نشست اضطراری شورای امنیت سازمان ملل در روز یکشنبه 27 فروردین به درخواست اسراییل درباره اقدام تنبیهی ایران برگزار شد. در این جلسه که بدون صدور هیچگونه قطعنامه ای به کار خود پایان داد، دبیرکل ملل متحد با این هشدار که منطقه با جنگی تمام عیار روبرو است طرفین را به خویشتن داری فرا خواند. ایران از اواخر روز شنبه با بیش از 300 فروند پهپاد، موشک کروز و بالستیک به خاک اسراییل حمله کرد. ایران این حمله را در پی هشدار قبلی، به تلافی حمله مرگبار روز 13 فروردین اسراییل به ساختمان کنسولگری اش در دمشق و کشته شدن چند تن از فرماندهان عالیرتبه سپاه قدس انجام داد.
فرقه ضدایرانی و تروریستی مجاهدین خلق بدنبال این اقدام تلافی جویانه که براساس ماده 51 منشور ملل متحد از منظر حقوق بین الملل عملی مشروع و در دفاع از خود به رسمیت شناخته شده و اسراییل هم بعنوان یکی از اعضای سازمان ملل و امضا کنندگان کنوانسیون 1961 وین در خصوص مراکز و اماکن دیپلماتیک با حمله خود به سفارت خانه ایران در خاک کشور سوریه مفاد این کنوانسیون بین المللی را زیر پا گذاشت و مسئولیت اصلی متوجه اسراییل بعنوان کشور متخاصم است تلاش کرد که مسئولیت عواقب ناشی از این اقدام تلافی جویانه را متوجه ایران سازد .
سران مجاهدین خلق با دمیدن در بوق و کرناهای تبلیغاتی و پوشالی خود تلاش کردند، چنین وانمود سازند که گویا یک قطعنامه شدید الحن در محکومیت ایران صادر خواهد شد که در نهایت زمینه های سیاسی ودیپلماتیک برای تشکیل یک ائتلاف و حمله نظامی به ایران مشابه آنچه در عراق اتفاق افتاد را زمینه چینی کند. که برخلاف تمامی ادعاهای دروغین آنها جلسه شورای امنیت ملل متحد بدون دسترسی به هیچ نتیجه و صدور قطعنامه به کار خود خاتمه داد و حاصل آن صرفا یک توصیه به خویشتن داری از طرف دبیرکل بود.
ساعتی بعد از حمله تنبیهی ایران مسعود رجوی سرکرده مفقود الاثر مجاهدین خلق طی پیامی که همانند همیشه توام با یک قدرت نمایی پوشالی بود، فرمان آماده باش برای آتش و قیام و سرنگونی را خطاب به کانون های به اصطلاح شورشی صادر کرد و نتیجه گرفت که نقطه عطف داخلی و بین المللی برای سرنگونی جمهوری اسلامی فرا رسیده است. البته آنچه که به سابقه اینگونه فراخوان ها از طرف رجوی برمی گردد باید به عقب و به سالهای 60 تا 82 و قبل از سرنگونی اربابش صدام برگشت که مستمرا ودر سرفصل های مختلف به نیروهایش فرا رسیدن لحظه قیام و سرنگونی را وعده می داد و این وعده وعیدها که در تشکیلات هم به تمسخر گرفته میشد همچنان ادامه دارد، در تمامی سالهای حضور در خاک عراق با هر اتفاقی با گذاشتن نشست های خسته کننده طولانی تابلوهای مختلفی رسم می کرد که در نهایت نتایج این تابلوها این بود که اوضاع به هرطرف بچرخد برنده اصلی مجاهدین خلق هستند.
وی کاسه لیسی خود از تغار اتفاقات و تضادهای بین المللی بین دولت های متخاصم و جمهوری اسلامی را چنین بلغور و به خورد اعضا می داد که، تغاری بشکند، ماستی بریزد، جهان گردد به کام ما کاسه لیسان! وی در تمامی این سالها بدلیل اینکه بخاطر خیانت ها و جنایت هایش از عرصه اجتماعی وسیاسی ایران حذف و از چشم مردم ایران افتاده بود تلاش نمود با لیسیدن کاسه محافل استعماری و اسراییلی از نمد تضادهای آنها با جمهوری اسلامی برای خود کلاهی بدوزد ولی هربار مشخص شد که این کلاه تا چه حد بر سرش گشاد است. اصولا همانطور که آمریکا و کشورهای اروپایی وحتی اسراییل بارها در موضع گیری های خود عنوان کرده اند مجاهدین خلق از هیچ گونه مشروعیتی بین مردم ایران برخورد نیست و نمی تواند در صحنه سیاسی آینده ایران نقشی ایفا کند. این بار هم با توجه به موضع اخیر آمریکا و شوک اسراییل بخاطر دریافت ضربه سنگین نظامی که خلاف باور و انتظارش بود هیچ آبی برای رجوی در خصوص درگیری های اخیر و یا مصوبات شورای امنیت گرم نخواهد شد و آنها همانند گذشته دچار سوزش و سرافکندگی خواهند شد. البته آنچه از خلال موضع گیری ها و قدرت نمایی های پوشالی رجوی قابل نتیجه گیری است اینکه این مانورها و قمپز در کردنها صرفا به هدف انحراف اذهان نیروها در داخل تشکیلات صورت می گیرد که آن هم با توجه با افزایش آگاهی شناخت این نیروها نسبت به سابقه امر بلوف های رجوی به ضد خودش تبدیل خواهد شد. و این بارهم نه تغاری خواهد شکست و نه ماستی برای لیسیدن رجوی وجود خواهد داشت. رجوی سالهاست که دیگر توسط اربابانش به بازی گرفته نمیشود.
علی اکرامی