فرقه رجوی، تحت رهبری مسعود رجوی و مریم رجوی، با سابقهای تاریک از خشونت و جنایت، زخم عمیقی بر پیکر تعداد زیادی از خانواده های ایرانی بر جای گذاشته است. یکی از دردناکترین اقدامات این فرقه، ربودن فرزندان خانوادهها و اجبار آنها به عضویت در ارتش موسوم به “ارتش آزادیبخش” بوده است.
این اقدام وحشیانه، خانوادهها را از هم پاشید، عشقها را ناکام گذاشت و داغ فراق را بر دل مادران و پدران نشاند. ربوده شدن فرزندان، نه تنها آینده آنها را تباه کرد، بلکه رنج و عذابی طاقتفرسا را بر خانوادههایشان تحمیل کرد.
تصور دلهره و اضطراب مادری که هر روز منتظر بازگشت فرزندش است، اما خبری از او نیست، قلب هر انسانی را به درد میآورد. ربوده شدن فرزندان توسط فرقه رجوی، نه تنها یک جنایت علیه خانوادهها، بلکه نقض آشکار حقوق بشر و کودکان است.
عواقب این اقدامات هولناک، فراتر از درد و رنج خانوادهها بود. طلاقهای ناخواسته، مرگ و میر ناشی از فراق و غم و اندوه، تنها بخشی از پیامدهای این جنایات است.
فرقه رجوی با سوء استفاده از آرمانخواهی و احساسات جوانان، آنها را به دام خود کشاند و از آنها برای پیشبرد اهداف شوم خود استفاده کرد. ربودن فرزندان و اجبار آنها به عضویت در ارتش کذایی آزادیبخش، مهر تاییدی بر ماهیت ضدبشری و جنایتکارانه این فرقه است.
بسیاری از خانوادهها سالها در جستجوی فرزندان ربوده شده خود هستند و هرگز از امید به دیدار دوباره آنها دست نکشیدهاند. تلاشهای بیوقفه آنها برای احقاق حقوق خود و به رسوایی کشاندن جنایات فرقه رجوی، الهامبخش و ستودنی است.
ما باید با محکوم کردن اقدامات غیرانسانی این فرقه، صدای خود را به گوش جهانیان برسانیم و به خانوادهها در یافتن عزیزان ربوده شدهشان یاری برسانیم. همچنین وظیفه داریم با روشنگری و آگاهیرسانی، نسلهای آینده را از گزند این فرقه و دیگر گروههای تبهکار در امان نگه داریم.
یادآوری این نکته ضروری است که جنایات فرقه رجوی به ربودن فرزندان محدود نمیشود. این فرقه سابقهای طولانی در سرکوب اعضا، نقض حقوق بشر و جنایت علیه بشریت دارد. افشاگری این جنایات و تلاش برای برقراری عدالت برای قربانیان، وظیفهای انسانی و اخلاقی بر عهده همه ما است.
سالاری