه کردند و اقدام به نوشتن و گفتن از رنج ها و احساس های پنهان خود در طول سالهای آوارگی در سوئد کردند.
در حالی که سه تن از افرادی که در فیلم، زندگیشان مستند شده است عملا کودک سرباز نبودهاند، ذکر این نکته لازم است که برنامه تشکیلاتی مسعود رجوی برای همه کودکانی که از عراق به اروپا و آمریکا قاچاق کرد، این بود که روزی به عراق و کمپ اشرف باز گردانده شوند و به عنوان نیروی نظامی مجاهدین خلق به کار گرفته شوند. بنابراین حنیف، پروین و عاطفه اگرچه احتمالا به دلیل مراقبتهای اجتماعی دولت سوئد، دیگر به عراق بازنگشتند اما از نظر تشکیلات سربازان بالقوهای بودند که ممکن بود روزی همچون امیر یغمایی به عراق قاچاق شوند و در آنجا لباس نظامی بپوشند و دچار سرنوشتهای تلخ تری چون سرنوشت آلان محمدی بشوند.
از سوی دیگر، دیگر کودک سربازان و اعضای پیشین مجاهدین خلق نیز ساکت نماندند و در حمایت از سارا معین و چهار کودک سربازی که سرگذشتشان در این فیلم مستند نگاری شده است، مطالبی منتشر کردند. در این موج ایجاد شده توسط اعضای پیشین و در دایره مطالبی که منتشر شد، شواهد و اسناد دیگری رو شد که جالب توجه است. برای نمونه در حاشیه مطالب محمدرضا ترابی و زینب حسین نژاد حول مستند “کودکان کمپ اشرف” میتوان به شواهد بیشتری از کودک سربازی در تشکیلات مجاهدین خلق دست یافت.
محمدرضا ترابی از کودک سربازان سابق مجاهدین خلق که سالهای کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در مجاهدین خلق گذراند، در پاسخ به ادعای یکی از عوامل مجاهدین خلق مبنی بر اینکه کودک سربازان حاضر در کمپ اشرف هیچ کدام به اجبار نیامده بودند و فیلم سارا معین به سفارش وزارت اطلاعات حکومت ایران ساخته شده است، متنی در حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی خود منتشر کرد. او در این متن اعلام کرد که حاضر است به عنوان یک کودک سرباز در هر دادگاه بینالمللی شهادت بدهد که خود و دیگر کودک سربازان مجاهدین خلق در “فعالیت نظامی ارتش آزادی بخش” حضور داشته اند.
نکته جالب توجه در نظرات ذیل مطلب محمدرضا ترابی به چشم میخورد: اعضای پیشین تشکیلات که شهادت میدهند کودک سربازان را در کمپ اشرف دیدهاند و با آنها سر و کار داشتهاند. در این میان فردی با نام کاربری آزاده معصوم با انتشار عکسی از دوران کودک سربازی خود در قرارگاه مجاهدین خلق در عراق مینویسد:
“نمیدونم تا به حال این عکس جایی بیرونی شده یا نه ولی این آلان محمدی که وقتی به اشرف رفت ۱۳ یا ۱۴ سالش بود، کناریشم منم که ۱۷ سالم بود.”
آلان محمدی سه ساله بود که به دستور مسعود رجوی همراه با دیگر کودکان مجاهدین خلق به اروپا قاچاق شد، او به مدت ده سال در یتیمخانههای مجاهدین و در میان خانوادههای هوادار سرگردان بود. عوامل رجوی در 13 سالگی این نوجوان آسیب دیده را بار دیگر به عراق قاچاق کردند و در کمپ اشرف تحت فشارهای روانی و ایدئولوژیک به عنوان سرباز ارتش به اصطلاح آزادی بخش به کار گرفتند. فشارهای روانی بر سر ممنوعیت بازگشت آلان به اروپا، اجبار به رعایت حجاب، قطع رابطه با جنس مخالف و حتی محدودیتهای ارتباطی با همجنس در کنار آموزشهای نظامی و ایدئولوژیک، آلان را به کام مرگ کشاند. او یک شب در حالی که به پست نگهبانی اشرف گمارده شده بود با اسلحهای که در دست داشت جان خود را گرفت.
مزدا پارسی