علیرغم اینکه مسئولین فرقه رجوی و بخصوص شخص مریم رجوی سعی کردهاند که دادگاه را بیاهمیت و نمایشی و بیتأثیر جلوه دهند و این را در اطلاعیههایی از زبان مسعود رجوی و سخنگوی فرقه بهوضوح بیان کردهاند؛ اما برنامههای تلویزیونی آنها و نیز جلسات و نوشتههایی که در این مورد انتشار دادهاند بیانگر این است که هرطور شده میخواهند از تأثیرات منفی برگزاری این دادگاه در مناسبات خود جلوگیری کنند. این تأثیرات را به طور خلاصه میتوان چنین دستهبندی کرد.
1- هزینهدار شدن حمایت پارلمانترها و سیاسیون . این قبیل افراد که معمولاً بهخاطر پول اعلام حمایت میکنند به طور واضحی نرخ خود را بهخاطر دادگاه و اینکه ممکن است شامل اتهام حمایت از تروریست شوند بالا بردهاند.
2- ترس پناهندهها و ایرانیان خارج کشور از شرکت در مراسمهای خیابانی فرقه. افت حضور نفرات در این قبیل مراسم بهخوبی نشان میدهد که تمام کسانی که بهخاطر تفریح و سرگرمی و یا اخذ پناهندگی با فرقه همکاری میکردند و در مراسم آنها شرکت میکردند الان با وجود دادگاه ازاینقبیل حمایتها منصرف شدهاند و بهروشنی میگویند به دردسر احتمالی و عواقب محتمل آن نمیارزد.
3- ترس و تزلزل اعضای گرفتار در اشرف سه که برایشان تداعی روزهای آخر صدام است که میگفتند وجهالمصالحه جنگ خواهیم شد و مسعود رجوی میگفت محال است؛ ولی وضعیت بدتری که پیشبینی نمیکردند پیش آمد که سقوط صدام حسین بود. اعضای گرفتار میخواهند هرطور شده حساب خود را با این فرقه جدا کرده ونشان دهند که در این مورد از آنها سوءاستفاده شده است.
4- دست بستگی فرقه رجوی در سیاست، استراتژی و تاکتیک. آنها برای اجتناب از تروریست بودن مدتی است شیوههایی را بکار میگیرند که برایشان دست بستگی و اختلاف درونی به همراه دارد، مثلاً برای کانونهای شورشی توصیه میکنند که بجای آتشزدن بنرهایی با نفی خشونت و اعدام دست بگیرند یا سعی میکنند فعالیتهای خشونتبار و آتشزدن را به سایتهای پوششی منتقل کرده و یا بهعنوان مقاومت در برابر خشونت مطرح کنند.
5- افت جذب نیرو از داخل کشور بهعنوان کانون شورشی که حتی در فضای مجازی و گروههای خود فرقه نوشتند که این عنوان یعنی کانون شورشی بار منفی داشته و باعث گریز میشود و نه جذب و شروع به تبلیغ برای بهکارگرفتن نفراتی از داخل کشور با نام همیار و تلاشگر آزادی کردهاند و عملاً همانطور که از ارتش آزادی کوتاه آمدند از کانون شورشی هم در حال عدول هستند.
اما در مقابل این هزینهها و آثار دادگاه، مجاهدین هنوز برای خنثیکردن آن تاکتیکی اتخاذ نکردهاند و به نظر میرسد که بسیار در این زمینه مستأصل هستند. تمام اقداماتی که انجام دادهاند را میتوان چنین خلاصه کرد:
1- به میدان آوردن هواداران که بگویند ما هم مجاهد و درواقع متهم این دادگاه هستیم که با زیاد کردن متهمین از اهمیت آن کم کرده و همچنین همه را درگیر آن کنند.
2- پنهانشدن متهمین اصلی و بکار نگرفتن آنها در مسئولیتهایی که لازم به دیدهشدن و مطرحشدن باشد.
3- برگزارنکردن مناسبتهایی که به سابقههای تروریستی آنها برمیگردد.
4- گرفتن وکیل و اسمگذاری برخی از اقدامات تروریستی خود بهعنوان دفاع مشروع و مقاومت در برابر خشونت.
اقدام دیگری که این روزها برای مقابله با تأثیرات دادگاه در درون مناسبات شاهد آن هستیم این است که با جشنگرفتن تأخیر در اقدام متقابل و انتقامی جمهوری اسلامی در برابر اسرائیل میخواهند به اعضای متزلزل خودالقا کنند که جمهوری اسلامی قادر به مقابله با اقدامات تروریستی نیست و ماهم از اقدامات تروریستی خود جان سالم به در خواهیم برد، عملاً در پاسخ به واکنشهای هراس آلود اعضا میگویند برای جمهوری اسلامی دوران سرنگونی است نه دادگاه و محاکمه و احیاناً مجازات و این ما هستیم که باید مزدوران و مخالفان را محاکمه کنیم.
اما با اینهمه باید گفت دادگاه در شروع کار خود در تمام ارکان فرقه زلزلهای ایجاد کرده که قادر به کنترل آن نخواهند بود.
به امید به بار نشستن دادگاه، صدور حکم، احقاق حقوق مردم ایران و زیاندیدگان و مجازات فرقه رجوی و همه اعضایی که در خشونت و ترور دست داشته و دارند.
سامان نجاتی