ماهیت عملکرد روابط خارجی مجاهدین خلق و افشای حقایق پشت پرده رابطه با صدام – قسمت پایانی

سند مزدوری مسعود رجوی برای صدام

سند شماره 4

رجوی: ما در حال حاضر آموزش و تمرین انجام می دهیم. فرض کنید زمان عملیات نزدیک شده و شما می خواهید مطمئن شوید روزی که برای عملیات نهایی و سرنگونی رژیم ( که ما آن را ساعت سین می گذاریم و روز سرنگونی نظام در آن روز است) موافقت شد، با چه طرحی؟ با چه لجستیک و یا چه وسایل ارتباطی کار کنیم؟

معمولا رجوی اینجور جملات و تعبیرات کلی را برای فریب عراقی ها و اطمینان دادن به آنها درباره توانمندی نیروهایش بکار می برد. تا امکانات بیشتری بگیرد، روز سین یکی از همان طرح های فریب است.

رجوی ادامه می دهد اگر ارتش عراق ما را از خود حساب کند به نحوی که بتواند گزارش آن را برای سید الرئیس بفرستد، یعنی ارتش عراق بگوید ارتش آزادیبخش آماده و با استعداد کافی و قدرت و توانمندی آماده عملیات است. زمان عملیات را سیدالرئیس دستور می دهد! همه ما بر این باور هستیم که ظرف 24 ساعت به اهواز برسیم.

افسر مخابرات خطاب به حبوش: برادر مسعود لیستی را خدمت رئیس جمهور داده و طی چند بند خواسته های خود را مطرح کرده است. دفتر رئیس جمهور دستور آن را به وزیر دفاع ابلاغ کرده و رونوشت آن را به مخابرات داده است. دستور چهارگانه سیدالرئیس بصورت کلی در یک بند داده شده که توانمندی، طراحی و برنامه ریزی مجاهدین خلق برای آزادسازی شهرها و همچنین استراتژی ارتش آزادیبخش برای چگونگی شروع عملیات در استانها بررسی شود. در این دستور همچنین وظیفه بررسی امکانات نظامی و زرهی به ارتش داده شده است.

حبوش: بنظر من ما اکنون داریم وارد یک مرحله جدید میشویم، باید قدرت ملاها بررسی شود. چگونه می توانیم طراحی داشته باشیم؟ چگونه می توانیم طرحی داشته باشیم که از پادگان مجاهدین خلق حفاظت کنیم؟ اگر رژیم ایران به عراق حمله کند چگونه مجاهدین خلق دفاع و حمله کنند؟ دوم اینکه اگر ما بخواهیم تحت پوش ارتش آزادیبخش وارد عملیات شویم چگونه باید باشد؟ مورد دیگر درخواست مجاهدین برای منطقه جنوب و نامه ای که در تاریخ 13 ژوئیه 2001 از نیروی دریایی نوشته اند که چگونه به آنها کمک شود تا از شط العرب بگذرند. مورد سوم درخواست خرید تعدادی وسایل نظامی و خودرو برای حمل تانک هاست. این نیز در داخل ارتش موجود نبود و نیاز به خرید آن از خارج است.

یکی از افسران مخابرات: سه خودرو برای حمل تانک از نوع روسی و آلمانی قربان؟

حبوش: من این درخواست ها را نمی دانم اینکه چه چیزی داریم چه چیزی نداریم را در جلسه با وزیر دفاع مطرح کنید.

رجوی: این درخواست ها برای آمادگی بیشتر وتمرین، بخصوص قطعات تانک ها را خیلی نیاز داریم و همینطور بازگرداندن امکاناتی که از ما گرفته بودید.

حبوش: در ملاقات با وزیر دفاع هماهنگ کنید اگر من بغداد بودم شاید برای این ملاقات آمدم.

رجوی: این بهترین کار خواهد بود.اگر برای حمایت از من در ملاقات با وزیر دفاع حاضرشوید خیلی ممنون میشوم. تا رزمندگان مجاهدین دلخوش شوند و بیشتر تلاش و کار کنند.

حبوش: من با شما هستم دوست من آیا درخواست دیگری دارید؟

رجوی: مورد دیگر امکانات حفاظتی پادگانها و درخواست وسایل یدکی زرهی است که دستور آن را دفتر رئیس جمهور داده بود.

حبوش: این درخواست را با وزیر دفاع مطرح کنید اگر گفتند نداریم برویم از خارج بخریم.

رجوی: پیگیری دهم تجارت است که سهمیه 18 میلیون بشکه نفت برای 6 ماه جهت فروش می باشد. استاد طه به من گفت و دستور سیداالرئیس هم هست!

حبوش: ما در سال چقدر برای مجاهدین خلق نفت در نظر گرفته بودیم؟

رجوی:5 ملیون بشکه در سال بوده است.

حبوش خطاب به افسر مخابرات: به سیدالریس نامه بنویسید مبنی بر اینکه برادر مسعود درخواست سهمیه بیشتری دارد.
رجوی: ما برای فروش هر بشکه 30 سنت می گیریم که 10 سنت آن هزینه جاری میشود .از این 18 میلیون ببینید چیزی عاید ما میشود؟

حبوش: دو درخواست دیگر داریم که تهیه امکانات پتروشیمی و صدور آن به خارج عراق و فروش آنهاست.

رجوی: گفتند دستور مخابرات باید باشد.

حبوش: چه کسی گفته؟

رجوی: فرماندهان ارتش

حبوش: این دستور شخص سیدالرئیس است نمی توانند مخالفت کنند، ما به آنها اطلاع خواهیم داد.

در یک جمعبندی از ملاقات رجوی با مسئولین رده بالای امنیتی عراق بوضوح مشخص میشود که رجوی در حقیقت مهره ای در دست دستگاههای امنیتی صدام بوده است که طرح ها و برنامه های امنیتی و نظامی رژیم صدام را پیش می برده است. دستگاههای امنیتی صدام تمامی طرح ها و اقدامات نظامی و جاسوسی که رجوی تحت عنوان عملیات های راهگشایانه وتوسط به اصطلاح ارتش آزادیبخش در داخل عمق خاک ایران انجام می داده است را طراحی و به رجوی ابلاغ می کرده اند و ما به ازای آن تیکه استخوانی جلو رجوی می انداخته اند. اختصاص دادن مبلغ 5 میلیون بشکه نفت در سال آن هم در شرایطی که تحت تحریم های سازمان ملل کشور عراق بشدت تحت فشار بود ومردم این کشور در تامین اولیه ترین نیازهای غذایی ناتوان بودند نشان از میزان بالای مزدوری و سرسپردگی رجوی به صدام داشت. جالب اینجاست که مسعود رجوی و دیگر مسئولین مجاهدین خلق که همه مخالفین خود و بخصوص اعضایی که از آنها جداشده و به افشای جنایت و خیانت های او می پردازند را مزدور می نامند، خودشان در زمینه مزدوری و جیره خواری گوی سبقت را از همه ربوده اند. بی شک تاریخ و نسل های آینده برگ های هرچه بیشتری از دفتر سراسر ننگ و خیانت آنها را افشا خواهد نمود.

رجوی روزی در جریان یکی از نشست هایش در پادگان اشرف گفت: من اگر نیاز باشد برای رسیدن به اهدافم دامن هم بر تن خواهم کرد و افشای جزییات ملاقات های او با رهبران سیستم های اطلاعاتی صدام و ایفای نقش بی بدیل مزدوری در راه مقاصد صدام بخوبی این گفته رجوی را اثبات می کند. بی چهت نیست که مردم ایران هیچگاه جنایات و خیانت های او را فراموش نکرده و نمی کنند.

علی اکرامی

خروج از نسخه موبایل