نبرد با بیماری، جایگزین نبرد سرنگونی

صحنه جنگ مجاهدین خلق رجوی با بیماریهای لاعلاج و غیرقابل درمان، امروزه به تم اصلی پیامچه های مریم رجوی در پیام های تسلیت روزانه اش برای مجاهدین فوت شده در کمپ مانز مبدل شده است.

دیروز حسن، جواد، حسین… امروز شکرالله ربیعی … فردا هم معلوم نیست کدام مجاهد خلق مقیم اجباری اردوگاه مانز اعلام خواهد شد: فلانی پس از یک دوره نبرد طولانی و پس از دهها سال نبرد، مقاومت ، جنگاوری ! در صفوف ارتش آزادیبخش و مجاهدین خلق ، پس از سالها نبرد برای برکندن ریشه استبداد دینی! در روز … به سوی یاران صدیق و شهیدش پرکشید…
همه ، یکی پس از دیگری درحال پرکشیدن بسوی یاران صدیق و شهیدشان هستند!

این چه مبارزه ای است که پیکان آن از سرنگونی به پرواز و پرکشیدن به سوی یاران صدیق تغییر جهت داده است؟ مریم رجوی تا کی با مرده خوری و خونخواری به حیات ننگین خود ادامه خواهد داد؟ مجامع حقوق بشری هم در مقابل این اقامت اجبار شده سالخوردگان مانز سکوت پیشه خواهند کرد؟ در اشرف 3 در آلبانی هم امکانات محدود پزشکی و عدم دسترسی به تجهیزات پیشرفته پزشکی از جمله علل افزایش مرگ و میرهای درون تشکیلاتی است.

من به واسطه حضور در کارهای هنری از نزدیک بارها با مرحوم شکرالله ربیعی در امور هنری شرکت داشته ام و با روحیات او آشنا هستم، شکرالله اصلا سیاسی نبوده و به اجبار در این مسیر قرار گرفته بود، همچون بسیاری از ما. او وارد مسیر بی بازگشتی شده بود که تمام راههای خروج آن توسط رهبران این فرقه بسته شده است. انتخاب برای جدایی هرگز به راحتی در دسترس نبوده است و همه به اجبار در این مسیر نگه داشته شدند، حتی ژست های: من داوطلبانه این راه را انتخاب کردم یا من خودم خواستم که در این سازمان بمانم و … همه ترفندهای تشکیلات مجاهدین و رهبری آن است که اقامتی اجباری را با مغزشوئی به تمام اعضای سازمان تحمیل کرده است. بارها گفتیم و نوشتیم که اگر مسعود رجوی یک قطره آزادی در این سازمان به اعضای نگون بخت بدهد ، هیچ کسی آنجا نخواهد ماند. اگر حصارهای بلند این سازمان برچیده شود و به اندازه سرسوزنی باز شود، اعضای دربند سازمان وارد انتخاب های جدیدی خواهند شد که بی گمان به سود سازمان نخواهد بود.

در خاتمه فوت جانسوز مرحوم شکرالله ربیعی را به سایر دوستان و همرزمان سابق شکرالله که امروز با آگاهی و شجاعت از آن فرقه مخوف و ضدبشری جدا شدند و زندگی شرافتمندانه ای را آغاز کردند، تسلیت عرض می کنم ، امید که در آینده ای نه چندان دور شاهد در هم شکستن توطئه ها و ترفندهای رهبران این سازمان در برپا نگه داشتن این اسارتگاهها، باشیم.

محمدرضا مبین، عضو نجات یافته از فرقه ضدانسانی رجوی ها

خروج از نسخه موبایل