ادبیات مسعود رجوی: انقلابی از قرون وسطی در عصر دیجیتال

مسعود رجوی، رهبر فرقه رجوی، با ادبیات و لحنی نامفهوم در میان مردم شناخته می‌شود. لحنی که ریشه در کتب مبارزاتی کمونیست‌ها و ایدئولوژی مارکس و کتب تاریخی مربوط به چند قرن گذشته دارد و برای نسل امروز بیگانه و مضحک است.

سخنان رجوی پر از اصطلاحات و مفاهیمی است که در دنیای امروز کاربردی ندارند. او از “نبرد خلق” و “انقلاب نوین دمکراتیک” سخن می‌گوید، در حالی که مردم در عصر حاضر به دنبال صلح، رفاه و توسعه هستند.

لحن رجوی نیز بسیار خشن و تهاجمی است. او به طور مداوم از دشمنان، توطئه‌ها و خیانت‌ها صحبت می‌کند و فضایی از ترس و اضطراب را در پیروانش ایجاد می‌کند.

این ادبیات و لحن نه تنها برای نسل امروز جذاب نیست، بلکه برای بسیاری از افراد مسن‌تر نیز غیرقابل تحمل است.
در دنیایی که مردم به دنبال گفتگو، مدارا و دموکراسی هستند، رجوی با ادبیاتی از خشونت، اقتدارگرایی و ایدئولوژی منسوخ شده ظاهر می‌شود.

گویی او از دل قرون وسطی سخن می‌گوید و می‌خواهد انقلابی به پا کند که مردم مترقی قرن 21 را متحول کند.
اما مگر این کار شدنی است؟ و مگر کسی به حرف‌های او توجه می‌کند؟

مردم امروز به دنبال رهبرانی هستند که با زبان زمانه سخن بگویند، مشکلات واقعی آنها را درک کنند و راه‌حل‌های عملی برای آنها ارائه دهند.

مسعود رجوی با ادبیات و لحن خود نه تنها از این امر عاجز است، بلکه مانعی بر سر راه پیشرفت و ترقی جامعه نیز محسوب می‌شود.
نسل امروز به دنبال دنیایی عاری از خشونت، ایدئولوژی و اقتدارگرایی است. دنیایی که در آن مردم با آزادی و صلح در کنار یکدیگر زندگی کنند.

ادبیات مسعود رجوی نه تنها با این آرمان‌ها همخوانی ندارد، بلکه در تضاد کامل با آنها نیز هست.
به همین دلیل است که نسل امروز او و فرقه‌اش را بیگانه و منسوخ می‌داند و به حرف‌هایش توجهی نمی‌کند.

سالاری

خروج از نسخه موبایل