کمپ مانز مجاهدین خلق ؛ جایی که زمان ایستاده است

در این دنیا زمان در حال گذر است و  زندگی انسانها در حال پیشرفت. انسانها به دنیا می آیند و مراحل رشد را یکی بعد از دیگری طی می کنند و هر مرحله بنا بر ضرورت آن سن و آن مرحله با چالشهایی برخورد می کنند و در انتهای زندگی در زمان کهنسالی  وقتی به پشت سر خود نگاه می کنند از دستاوردهای خود در زندگی لذت می برند از کارهایی که انجام دادند، فرزندانی که بزرگ کردند، مهارتهایی که آموختند، شغلی که انتخاب کردند و تحصیلات و روابط و بالاخره استفاده هایی که از این گذران عمر کردند.

اما جایی در این دنیا که ساکنینش گاها بیست، سی یا چهل سال در جا زده اند و وقتی به پشت سرشان می نگرند دستاوردی نمی بینند. مهارتی نیاموخته اند یا فرزندی به دنیا نیاورده اند و یا اگر فرزندی داشته اند از آنها گرفته شده. والدین و فرزندان به دور از هم در بیخبری مطلق به سر می برند. این محل اردوگاه مجاهدین خلق در مانز در آلبانی است .

انسانهایی مغزشویی شده ای که محکوم به انجام کارهای تکراری و بی هدف هستند تا فقط و فقط زندگی واقعی را از یاد ببرند. آنها نباید فکر زندگی عادی و همسر و فرزند را حتی در ذهن خود داشته باشند چرا که حتی فکر کردن به اینها در فرقه گناه محسوب می شود و فقط باید به رهبری فرقه مسعود رجوی فکر کنند و سران فرقه هم باید بدانند در مغز ایشان چه می گذرد .هم جسمشان پشت حصارهاست و هم ذهن و فکرشان.

افرادی هستند که در مرحله ای از زندگی متوقف شده اند و به هیچ عنوان نمی توانند جز آنچه برایشان تعیین تکلیف شده عمل کنند. آنها باید اهداف رهبر فرقه را بی چون و چرا دنبال کنند حتی اگر توجیهی برایشان نداشته باشند.

در فرقه رجوی به برخی افراد تلنگری می خورد و به زندگی آزاد فکر می کنند و در نهایت با مشقات فراوان از فرقه بیرون می آیند و  بسیار هم از تصمیم شان رضایت دارند. وقتی افراد جدا شده از این فرقه را می بینیم حتی یک نفر هم نیست که از بیرون آمدن از فرقه و زندگی کردن در دنیای آزاد ناراضی باشد چون معنای زندگی خود را پیدا کرده اند و خدای بزرگ را به دلیل نعمت آزادی شاکر هستند و از موهبت های این آزادی استفاده می کنند.

توانایی تفکر مستقل یکی از این نعمات است . افراد جدا شده با شجاعت، جرأت تفکر مستقل بدون فرقه را پیدا کرده اند و ارزشهای شخصی خود را یافته اند و وقتی می بینند برای تجربه های جدید هیچ احتیاجی به تأیید سران فرقه مجاهدین خلق ندارند به لذت و هیجان و تفکر و استقلال و بینش جدیدی از زندگی می رسند و از اینکه برای بقیه زندگی شان محدود نیستند احساس رضایت خاطر دارند و از این موقعیت جدید بسیار خشنود هستند چون بهترین استفاده را از زمان زندگی خود می کنند.

به همین دلیل بهتر است افراد اسیر در این فرقه فکری برای زندگی خودشان و بیرون آمدن از فرقه بکنند و به هویت انسانی خودشان برگردند.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا