من و افرادی مثل من که سالهاست با فعالیت های تبلیغاتی مجاهدین خلق آشنایی داریم، می دانیم که سالگرد خیمه شب بازی های این گروه ورشکسته دوباره دارد از راه می رسد که عنوان “کهکشان بزرگ” را یدک می کشد.
این مسئله البته تازگی ندارد و از همین حالا مشخص است که مدعوین و شرکت کنندگان پولی و اجازه ای دور هم جمع خواهند شد و حرفهای تکراری مریم رجوی بزک کرده را گوش می دهند و شعار پیروزی سر خواهند داد. نکته جالب توجه اما، اینجاست که امسال دار و دسته رجوی ها خیلی زود و با عجله وارد میدان تبلیغات شده اند تا ثابت کنند پول هایی که در این مراسم خرج می شود و در جیب سخنرانان و حضار می رود پول مزدوری های رجوی نیست که هیچ، کمک هزینه هایی است از سمت “خلق قهرمان ایران”!
لازم به توضیح است که غرض از برپایی این مراسم سالیانه مفتضح ، تبلیغ به نفع باند رجوی است و توضیح و یادآوری این نکته که “ما هستیم” و کاسه لیسان سیاسی باید در برابر دریافت اجرت المثل ، به این خواسته ها و فریبکاری های رجوی با شرکت در نشست و ایراد چند کلمه سخن بر علیه ایران و یا قبول زحمت چند صد متر راهپیمایی، جواب مثبت دهند.
باند رجوی، این بار تلاش کرده تا پیش دستی کند و قبل از اینکه با انتقاد مردم نسبت به مزدوری هایش روبرو شود و قبل از اینکه دستش را در نحوه جمع آوری منابع مالی اش رو کنند این مسئله را به کل منکر شود. باند رجوی در این راستا بیان کرده که در عصر ارتباطات و رسانه چیزی مخفی نمی ماند و این شایعاتی از جانب جمهوری اسلامی است.
پس چرا این رسانه ها نمیتوانند نحوه رفتار شما با اعضای نگون بخت سازمان استحاله یافته مجاهدین را که دهه هاست به بردگانی در برابر رجوی تبدیل شده و از هیچ حقوق انسانی و سازمانی برخوردار نیستند منعکس کنند؟؟! ما به عنوان اعضای خانواده های داغ دیده و هجران کشیده، این خبرها را صرفا از جداشدگان از سازمان برده داری رجوی میشنویم و چرا علیرغم تلاش شبانه روزی خود قادر به استفاده از این انفجار اطلاع رسانی برای دیدار و برقراری تماس تلفنی با این بچه هایمان بعنوان بردگان رجوی نیستیم؟
پس شما میتوانید در عصر انقلاب ارتباطات و انفجار اطلاع رسانی ، کمک های مالی بیگانگان را به باند رجوی مخفی نگه دارید و بعد به عنوان یک فاکت ، دروغ های حیرت انگیز را به مردم قالب کنید و آنگاه خود را مستقل نشان دهید!
نویسنده مقاله مربوط به خیمه شب بازی کهکشان، از قول آقای مسعود خدابنده که به لحاظ داشتن مسئولیت کمیته حفاظت از رجوی – که مسلما فرد دارای اطلاعات و صلاحیت فراوانی در مورد تشکیلات رجوی است مینویسد:
“همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام بهمیزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعتهای رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها به کمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم.”
نامبرده یک خبر محرمانه را که با توجه به رده تشکیلاتی بالا و حساس، بطور کاملا طبیعی میتوانست در اختیار داشته باشد نقل کرده و مشابهات فراوانی هم از سوی جداشدگان در رده های گوناگون و به میزان متفاوت ارائه شده و ثابت میکند که ادعای صحیحی است و در برابر، شما هیچ مدرکی در رد آن ارائه نداده اید و مخصوصا حضور شاهزاده ترکی فیصل بعنوان سیاسی ترین و زیرک ترین وزیر سابق اطلاعات عربستان در یکی ازاین مراسم خود را – که عملا به متکلم الوحده جلسه تبدیل شده بود- عملا نتوانسته اید توجیه کنید.
او بطور آمرانه ای اظهار داشت که دوستی من با مسعود رجوی از قدمت زیادی برخوردار است و قول میدهم همان کمک های همه جانبه ای را که به مسعود کرده ام، به مریم هم بکنم و شما هیچ اعتراضی به اظهارات این شاهزاده نکردید و در برابر، با کمال خفت کفی هم برای او زدید!
رضا اکبری نسب