شایعه مرگ سران مجاهدین خلق از اخباری است که گاه و بیگاه در فضای مجازی پراکنده میشود. گاهی حتی برخی رسانههای رسمی اخبار این چنینی را انتشار میدهند. خبری که اخیرا مبنی بر بیمارستان رفتن و حتی مردن مریم رجوی منتشر شد، موجب شد که برای ساعتی هشتگ مریم رجوی در صدر هشتگهای پرتکرار باشد.
در حالی که تاکنون هیچ منبع رسمی خبر مرگ رجوی را تایید نکرده است، سخنگوی مطبوعاتی شورای به اصطلاح ملی مقاومت اعلام موضع کرده است. افشین علوی در حساب کاربری خود در ایکس انتشار خبر بستری شدن “خانم مریم رجوی” را یک “دروغ ابلهانه و کلیشهای” خواند و آن را نشانه استیصال حکومت ایران دانست.
هویت انتشار دهنده شایعه
این تقریبا برای نخستین بار است که تشکیلات مجاهدین خلق در برابر اخبار مرگ رهبرانش واکنش نشان میدهد. توجه داشته باشیم که بیش از سه دهه از ناپدید شدن مسعود رجوی میگذرد و همواره زنده بودن یا نبودن مسعود رجوی یک از پررنگترین اخبار حول مجاهدین بوده است اما تشکیلات هیچ گاه در این باره موضع گیری نکرده یا توضیحی نداده است. حتی هنگامیکه در سال 2015 شاهزاده ترکی فیصل در گردهمایی مجاهدین در پاریس از مسعود رجوی با عنوان “مرحوم” یاد کرد، سازمان و سخنگوهایش هیچ موضع گیری نکردند. در همه این سالها زنده بودن یا نبودن مسعود رجوی سوال مهمی بوده است که تشکیلات پاسخ نداده است.
اینکه در بحبوحه انتشار مقاله مفصل روزنامه لوموند درباره کودک سربازان مجاهدین خلق و در آستانه برگزاری گردهمایی سالانه مجاهدین خلق در آلمان، این خبر ترند میشود، موضعگیری تشکیلات را در پی دارد و به دنبال آن کنجکاوی کاربران فضای مجازی برانگیخته میشود، شاید بتواند هویت انتشار دهنده را روشن کند.
محمدرضا ترابی از کودک سربازان پیشین مجاهدین خلق که یکی از قربانیان مجاهدین خلق است که در گزارش لوموند با او مصاحبه شده است، در واکنش به خبر بیماری مریم رجوی در حساب کاربری خود در ایکس نوشت:
“میگن مقاله دیروز ما تو صفحه اول روزنامه فرانسوی لوموند در مورد جنایت جنگی مجاهدین در عضوگیری کودک سربازان اینقدر بهش فشار آورده که مریم رجوی دق کرده و الان بیمارستانه. هر چند که شخصا دوست دارم این جنایتکار رو در کنار همسر شیادش روبروم تو یه دادگاه بینالمللی ببینم و هر دوشون بخاطر جنایاتی که کردن محاکمه بشن، اما همین هم خبر خوبیه. حق به حقدار میرسه.”
به نظر میرسد که این کودک سرباز سابق که پس از جدایی از تشکیلات همواره با نگاهی عمیق و منصفانه به مسائل مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه خشونت طلب که خود قربانی آن بوده است، میپردازد، در ساعات اولیه انتشار شایعه، در همان موجی که انتظار میرود گرفتار میشود. او خبر را تاحدی پذیرفته حتی در مطلبی به تحلیل موضوع جایگزینی مریم رجوی در نظام تشکیلاتی و ایدئولوژیک مجاهدین خلق و تهدیدهای آن برای بقای تشکیلات میپردازد:
” خبرها حاکی از مرگ مریم رجوی است. اگر این موضوع صحت داشته باشد، مجاهدین قطعا تلاش خواهند کرد تا آن را تا حد ممکن علنی نکنند چون عواقب جبران ناپذیری برای تشکیلات درونی و روحیه نیروهایشان دارد و باعث ریزش شدید نیروهایشان خواهد شد.
