مادر سعادت: کدام مادری تحمل دارد 37 سال از فرزندانش بیخبر باشد

مسعود رجوی و عروسک خیمه شب بازی اش مریم، هرگز به این مسئله فکر نکردند و هیچ وقت هم پاسخگو نبودند که گناه مادران و پدران سالخورده و خانواده ها چیست که از دیدار فرزندان و عزیزان خود باید دهها سال محروم باشند؟

مگر در شرع و عرف گفته نشده است که نیکی به والدین از واجبات است، پس چرا اعضای نگون بخت سازمان مجاهدین خلق اجازه نداشته و ندارند که با خانواده هایشان ملاقات کنند؟

خانم حمائل غنی زاده مادر سه فرزند خود ناهید، مهری و محمود سعادت نزدیک به 37 سال است که فرزندان خود را از دست داده است، در همین رابطه ایشان ضمن حضور در دفتر انجمن نجات استان آذربایجان شرقی، نامه ای را تحویل داد تا بلکه با درج در سایت نجات، به رویت فرزندان یا دوستانشان برسد و حال و روز این مادر دردمند را به آنها منتقل کنند بلکه دلشان به رحم آید و با مادر خود حداقل یک تماس تلفنی برقرار کنند. البته ما طبق رویه ظالمانه گذشته رهبران این فرقه می دانیم که رهبران این فرقه بویی از انسانیت و عاطفه و عشق و محبت نبردند. اما باز هم تلاش خواهیم کرد تا این مهم را محقق کنیم، در ذیل تصویر این نامه و درد دل های این مادر را درج می کنیم و ایمان داریم ملاقات و تماس از ارکان اولیه روابط اجتماعی است که با اصرار خانواده ها محقق خواهد شد:

به نام خداوند جان آفرین
نمیدانم از کجا شروع کنم؟ و نوشتنی زیاد است ، فرزندان گلم مهربان خنده رو – ناهید احساساتی ام مثل خودم، محمود باغیرت و زحمتکشم ، فکر می کنم به گفتن نیازی نیست که من 22 فروردین ، 78 ساله شدم ، دیگر نای سخن گفتن ندارم و راه رفتن و کارکردن ندارم ، البته نمی خواهم شما را ناراحت کنم، ولی واقعیت را می خواهم بنویسم که شاید کمی دلتان به رحم بیاید و تلفنی نامه ای ملاقاتی از رهبرتان بخواهید که منم هم مثل او مادرم و آیا او می تواند تحمل 37 سال ندیدن فرزندش را داشته باشد؟ یک لحظه مرا جای خود بگذارد.
درهرحال من بعد از رفتن شما بیماریهای سختی گرفتم، مثلا پاره شدن آپاندیست، بریدن سینه چپم 14 سال پیش و دیابت سخت که روزی 4 دفعه انسولین تزریق می کنم، حالا پا درد و سردرد و کمردرد و عمل چشم و آمپول در چشم تزریق کردن و خیلی ناراحتیهای دیگر که طول می کشد .
میخواهم بگویم با این همه دردها اصلا نه کسی نه خواهری نه عروسی ، هیچ کس و هیچ کس را ندارم که برایم کمک کند از صبح تا عصر در خانه تک و تنها نشسته چشم براه شما هستم .
فقط از خدا عمر می خواهم که نگهدارد تا شما را ببینم بعد از آن بمیرم، جز این آرزویی ندارم و سلامتی شما …
عزیزانم محمودم ، ناهیدم و مهری ام از رویتان می بوسم
قربانتان برم . مامان بدبخت و چشم براهتان
حمائل غنی زاده ( مادر سعادت )

نامه مادر سعادت
خروج از نسخه موبایل