محمد محمدی، وبلاگ طعمه، دوازدهم ژانویه 2008
امروز ساعت 16:10 عازم سفر بودم که خانم ملینیگ از وزارت امور خارجه کانادا با تلفن همراه من تماس گرفت و گفت که دولت عراق به دولت کانادا اطلاع داده است که جان مصطفی محمدی و محبوبه همزه ( محمدی ) در خطر جدی است و آنا ن بایستی فورا به کشور امنی بروند.
خانم میلینگ به من گفت نلفن پدرت جواب نمی دهد ما چه کاری برای سالم خارج شدن آنا ن می توانیم بکنیم. به وی گفتم که اگر کانادا کمک کرده بود و خانم ملیینگ گفت ما کمکی نمی توانیم به سمیه بکنیم زیرا وی مهاجر محسوب نمی شود. من گفتم سمیه زیر سن قانونی به عراق رفته بود بنابر این وی همچنان مهاجر کانادا محسوب می شود. من بوی گفتم پدر م و مادرم شهروند کانادا هستند و کانادا مسول حفظ جا ن آنها هست زیرا اگر مدارک مهاجرت سمیه را به رسمیت شناخته بودند الان هم سمیه اینجا بود و هم پد ر و مادرم در خطر در عراق نبودند.
چنان از شنیدن این خبر بهم ریختم که حدی ندارد. امروز صبح هم با بابا تماس گرفتم وی گفت که دکترفاضل به وی گفته است که مجاهدین با وی به شماره خصوصی وی که در دسترس عموم نیست تماس گرفته و از وی خواسته اند که در دادگاه ای که قرار است در آینده برای رسیدگی به شکایت پدر و مادرم علیه مجاهدین به عنوان شاهد حاضر نشود و در ازای آن مجاهدین هدیه خوبی به وی خواهند داد.
همزمان با خبر شدیم که خواهران خبرنگار روزنامه الشباب که ضرب و شتم مجاهدین علیه پد ر ومادرم و داستان ربوده شدن سمیه را منتشر کرده بود دیروز به قتل رسیدند.
امروز هم خبرنگار تلویزیون العراقیه که گزارشی از داستان ستمی که بر ما و سمیه رفت را منتشر کرده بود به دیدار بابا آمد ه بود و سی دی گزار ش را به وی می دهد و می گوید مجاهدین با وی و مسول تلویزیون تماس گرفته اند که این گزارش صحت ندارد و از ما خواسته اند که از پخش مجدد آن خودداری کنیم.
مجاهدین ( به احتمال قوی رحمان ( عباس داوری ) که عربی را بخوبی صحبت می کند ) به آنها پیشنهاد پول نیزداده اند و از آنها خواسته اند که به اشرف بروند و با سمیه صحبت کنند. خبر نگار تلویزیون به وی می گوید چرا ما باید به اشرف برویم چرا سمیه بیرون نیاید ؟ مجاهدین جوابی نمی دهند.
خبر نگار تلویزیون می پرسد آیا سمیه در زیر سن قانونی وارد اشرف شده است ؟ مجاهدین جوابی نمی دهند.
سمیه 17 ساله بود که به عراق برده شده از ان زمان مجاهدین به وی اجازه خروج از اشرف را با عذرهای مختلف نداده اند.
رئیس تلویزیون به مجاهدین می گوید ما خریدنی نیستیم.
پدرم در این مدت توانسته است چند دفتری را که مجاهدین در پوشش های مخفی به فعالیت خود در منطقه سبز مشغول هستند به خبرنگاران نشان بدهد که با عث عصبا نیت مجاهدین شده است.
مجاهدین تلاش می کنند که از تشکیل دادگاه عادلانه رسیدگی به شکایت پدر و مادرم در دادگاه به هر قیمتی جلو گیری کنند.
با توجه به اعلام خطر مقامات وزارت امور خارجه کانادا در مورد خطر فوری جانی برای پدر و مادرم و تلاش شکت خورده مجاهدین برای ربودن پدر ومادرم و به تلویزیون آوردن اجباری سمیه و بی ادبی به پدر و مادرم به دستور سازمان و غیر اختیاری بود ن حضور سمیه در اشرف با توجه به تجربه 5 ساله خودم ، من این خطر جانی را از جانب مجاهدین می دانم. مجاهدین مسول سلامتی پدر و مادرم و سمیه در عراق و ما د رکانادا هستند.