به هنگام حمله نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا به عراق مسعود رجوی دستور داد که نیروهای تمام قرارگاهها می بایست قرارگاههای خود را ترک و در مناطق مرزی ایران پراکنده شوند. رجوی قبل از حمله آمریکا به عراق تحلیل های متناقضی را در نشستی که با شرکت کلیه اعضا گذاشته بود ارائه داد. او ابتدا می گفت آمریکا تحت هیچ شرایطی به عراق حمله نخواهد کرد چرا که حمله آمریکا و سرنگونی صدام به سود جمهوری اسلامی خواهد بود و تعادل قوا در منطقه بهم خواهد خورد. ولی بعد بدنبال جدی تر شدن تهدیدات حمله آمریکا، رجوی باز خطاب به نیروهایش گفت در صورت حمله آمریکا آنها شکست خواهند خورد و تجربه ویتنام این بار در عراق برایشان تکرار خواهد شد. رجوی استدلال می کرد ارتش عراق تجربه 8 سال جنگ با ایران را دارد، علاوه بر آن سربازان سوسول آمریکایی در گرمای عراق توان جنگیدن ندارند. رجوی همچنین می گفت دولت عراق بیش از 7 میلیون از مردم کشورش را مسلح کرده است.
رجوی در ادامه برای ارتش آمریکا خط و نشان کشید که در صورت تهاجم ارتش آمریکا و جلوگیری از پیشروی نیروهای مجاهدین خلق به داخل ایران با آنها مقابله به مثل خواهد کرد. ولی برخلاف تمامی این تهدیدات توخالی رجوی نه تنها هیچگونه مقابله ای در قبال تجاوز نیروهای آمریکایی نکرد بلکه با برافراشتن پرچم سفید بر تانک ها و مواضع استقراری نیروهایش عملا تسلیم شد. یک شب بدون اطلاع قبلی به ما اعلام کردند که باید به مناطق پراکندگی برویم و قرارگاه اشرف را ترک کنیم. همه نیروها سردرگم شده بودند، یک کامیون از 80 موشک کاتیوشا و یک ضدهوایی را به پشت ماشینم بستند. اول من مخالفت کردم ولی در ادامه من را با زور قانع کردند که سوار بر خودرو شوم و یکی از اعضا که بلوچ بود را همراه من کردند و حرکت کردیم. در طول مسیر هواپیماهای آمریکایی چند بار خودروهای ما را بمباران کردند. تعداد زیادی از اعضا که جزو اکیپ ما بودند در آتش سوختند، صحنه های دلخراشی را می دیدیم.
بعد از چند ساعت درگیری و بمباران به محل استقراری که برایمان در نزدیکی مرز ایران در نظر گرفته بودند رسیدیم. بدون اینکه فرصت استراحت پیدا کنیم به ما اعلام کردند می بایست برای استقرار کمپ ایجاد کرده و آشپزخانه صحرایی بزنیم. شرایط خواب و خوراک و دیگر امکانات افتضاح بود. تعداد زیادی از نیروها بیمار شدند. چندین بار به دلیل اینکه ما در منطقه اکراد مستقر شده بودیم از طرف آنها به ما حمله شد. تحت این شرایط برای جلوگیری از فرار نیروها پست های بازرسی متعدد ایجاد کرده بودند وهر شب ما مجبور بودیم نگهبانی بدهیم، در آن شرایط سخت هم دست از سرما برنداشته و نشست های عملیات جاری وغسل هفتگی برگزار می کردند.
ولی در نهایت بعد از کلی رنج و مشقت و کشته شدن بیش از 54 نفر در جریان حمله نظامی نیروهای ارتش آمریکا، رجوی علیرغم تمامی لاف وگزاف هایش پرچم سفید تسلیم بالا برد و نیروهای آمریکایی ما را اسیر و به پادگان اشرف بردند و بعد از آن هم رجوی تمامی سلاح ها را که روزی می گفت شرف و ناموس مجاهد خلق است را به فرماندهان آمریکایی تحویل داد وخودش هم به آنها پناهنده و از دید اعضا مخفی شد و این غیبت همچنان ادامه دارد. رجوی این بار هم نشان داد که مرد روزهای سخت نیست و سختی و پرداخت بها و فداکردن را فقط برای اعضا می خواهد و خودش همانند تمامی سرفصل های گذشته در مواجه با سختی ها و آزمایشات سهمگین فرار را بر قرار ترجیح می دهد.
طالب فرحان (عباس دلنواز)