نامه فاطمه رشیدی به پدرش مسیب رشیدی گرفتار در کمپ آلبانی

سلام پدر جان من فاطمه دخترت هستم. از خداوند برایت آرزوی سلامتی دارم .

پدر جان من بارها از طرق مختلف برایت نامه نوشتم، پیام فرستادم. بلکه از آن شبکه اختاپوسی بگذرد و به دست تو برسد! اما افسوس که تاکنون ارتباطی صورت نگرفته است.

می دانم که شاید فکر کنی دیگر دیر شده و حوصله و انگیزه زندگی در تو از بین رفته است، اما پدرجان ما بی صبرانه منتظرت هستیم. من با بچه هایم (نوه هایت) لحظه شماری می کنیم تا شما را در آغوش بگیریم .

خیلی نگران شماییم و شنیده ام که خیلی از افراد در آنجا به دلیل عدم رسیدگی پزشکی از بین می روند. من با شنیدن هر خبری از آن اردوگاه قلبم فرو می ریزد .

پدر عزیزم یک روز زندگی در دنیای آزاد، در کنار دختری که هیچ وقت او را بغل نکرده ای وهم چنین نوه هایت به هزاران سال زندگی در آن اسارتگاه که به تو وعده دروغ می دهند، می ارزد. پس معطل نکن و به خاطر دختر و نوه هایت تصمیم بگیر و برگرد.

دخترت فاطمه

خروج از نسخه موبایل