در روز ۲۹ ژوئن گردهمایی سالانه مجاهدین در برلین برگزار خواهد شد. رجوی هرساله در آن شرکت میکند. اگر امسال نکند، این خود یک علامت بزرگ و به نوعی مهر تایید بر مرگ اوست.”
و در ادامه به درستی از جایگاه ایدئولوژیک مریم رجوی در ساختار کیش شخصیتی مسعود رجوی مینویسد:
“قطعا، ولی به همین سادگی نیست. مریم یک منصب نیست. مبنای انقلاب ایدئولوژیک درونی مجاهدینه. بلاجایگزینه. این ویدیوهایی که این روزها اعضای مجاهدین را نشان میداد که همگی میگفتند “من از مریم دوباره متولد شدم” نشان از همین موضوع دارد. جایگاه ایدئولوژیک مریم در اذهان اعضا قابل جایگزین نیست.”
سواد رسانه ای و تفکر نقادانه
اما محمدرضا ترابی پس از گذشت ساعاتی، نگاهی نقادانهتر به این خبر میاندازد و حدسهای ما را مبنی بر عمدی بودن انتشار خبر بیماری و مرگ مریم رجوی به یقین نزدیکتر میکند:
“برای یه ساعتی #مريم_رجوى بخاطر خبر یا شایعه مرگش، هشتگ اول توییتر بود. باور کنید الان مسئولین شیاد مجاهدین از همین عکس میگیرن و به اعضای درونی که دسترسی به توییتر ندارن، نشون میدن و میگن “بچهها ببینید خواهر مریم هشتگ اول توییتره! مردم ایران اینقدر دوسش دارن و حمایت داره و…” و اون اعضای ساده لوح و مغزشویی شده و قطع از دنیای بیرون باور میکنن و به راهشون امیدوار تر میشن. به همین سادگی.”
ترابی سپس موضوع را روشن تر شرح میدهد و اصطلاحی با عنوان شیرین کاری یا تردستی تبلیغاتی (publicity stunt) را به کار میبرد. در بازاریابی، شیرین کاری تبلیغاتی یک رویداد برنامه ریزی شده است که برای جلب توجه عموم به برگزارکنندگان رویداد یا هدف آنها طراحی شده است. شیرینکاریهای تبلیغاتی را می توان به صورت حرف ای سازماندهی کرد یا توسط آماتورها راه اندازی کرد که مجاهدین خلق از هر دو نمونه برخوردارند. محمدرضا ترابی درباره این ترفند مجاهدین توضیح میدهد و به کاربران هشدار میدهد:
“توجه داشته باشید که ممکن است خبر مرگ مریم رجوی یک publicity stunt باشد برای جلب توجه بیشتر به گردهمایی سالانه مجاهدین در برلین در ۲۹ ژوئن. از آنها هیچ چیزی بعید نیست تا هر طوری شده خود را دوباره مطرح کنند در صدر اخبار قرار دهند. هرچه باشد، روز ۲۹ ژوئن خیلی چیزها تعیین تکلیف میشود.”
گردهمایی سالانه مجاهدین و خبر مرگ مریم رجوی
بله. مقرر است که گردهمایی مجاهدین خلق موسوم به “ایران آزاد” در پایان همین ماه میلادی برگزار شود. گردهماییهایی که بخش بزرگی از سخنرانان و شرکتکنندگان آن اجارهای هستند و بارها گزارشهایی منتشر شده است از حضور جمعیتهای غیرایرانی و ناآشنا با مجاهدین خلق که در ازای دریافت پول یا سفر رایگان به محل برگزاری و یک وعده غذا، حاضر شدهاند برای ساعتی پرچم مجاهدین خلق را در هوا تکان بدهند.
