فرشته یگانه از مسئولین رده بالای تشکیلات مجاهدین خلق است که نامش در خاطرات بسیاری از اعضای جدا شده از این تشکیلات، ذکر شده است. او به عنوان متهم ردیف 42 در دادگاه محاکمه سران مجاهدین خلق در تهران معرفی شد. در خاطرات اعضای جدا شده فعالیت او را بیش از همه در بازداری از افراد برای ملاقات با خانواده و نشست های انقلاب ایدئولوژیک میبینیم. در کیفرخواست او در دادگاه از نقش او در فرماندهی حمله تروریستی در تهران گفته شده است . اما شهادت کودک سرباز سابق، امیر یغمایی، درباره نقش او در شستشوی مغزی کودکان برای پیوستن به ارتش مجاهدین خلق در عراق بار جرائم او را بسیار سنگینتر میکند.
امیر یغمایی که از 14 تا 20 سالگی در کمپ اشرف در عراق تحت آموزش نظامی مجاهدین خلق بود، با انتشار عکسی از گروهی از زنان مسئول فرقه رجوی از عاملیت فرشته یگانه در اقناع نوجوانان برای پیوستن به فرقه رجوی در عراق مینویسد. او نخست عکسی از پایگاه مجاهدین خلق در اوورسوردواز در حومه پاریس به اشتراک میگذارد. در این عکس گروهی از نوجوانان دیده میشوند که چند سال پیش از آن، از والدین مجاهدشان در کمپ اشرف جدا و به اروپا قاچاق شدهاند.
سالهای 1997 تا 2000 زمانی بود که این کودکان به سنین نوجوانی رسیده بودند و بین 13 تا 19 سال داشتند و مسئولان تشکیلات در شهرهای اروپایی وظیفه داشتند که این افراد زیر سن قانونی را از لحاظ ذهنی برای بازگشت به عراق و پیوستن به ارتش به اصطلاح آزادی بخش مجاهدین آماده کنند.
امیر یغمایی در شرح این تصویر مینویسد:
عکسی از “اور” پایگاه اصلی مجاهدین در حومه پاریس سال ۱۹۹۸. بچه های زیر سن در این عکس همگی به عراق وکمپ اشرف فرستاده شدن. آنها را در تعطیلات مدرسه از آلمان آورده بودند تا توسط مجاهدین مغز شویی و سربازگیری شوند. من در وسط با پیراهن قرمز.
او سپس با انتشار تصویر فرشته یگانه، از او با عنوان “مسئول مغزشویی جوانان در دفتر پاریس” یاد میکند:
فرشته یگانه، نفر ردیف اول سمت چپ مسئولیت مغزشویی جوانان در دفتر سازمان در پاریس با نشان دادن فیلم های ارتش مجاهدین و احساسی کردن بچه ها و همچنین صحبتهای طولانی برای قانع کردن آنها. همین فرد وقتی که من در عراق خواستار جدایی شدم تهدید کرد که من و مادرم را به زندان و ایران میفرستد.
امیر تحت القائات فرشته یگانه و دیگر عوامل مجاهدین خلق بالاخره مجاب میشود به بیابانهای عراق برود، در حالی که پدرش اسماعیل وفایغمایی در پاریس ساکن است و مخالف پیوستن او به ارتش است اما تصمیم را به امیر وامیگذارد و این سفر را فرصتی برای تازه شدن دیدار با مادرش می بیند. غافل از اینکه در قرارگاه اشرف یونیفرم و آموزش نظامی و ایدئولوژیک در انتظار امیر است. و این نوجوان پر شور با رفتن به عراق نه تنها از حضور پدر محروم میشود، بلکه از درک محبت مادر نیز منع میشود. او تنها زمانی اجازه دیدار با مادر را مییابد که قصد خروج از تشکیلات دارد.
پیرو برگزاری جلسات طولانی و متعدد و تهدید و ارعابها امیر یغمایی نهایتا، پس از آن که از سوی مادر مجاهدش طرد شد، موفق به خروج از تشکیلات شد. او در آن زمان جوانی در اوایل دهه بیست زندگیاش بود و امروز در آغاز دهه چهل عمر خویش، پدر دو فرزند است که با سخن گفتن از نقض حقوق کودکان در تشکیلات مجاهدین خلق مخاطبانش در فضای مجازی را به قضاوت مینشاند.
در محضر افکار عمومی، قربانیان و شاهدانی چون امیر یغمایی و دیگر کودکان مجاهدین خلق برای اثبات جرم سرکردگان این گروه نقش بسیار پر اهمیتی دارند. آنها حامل روایات دست اول از قاچاق کودکان، شستشوی مغزی کودکان، سوءاستفاده جسمی و جنسی از آنها، بهره کشی و آموزش نظامی و ایدئولوژیک به کودکان زیر سن قانونی، هستند.
مزدا پارسی