دست و پا زدن مجاهدین برای کسب اعتباری که ندارند

در کارنامه بیش از 4 دهه ای مجاهدین خلق، چیزی جز کشتار و ترورهای بی سابقه، مزدوری های تمام و کمال برای دشمنان مردم ایران زمین و جاسوسی بی حد و حصر به نفع آنها و برعلیه منافع ملی و تمامیت ارضی کشور، دیده نمیشود.

همچنین در مناسبات داخل تشکیلاتی چیزی جز تضییع کامل حقوق اعضای عمدتا فریب خورده یا اسرای جنگی و افرادی که با زور و یا با نیرنگ به مناسبات شان کشانده شده اند، دیده نمی شود.

این مسائل به همراه جنایات سنگین آنها در حق کودکان بیگناهی که تنها جرم شان به دنیا آمدن در تشکیلات رجوی بوده و داشتن پدر و مادر مجاهد! همگی جرائمی هستند که ادله کافی و قابل استناد به همراه شاهدان عینی برای اثبات شان وجود دارد و قابل انکار و کتمان نیستند.

حالا هر چقدر هم که در برابر برگزاری دادگاه 104 نفر از سران شان، که در شعبه یک دادگاه تهران در حال برگزاری است موضع بگیرند و هیاهو به پا کنند. باز هم باعث کمرنگ شدن حقایق نمی شود. سازمان مجاهدین بسیار تلاش کرده تا به خیال خام خود، خاک بر چشم مردم ایران و خانواده هایی بپاشد که عزیزان شان به نوعی قربانی این فرقه مخرب و تروریستی شده اند.

به راستی چگونه می توانند همچنان داعیه دفاع از حقوق خلق ایران را فریاد بزنند؟ با کدام رو؟ با استناد به کدام فعالیت حقوق بشری؟ کدام رفتار انسانی؟!

چگونه می توانند خود را آلترناتیو و اپوزیسیون بنامند؟ چه کسی به آنها مشروعیت داده است؟ مردم ایران که بارها و بارها ثابت کرده اند که برای این گروه جنایتکار و جنایت پیشه ارزشی قائل نیستند و اصلاً به حساب شان نمی آورند.

حالا هر چقدر هم نشست و کنفرانس و گردهمایی برگزار کنند، آبی برایشان گرم نمی شود.

تنها نتیجه ای که برایشان دارند این است که کما فی السابق در زمره مزد بگیران دشمنان ایران زمین ابقا شوند و دستمزد مزدوری هایشان کم نشود.

واقعیت این است که دشمنان ملت ایران یک آستین از شما و نیروهای شبیه شما را در اختیار دارند و بسته به لحظات مناسب و تاریخ مصرفی که اینگونه نیروهای ابتر دارند، هر کدام ازآنها را به عنوان دستمال یکبار مصرف ارائه و بعد هم به سطل آشغال روانه می کند.

رضا اکبری نسب

خروج از نسخه موبایل