پوشش خبری گردهمایی مجاهدین معمولا مدنظر هیچ رسانه ایرانی مخالف یا موافقی نیست. در سالهای اخیر تنها شبکه ایران اینترنشنال اقدام به پوشش خبری گردهمایی سالانه مجاهدین خلق کرده است که مورد انتقاد شدید مخاطبانش نیز قرار گرفته است.
بدین ترتیب، سازمان مجاهدین خلق برای جذب توجه رسانهها و مردم به خود، لازم دارد که هر سال پیش از برگزاری گردهمایی سالانه جریانی به راه بیندازد. به خاطر بیاورید که در همین روزها در سال 1401، در آستانه برگزاری گردهمایی سالانه، سازمان خبر از لغو برنامه به دلیل تهدیدهای امنیتی داد و چند روز بعد گردهمایی را برگزار کرد.
هوشیاری افکار عمومی در برابر شیرینکاریهای تبلیغاتی
ذات فریبکاری و مهارت تبلیغاتی مجاهدین خلق برای طیفهای گسترده ای از مخاطبان شناخته شده است. یکی از چهرههای اپوزیسیون به نام کامران خوانساری نیا، نایب رئیس نوفدی (اتحادیه ملی برای دموکراسی در ایران) ، درباره شایعه مرگ مریم رجوی رشته توییتی منتشر کرد و با اشاره به همزمان شدن انتشار این خبر و انتشار گزارش لوموند درباره کودک سربازان نوشت:
“با وجود این جنایات گسترده، سازمان مجاهدین خلق یکی از سازمانهای مورد علاقه کنگره است و اغلب به سیاستمداران بیکار و حرفهای پول میدهد تا برای آنها لابی کنند. با وجود این سرمایه گذاری چند میلیون دلاری، آنها هرگز به دستاورد قانونی قابل توجهی برای جنبش طرفدار دموکراسی دست نیافته اند. (چرا که اصلا وزنی در بین ایرانیان ندارند.) بنابراین، در حالیکه منتظریم ببینیم آیا مریم رجوی واقعاً مرده است یا این یک شیرین کاری تبلیغاتی است، لحظه ای به قربانیان مجاهدین خلق، چه ایرانی و چه آمریکایی فکر کنید.”
خوانساری نیا توجه مخاطبان خود را به قربانیان مجاهدین خلق جلب کرد که این روزها علیرغم تهدیدهای مجاهدین خلق شجاعانه سخن میگویند:
“اما کسانی که باید بیشتر به آنها گوش دهید، خود بازماندگان این فرقه اسلامی مارکسیستی هستند. این قربانیان سابق کمپینی را برای افشای جنایات مجاهدین خلق و مریم رجوی از درون راه اندازی کردهاند. آنها زندگی خود را به خطر میاندازند تا حقیقت را آشکار کنند. به آنها گوش دهید و از آنها حمایت کنید.”
از نتایج انتشار شایعه مرگ مریم رجوی این بود که بار دیگر ضعیف بودن پایگاه اجتماعی مجاهدین خلق در میان مردم ایران اثبات شد. آنچه اکنون در شبکه های اجتماعی محسوس است، بی توجهی عمدی کاربران به هشتگ مریم رجوی است. در پیامهایی که افراد درباره ابراز خوشحالی از مرگ احتمالی وی به اشتراک میگذراند، آشکارا از به کار بردن نام او پرهیز میکنند و در عوض با الفاظی توهین آمیز و نامناسب او را مخاطب قرار میدهند. این اقدام هوشمندانه نشان میدهد که سیاستگذاران تبلیغاتی مجاهدین خلق همواره چند گام از ملت ایران عقب هستند.
محمدرضا ترابی به درستی تاکید میکند زنده بودن یا نبودن مریم و مسعود رجوی برای مردم ایران اهمیتی ندارد: ” مریم رجوی چه زنده یا مرده، اون چیزی که خیلی روشنه اینه که مسعود و مریم و کل مجاهدین سالهاست که برای مردم ایران مرده محسوب میشن. حالا چه نفس بکشن یا نکشن.”
مزدا پارسی